"اختلافات " درون حزب کمونیست کارگری قرار است به کجا برسد؟

سعيد صالحى نيا
September 28, 2019

"اختلافات " درون حزب کمونیست کارگری قرار است به کجا برسد؟

در حاشیه مناظره حمید تقوائی با محمد اسنگران حول متد کمونیستها در رابطه با جنبش سرنگونی

 

مقدمه:

هفته گذشته حمید تقوائی و محمد اسنگران مناظره ای علنی داشتند که در یوتیوب منتشر شد(1) این مناظره متعاقب انتشار بحثهای مستقل این دو در پی اظهارات اخیر حمید تقوائی انچام گرفت که من بجای خود نگاهی به اونها داشتم(2و3).

از دید من دقت در این مناظره اخیر برای شناخت عمق تضادهائی که در حزب حمید تقوائی در حال رشد است بسیار کمک کننده است.این تضادها مربوط به امروز هم نیست و در طی تاریخ حزب کمونیست کارگری خصوصا بعد منصور حکمت این حزب را دائم در خود تکان داده و بررسی علل رشد این تضادها و خصوصا انفجارهائی که ناشی از ناتوانی در حل متمدنانه این تضادها بوجود امده ، خودش بحثی جدا می طلبد.

تضادهای درون حزب کمونیست کارگری در هر مرحله از تحولات سیاسی هم علل سیاسی داشته و هم علل شخصی و رقابتهای درون فرقه ای.نمی شود بسیاری از رفتارهای اینها را صرفا سیاسی دانست.چرا که نمی شود "برگشت حداشدگان" مثل گروه علی جوادی یا مهرنوش موسوی توضیح سیاسی داد! اینها مدتها به شیوه ای غیر سیاسی به جان هم پریدند و بعد بدون توضیح به جامعه "به هم پیوستند"!

از سوی دیگر مکانیزمهای حل اختلاف هم از جهت فرهنگی هم از جهت قوانین درون سازمانی ایرادات جدی داشته و باعث شده تضادهای سیاسی همواره بصورتی غیر سیاسی ارائه شود.تاریخ احزاب کمونیست کارگری تاریخ احزاب مدرن نیست.اینها حتی توان ساختن فراکسیون را هم نداشته اند.

در بحبوحه رشد تضادها حمید تقوائی و یاراناش عملا با سازماندهی فراکسیون مبارزه کردند و با انواع ترفندها مانع شکل گیری یک سنت مدرن حزبی شدند.

 

با ذکر مقدمه بالا در این مقاله نگاهی می اندازم به علنی شدن تضادهای محمد اسنگران با خط حمید تقوائی. بی شک این مرحله ای جدی در ایجاد شکاف در فرقه ای است که حمید تقوائی ساخته است.

در طی دوران اخیر بعد از استعفای جمشید هادیان که با خائن خواندن تقوائی و پوپولیست نامیدن او همراه بود(4) ما شاهد جدائی مریم نمازی و فریبرز پویا بودیم تا اینکه رسیدیم به داستان فتواهای حمید تقوائی در مورد خودی خواندن معصومه قمی و شیرین عبادی و سرانجام چپ خواندن نویسندگان نامه 14 نفره که باعث شد بالاخره محمد اسنگران هم صدایش بلند شود!

خارج از اینکه موضوع مشخص این تضاد اخیر چیست یعنی اینها انرا چگونه فرموله می کنند ، خوبست ما بستر این تضاد را نه فقط در عرصه سیاسی بلکه در عرصه تشکیلاتی بررسی کنیم و از خود بپرسیم حالا چی؟ یعنی قرار است این تضاد سیاسی به بیرون منتشر شده چه نتایجی داشته باشد؟

در این مقاله من بیشتر نقدم متوجه محمد اسنگرانست که الان مدعی مخالفت با تقوائی است.چرا که به اندازه کافی حمید تقوائی و سیاستهایش را از زمان کادری خودم در اون حزب نقد کرده ام.

 

(1)موضوع اختلاف کنونی را اسنگران  چگونه فرموله می کند؟

 

اولا: اسنگران مدعی است اینها "اشتباهات تقوائی است"!

