در حاشیه "اقرار و نوشیدن حام زهر "رژیم اسلامی به سرنگونی موشکی هواپیمای مسافربری و "جعبه سیاه"

سعيد صالحى نيا
January 11, 2020

در حاشیه "اقرار  و نوشیدن حام زهر "رژیم اسلامی به سرنگونی موشکی هواپیمای مسافربری و "جعبه سیاه"

 

مقدمه:

بالاخره بعد از چند روز پرتاب دروغ و اطلاعیه صادر کردن که "این کار ما نبوده نقص فنی بوده در حال بررسی هستیم" رژیم اسلامی بالاخره پذیرفت که این جنایت یعنی کشتن 176 انسان از مرد و زن و کودک که در اسمان اطراف تهران "کار سپاه پاسداران" بوده .بله! معلوم شد و اقرار کردند که "با موشک این هواییما را زدند"!

 

جواد ظریف ، نوشت که حکومتش از "مردم عذر می خواهد" گفت که علتش این بوده که این هواپیما را اشتباهی گرفتند با هواپیماهای نظامی امریکائی!

 

اراذل دیگر رژیم اعلام کردند که این هواپیما "یکجوری مانور می کرده که بر فراز مراکز سپاه پاسداران قرار گرفته و لذا عوضی گرفته شده و لذا انرا با موشک زده اند"

 

اما ! این کش و قوس و عقب و چلو کردن رژیم اسلامی طی چند روز سرانجام یک روند بسیار اموزنده بود.از همان ابتدا رژیم نیامد خرابکاریش را اعلام کند و مسئولیت به گردن بگیرد. باید خوب این داستان را زیر دره بین گذاشت و نشان داد این اقرار نهائی چگونه اتفاق افتاد؟ توضیح داد که چرا این اتفاق اساسا نمی تواند اتفاق باشد و نتیجه طبیعی سیاست گسترش بحران نظامی است ؟ چه متدهائی رژیم بکار گرفت طی فاز انکارش و چه مکانیزمهائی باعث شد "اقرار" کند؟

 

در این نوشته من تلاش می کنم به این سوالها پاسخ دهم .فکر می کنم این وظیفه ازادیخواهان انقلابی است که همین ماجرای خونین را برای چامعه بشکافند و توضیح دهند که چگونه این فاجعه در کانتکس جنایات رژیم اسلامی قابل توضیح است و یک اتفاق ساده نیست.

 

 

(1)فاجعه سرنگونی هواپیمای مسافربری در کانتکس سیاست نظامی گری و بحرانسازی بین رژیم اسلامی و حکومت ترامپ

 

در مرحله اول این فاجعه اتفاق نمی افتاد اگر دو سر ارتجاعی بحران بین رژیم اسلامی و حکومت ترامپ وارد این فاز خطرناک نظامی نمی شد.

 

تمرکز وسیع نظامی بین این دو سر ارتجاعی و نواختن به طبل جنگ مقدس عامل مهم بروز این جنایت است.

رژیم اسلامی سپاهی دارد بنام قدس که چند دهه است مشغول توسعه استراتژیک و نظامی رژیم در منطقه است با این تئوری که "از مرزهای اسلام باید بیرون ایران حفاظت کرد" این سیاست توسعه طلبی دقیقا مشابه سیاست توسعه طلبی حکومت امریکاست. عکس برگردان این نظریه است.

 

طبیعی است که در نقطه ای و زمانهائی این سیاستها در مقابل هم قرار می گیرند که گرفته اند به رغم اشتراکاتشان و توافقهای پشت پرده شان ، در دوران بقدرت رسیدن ترامپیزم و انحلال برحام این بحران توسعه یافت و نتیجه اش دوره ای است که ابتدا در خلیج فارس خودش را نشان داد و بعد رسید به عراق و انچه شاهدیم.

 

 

(2)فضای مداوم دروغگوئی  رژیم اسلامی به مردم ایران و جهان

 

رژیم اسلامی و ترامپ در دروغگوئی رقابت بالائی دارند. عقب جلو کردن رژیم اسلامی برای فرار از واقعیت این فاجعه بخوبی نشان می دهد که رژیم اسلامی تقلای زیادی کرد تا مگر از زیر بار این فاجعه جاخالی بدهد.

 

این رژیم مدتها قبل از زیر بار کشتار زندانیان سیاسی شانه خالی کرده بود و نخست وزیرش یعنی موسوی جنایتکار حتی رو به دنیا این جنایات را انکار کرد!

تمامی تاریخ رژیم اسلامی تلاش مداوم است برای فرار از مسئولیت جنایتهایش.

 

کشتار مردم در قیام ابان ماه نمونه اخیر این دروغگوئی ها بود.اینجا هم به گردن نگرفتند و با پرتاب چنازه کشته شده ها به رودخانه ها تلاش کردند این جنایات را به "دیگران" حواله دهند.

 

بررسی انکارهای رژیم اسلامی در روزهای اول در مورد این فاجعه دقیقا همین متدها را نشان می دهد.

ابتدا انرا نقص فنی اعلام کردند بعد جعبه سیاه را توقیف کردند و اعلام کردند که نمی گذارند مراجع بین المللی به ان دسترسی بیابند.

 

حتی "خلبانان با سابقه" را اوردند به تلویزیون تا بگویند که "این نمی شود انفجار باشد چون قطعات هواپیما در کنار هم بوده"! قسم خوردند انفجار نبوده!

سوال دیگر اینست که چگونه فضای پرواز در ایران متعاقب موشک پرانی رژیم اسلامی به عراق همچنان باز بوده و هواپیماهای مسافری وسط این خطر منطقه ای اجازه پرواز داشتند؟ اگر حکومت اماده باش بوده بوده چرا از مردم حفاظت نکرده و جلوی پرواز هواپیماها را نگرفته؟

 

تیمهای بررسی سقوط هواپیما از سوی رژیم اسلامی طی ساعات اولیه بسرعت تلاش کردند تمامی شواهد ناشی از انفجار را از میان باقیمانده هواپیما بیرون بکشند.تلاش اگاهانه برای مخفی کردن علت سقوط هوایپیما که بسرعت رنگ باخت و رسوا شد.

 

 

درست در این فضا بود که زیر فشارهای داخلی و خارجی بالاخره زبان گشودند و با پرتاب تقصیر  به گردن حکومت ترامپ از مردم عذر خواستند! پذیرفتند که این هوایپما توسط موشک زده شده است.

اما سوال اینست که چه شد اینبار رژیم اسلامی نتوانست به دروغگوئیش ادامه دهد؟ نتوانست سنت دروغگوئی و انکارش را پیش ببرد؟

 

 

 

(3)عامل اطلاع رسانی داخلی و بین المللی و فشار حکومتهای غربی

 

طی چند روز تصاویر پرتاب موشک و برخورد موشک به هواپیما در فضای اینترنتی منتشر شد و بسرعت در اختیار مردم دنیا قرار گرفت. حکومتها زیر فشار قرار گرفتند.حکومت اوکرائین طلب کرد که در بررسی فنی دخالت کند و رژیم اسلامی زیر فشار بین المللی نتوانست مقاومت کند.

 

نخست وزیر کانادا که تعداد زیادی از سرنشینان هواپیما متعلق به این کشور بودند رسما اعلام کرد که حمله موشکی در کار بوده.

حتما منابع ماهواره ای هم این را تایید کرده و لذا یک اجماع بین المللی بسرعت حاصل شد و رژیم نتوانست در مقابل این اجماع بایستد.

خصوصا در فضای سیاسی بحرانیش تسلیم شد تا تسلیم نشود.جام زهر خورد! نتوانست جعبه سیاه هواپیما را در دستهای جنایتکارش نگه دارد!

 

 

(4)اعلام اشتباه فنی و نارسائیهای تکنولوژیک و ارتباطش با زدن هواپیمای مسافربری توسط موشک:

 

رژیم اسلامی ادعا می کند که این یک "خطای نظامی و فنی بوده"

 

تاریخا عین همین ماجرا در دهه 90 میلادی در خلیج فارس اتفاق افتاد و ناوگان امریکا یک هواپیمای مسافربری را زد و جان انسانهای زیادی را گرفت. اونجا هم گفتند "اشتباه کردند"

 

ظاهرا حکومت اسلامی در مراکز حساسش سپر دفاعی موشکی ساخته و تکنولوژی را کنار "خطای انسانی" عامل این جنایت معرفی می کند.

اینهم راه دفاع این رژیم است که اساس جنایات مخفی شود. اعتراف کردن برای اعتراف نکردن !

جواد ظریف حتی اعلام کرد که سیاست ماجراجویانه ترامپ مقصر است! در عین اینکه حکومت او دارد غذر می خواهد!

 

خواننده متوجه می شود که اینها چقدر شارلاتان هستند که هنوز دنبال دفاع از خود هستند وقتی حتی جام زهر می نوشند و جنایت را "اشتباه" می نامند!

 

منطقا می شود اعلام کرد که در فضای نظامی هرگز نمی شود از این "اشتباهات" حذر کرد. حکومت امریکا که سالهاست از تکنولوژی استفاده می کند هنوز هم جنایت بر علیه عیر نظامیان می کند و مرتب عذر می خواهد.اینها هزاران هزار انسان غیر نظامی را توسط پهبادهای خود در افغانستان کشته اند و مرتب عذر خواسته اند.

 

لذا باید پاسخ داد که اصل نظامی کردن منطقه عامل جنایت است نه اینکه اشتباه تکنولوژی. نه اینکه ادمی اشتباه کرده بلکه کانتکس این واقعه عمیفا سیاسی است. عمیقا بر می گردد به ایدئولوژی حکومت و رابطه اش با مردم و دنیا.