ایا مواضع حمید تقوائی اشتباه است؟ طبیعتا وقتی در سیاست وارد می شویم اختلافها را باید عمیقتر ببینیم.پوپولیزم حمید تقوائی را منصور حکمت هم دیده! ایا از اونزمان تا بحال می شود همه این قیقاجهای تقوائی را می توان  اشتباه نامید؟

با "اشتباه دانستن" اسنگران چه هدفی دنبال می کند؟ بله! می خواهد حوزه اختلافها را کوچک جلوه دهد و انرا پیده ای درون حزبی و خانوادگی اعلام کند که بعدها نگویند چرا هنوز نشسته کنار تقوائی! این بواقع یک شگرد حساب شده است.

 

دوما:محدود نشان دادن دوره اختلافات!

محمد اسنگران اختلافات خود را در موضوعاتی مثل فراخوان "اپوزسیون اپوزسیون نشویم " ، خودی خواندن معصومه قمی و سرانجام برخورد به نامه 14 نفره راستها فرموله کرد و حمید تقوائی هم بیشتر در همین جد به او پاسخ داد!

ایا واقعا اینطور است؟ یعنی حمید تقوائی تقریبا چند ماهی است که راست می زند؟ قبلش "توی خط" بود؟ یا اینکه بدتر! او همان بود اما محمد اسنگران زبان مصلحت در دهان قفل کرده بود؟ خوب اگر شق دوم است که باید از او پرسید با چه پرنسیبی تو راست زدن تقوائی را تا بحال دیدی اما در جامعه روی به فعالین کمونیست ساکت بودی؟

لذا ایراد اول این مناظره از هردو طرف و خصوصا محمد اسنگران  اینست که موضوع تضادها را طی چند ماه اخیر بررسی می کنند.لذا بیننده را از شناخت اصل مسئله بدور نگه می دارند.

حمید تقوائی در مقابل قیام 88 هم همین فراخوان "با موسوی کشتی نگیرید" را فراخوان داده بود.چرا اسنگران انزمان سکوت کرد؟ غیر از اینست که خطی همه سیاستهای تقوائی را جتی در دوران منصور حکمت به وضعیت موجود وصل کرده؟ یا اینگه حمید تقوائی ناگهانی عوض شده و خواب نما؟

 

(2)تاثیرات مخرب سیاستهای تقوائی در منزوی کردن حزبش در استانه عروج انقلاب اینده ایران:

مشکل سیاستهای تقوائی اینست که توده ایزم در کمونیزم ایران قبلا نقد شده.پوپولیزم صاحب دارد .نظریه اتحاد همه با هم همینطور! راست پرچم خودش را دارد .لذا حزبی که حمید تقوائی رهبری کند فقط نقش مهره راست را خواهد داشت همانطور که حزب توده همین نقش را در قیام 57 ایفا کرد.

با حمایت از خط راست ، مدعی چپ نمی تواند جلو برود فقط می تواند دنباله روی راست باشد.از "خط او حمایت کند"!

لذا بجای اینکه اسنگران در سیاست تقوائی "اشتباه" ببیند باید انچه واقعا خط تقوائی هست او را می نامید یعنی گرایش توده ایستی راست و پوپولیست که امروز هم بدنیا نیامده!

این صراحت را محمد اسنگران ندارد چون همانطور که گفتم او حمید تقوائی را "خودی" می داند و قعلا قرار ندارد از خانواده او ببرد!

از دید من حمید تقوائی یکی از عوامل مهم تخریب و تنزل کمونیزم کارگری است.درک او از همان ابتدا با درک منصور حکمت متفاوت بوده .و در هر دوره که جنبش اعتراضی ایران عروجی کرده تضادهای سیاسی شورشهای دیماه و جدائی علنی اعتراضات از جناح های حکومتی مشخص می شود ، بخوبی قابل مشاهده است.

هر قدر جنبشهای اعتراضی همه گیرتر و رادیکالتر شوند، راست سیاسی هم مجبور است از کنار حاکمیت کنونی به "جنبش سرنگونی" بپیوندد و بیشتر "رادیکال" شود.اینهم قانون تمامی انقلابها.