 

 

(5)اهمیت انتقال گزارشات ماهواره ای برخورد دو موشک به هواپیما از سوی حکومت ترامپ:

 

ظاهرا حکومت ترامپ طی روزهای اخیر گزارشات ماهواره ی برخورد دو موشک به این هواپیما را برای حکومتهای درگیر مصل اوکرائین و کاندا فرستاده و اغلام رسمی نخست وزیر کانادا در روز پیش بر مبنای این اطلاعات انجام شده.

 

این نشان می دهد که ماجرای "افشای جنایت رژیم اسلامی" حداقل در بخشی در چهارچوب جنگ سیاسی و روانی بین دو سر ارتجاعی افشا شده.

 

این هم طبیعی است که این دو قطب ارتجاعی تا انجا که بتوانند پته هم را اب می دهند تا سازش بعدی خود را تسهیل کنند.

 

 

(6)همسوئی مبارزات خانواده های کشته شدگان سرنگونی هواپیمای مسافربری با جنبش سرنگونی رژیم اسلامی:

 

هم اکنون خانواده های دغاداری که عزیزانشان را در این جنایت از دست داده اند در مقابل این سوال قرار دارند که چه باید بکنند؟ چگونه باید دادخواهی کنند؟

ایا غذر خواهی رژیم کافیست؟ چگونه مقصرین این جنایت باید شناخته شوند و محاکمه شوند؟ اگر این "اشتباه انسانی است" مثل همه موارد مشابه باید افراد معینی که در این کار دست داشته اند ، همه رئسایشان همه انها که طی این دوره به مردم دروغ گفتند و انکار کردند به محاکمه کشانده شوند.

 

بفرض که این اشتباه بوده عواقب قانونی معینی دارد. برای عدم تکرار این "اشتباه" باید هم عوامل این جنایت هم همه انها که به مردم دروغ گفتند معرفی شوند.

 

خانواده های قربانیان این جنایت باید از جهت مالی و روانی حمایت شوند.در همه دنیا چنین اتفاقاتی عواقبی دارد و این روند را باید به خواست اولیه جامعه تبدیل کرد.نباید گذاشت رژیم لیز بخورد و فرار کند .یقه اش را بیشتر باید فشرد.جام زهرش را بیشتر باید بخورد !

 

اما نکته مهمتر اینست که جنبش سرنگونی طلب رژیم اسلامی جنبشی که رژیم را در قیام ابان نشانه گرفت و بیش از 1500 کشته داد  و هزاران زخمی و زندانی باید ارتباطش را با خانواده های قربانیان ببیند و خواستهای انها را تکرار کند و اجتماعی کند.

 

جنبش سرنگونی رژیم اسلامی باید خواست صلح و تشنج زدائی و رفع خطر نظامی را به بخشی از خواستهای خود تبدیل کند.

زندگی مردم در ایران و منطقه نباید ملعبه جنگهای سیاسی و نظامی دو قطب ارتجاعی رژیم اسلامی و حکومت امریکا تبدیل شود.

سقوط هوایپمای مسافربری در کانتکس بحران سیاسی سر های ارتجاعی لزوم تقویت جبهه ازادیخواه و برابری طلب برای سرنگونی رژیم اسلامی را می طلبد.

این رژیم اسلامی و نظام سرمایه داریست که عامل نهائی این جنایت است.

 

لذا برای پیشگیری چنین جنایاتی است که رژیم اسلامی و نظامش باید سرنگون شوند.تلاش برای دادخواهی جنایت کنونی همان تلاش است برای رهائی از رژیم کنونی در ایران!

 

 

 

منابع بیشتر:

 

 

استراتژی رژیم اسلامی در پاسخ به ترور قاسم سلیمانی و اهمیت شعار صلح از سوی ازادیخواهان

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=77500

 

 

ترور قاسم سلیمانی ، موج تازه بحران قدرت در خاورمیانه و لزوم خروج نیروهای امریکا و رژیم اسلامی در عراق

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=77475

 

 

“تهدیدهای ترامپ” بر علیه رژیم اسلامی و حمله به سفارت امریکا در عراق ، در گل ماندن سیاست امریکا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=77444

 

 

قیام مردم در عراق و نقش رژیم اسلامی ایران در سرکوب آنها

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=76493

 

 

حمله به مراکز نقتی عربستان و چرائی عقب نشینی معنی دار حکومت رو به زوال امریکا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=75805

 

پروژه مناظره شماره195

موضوع: در حاشیه ترور قاسم سلیمانی توسط پهبادهای ترامپ و تاثیرات آن در سطح منطقه خاورمیانه

مصاحبه با سعید صالحی نیا

با مدیریت سیمین مجد

 

تهیه از سامان دری

 

https://www.youtube.com/watch?v=42b07mTdmI4&feature=youtu.be&fbclid=IwAR3P9x2wRdgYvVu
tcCBbuAzk5Lvyp82HQWRkBVBFS3zGt1EBdCrDpf7JqS4

کلیپ فشرده 195برای ایران

 

 

https://www.youtube.com/watch?v=4muQ6Aydzb0&feature=youtu.be&fbclid=IwAR1nVDawrzF7AH
x0Vu76myYEDU99vfuLauVyST6LxVBFPvJDpIRt5hj3Ofs

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com