توده ایزم حمید تقوائی دقیقا در همینجاست که بجای مرز کشیدن و توضیح تضادهای بین جنبش کارگری و راستها جامعه را به اتحاد همه با هم فرا می خواند و اعلام می کند که راستها "چپ" شده اند!

همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادم او به توهمی دامن می زند که راستها می سازند یعنی "جنبش سرنگونی" را یک پارچه اعلام می کنندو انرا فراطبقاتی معرفی می کنند تا بعد فرمول "همه با هم" ارش

 

(3)محمد اسنگران قرار است به کجا برسد؟

 

من واقعا کنجکاو هستم ببینم بالاخره محمد اسنگران اختلافاتش را قرار است چگونه حل کند؟ تا اینجا او ادعا کرده که حمید تقوائی دچار اشباهاتی است که بتواند درون اون حزب کنار تقوائی بنشیند! "صلاح" می داند که تقیه کند و ریشه ها را در نیاورد! اسنگران بعنوان عامل مهم تقویت رهبریت مادام العمر تقوائی در طی سالها عملکرد داشته و دستش توی حناست! از سوئی چیزهائی را می بیند از سوئی نمی تواند خودش را از اون چیزها جدا ببیند.

مشکل دیگر او اینست که معلوم نیست در این فرقه تقوائی چه اهرمهائی اساسا باشد برای حل اختلاف! بواقع ایا این اختلاف سیاسی می تواند ئرون یک حزب بماند؟ یکی از شمال بکشد دیگری از جنوب؟ یکی متحد معصومه قمی دیگری مدعی متحد طبقه کارگر ؟

من فکر می کنم اسنگران حتی در فراکسیون حزب تقوائی هم نمی گنجد. میزان تضادها بیشتر از اینهاست.اما شاید بشود تا پائین کشیدن حمید تقوائی از اون حزب ، عدهای فراکسیون بسازند تا نیرو جمع کنند و به دوران سلطنت تقوائی پایان دهند! شاید ساختن فراکسیون مقدمه خواست استعفای تقوائی باشد!

لذا مشکل اسنگران ابتدا با گذشته خودش هست که هم حزبی هایش را بدور او جمع نخواهد کرد.فرهنگی را ساخته اند و ساخته که فرهنگ تفکر مستقل نیست.فرهنگ همه بدور "حمید" است!

 

اسنگران دو راه دارد یا زبان ببندد و دنبال تقوائی مثل قبل بدود یا محکم بایستد و روشن کند که این اشتباه نیست بلکه خط سیاسی است که طبیعتا هم خودش باید شجاعانه به نقد گذشته خود بنشیند و هم به اتفاق همفکرانش تلاش کند فراکسیون بسازد بای خلع تقوائی از رهبری .من اسنگران را در این کالیبرها نمی بینم!اینده ثابت خواهد کرد که اسنگران و همفکرانش چه خواهند کرد

 

خلاصه کنم:

سالهاست گفته ام راه حل بحران احزاب کمونیست کارگری از طریق استعفای جمعی رهبران موجودش اغاز می شود و بعد به تشکیل کنگره ای برای نقد و بازنگری برنامه کمونیزم کارگری و نقد تمامی سیاستهای احزاب موجود به این نام.زیر رهبری تقوائیها اسنگرانها کمونیزم کارگری به ذلت رسیده .اینها پاسخ نیستند خودشان بخشی از مسئله هستند.

 

 

منابع دیگر:

 

(1)مناظره حمید تقوایی و محمد آسنگران در مورد سیاست و متد کمونیستها در رابطه با جنبش سرنگونی

 

https://www.youtube.com/watch?v=Nle_RCrF3x0&fbclid=IwAR3mlsnYInxREEGu6qorm7J0sCQLohAEluAUkg9hGIJ8OPCwNWIzXjGgC6g

 

(2)“دوستان حمید تقوائی” و دردسر محمد اسنگران و علی جوادی!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=75132

 

(3)چرخش های کیفی در “انقلاب ایدئولوژیک ” فرقه حمید تقوائی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=73693

 

(4) جمشید هادیان حزب کمونیست کارگری را خائن ، راست و پوپولیست می داند!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=68468

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com