شکست بی سابقه رژیم در مضحکه انتخابات، تنها یکی از پیامدهای خیزشهای پیاپی و اعتصابات مداوم است!

ناصر بابامیری
February 23, 2020

شکست بی سابقه رژیم در مضحکه انتخابات، تنها یکی از پیامدهای خیزشهای پیاپی و اعتصابات مداوم است!

دوم اسفند امسال روز خط بطلان کشیدن قاطعانه اکثریت عظیم جامعه بر مانورهای انتخاباتی و رسوا کردن یازدهمین دور مجلس شورای اسلامی بود. روز نه محکم گفتن به کلیت رژیم سرمایه داری اسلامی ایران بود. از 57 میلیون نفر واجدین شرایط رای، بالای چهل میلیون نفر یعنی بیش از 70% آحاد جامعه یکپارچه و علنا با نه قاطعانه گفتند کلیت این نظام را برسمیت نمیشاسند. در بعضی مناطق کشور نظیر کردستان انقلابی حوزه های رای چنان سوت و کور بود که رژیم نتوانست با شگردهای مذبوحانه و منسوخ دوران پیشین نیز کساد بودن بازارش را مخفی نگه دارد. صدالبته رژیم بدنبال خیزشهای پیاپی و اعتصابات مداوم توده های معترض بخوبی متوجه شده بود روز به روز مبارزاتی توده ای حلقه محاصره برویش را تنگ و تنگتر خواهد کرد و حتی ابزار ارعاب، سرکوب و راههای فریبکارنه نیز کارایی چندان برای ادامه بقایش را ندارد و به هیچ وجه پاسخگو نیست. نزد سران رژیم هم این به روشنی قابل تصور بود رای و انتخاب اکثریت مردم همانست که طی خصوصا سالهای اخیر علنا در کارخانه، دانشگاه، مدرسه و خیابانها ندای آن در مقیاس میلیونی طنین انداز شده و پایه های اصلی نظامش را بلرزه افکنده. رژیم اینرا هم میدانست یکی از پیامدهای خیزشهای پیاپی و اعتصابات مداوم رسوا کردنش در روز 2 ی اسفند خواهد بود. چرا که از هفته ها پیش وسیعا نشانه های آن در میان توده های معترض به وضع موجود به بدیهی ترین شکل در پائین کشیدن پوسترها، بنرها و بیلبوردها و آتش زدن فعالیتهای ستادهای تبلیغی سیرک انتخاباتی نمایان بود. ضمنا بیشترین وحشت و هراسی که رژیم داشت اساسا از این بود که مردم تنها به سوت و کور گذاشتن پای صندوقهای رای، رضایت ندهند، بلکه همه بساط مانور انتخاباتی را در این روز بر سرشان خراب کنند. کما اینکه از هفته ها پیش همه ملزومات رویاروی سرکوبگرانه با چنین حالت احتمالی را نیز تدارک دیده بود.
اما مردم بپاخاسته علیه رژیم با درس گرفتن از خیزشها و مبارزات پیشین و با دور اندیشی این مرحله را فعلا با «نه قاطعانه» به رژیم به پیروزی رساندند تا در گامهای بعدی مبارزاتشان را بیشتر ارتقاء دهند. تا همینجا این پیروزی بزرگ که تو دهنی محکمی برای رژیم متوحش سرمایه داری بود را بایستی ارج نهاد و تبریک گفت.
ایندرجه از دوراندیشی، خودآگاهی و هشیاری سیاسی بیانگر اینست روند مبارزاتی دارد گام به گام بمرحله اعتلای انقلابی نزدیک و نزدیکتر میگردد. تقابل با رژیم در این میدان هم سنگری را فتح کرد تا برای تقابل در میدان دیگر و فتح سنگرها یکی پس از دیگری خیز بردارد.

اینکه طی سه سال اخیر گفته میشود خیزش دی ماه نود شیش رعد و برق در آسمان بدون ابر نبود! و اینکه خیزش دی ماه فاز نوینی از مبارزه رو به اعتلای انقلابی بود زمینی را که سالها بود با مبارزه علیه فقر، بیکاری، گرانی و تورم و در یک کلام مبارزه علیه وضع موجود شخم خورده بود را اینبار عیمقا زیر و رو کرد. اینکه در ادامه آن اعتصابات و اعتراضات توده ای عروج کرد. و متعاقبا تاثیرات این تحول به خیزش آبانماه و اعتراض دانشجویان و صف آزادیخواهی در آذرماه و خیزش دی ماه نود و هشت منجر شد. همه و همه حقایقی هستند بیانگر تحولی از اعماق جامعه که دیگر سرکوب عریان و کشتار و دستگیری هزاران نفری و حمام خون راه انداختن نیز نتوانست مبارزات توده ای را مرعوب و جلودارش باشد.
یعنی خصوصا طی چند سال اخیر تناسب قوای مبارزات طبقاتی و سیاسی علیه مناسبات حاکم بر جامعه که کارگران هسته مرکزی آنند بگونه ای کاملا ابژکتیو تمایل عمومی جامعه به تغییر در وضع موجود را نمایان کرده. هر اعتراض و اعتصاب به وضعیت فلاکتبار اقتصادی به اعتصاب سیاسی، هر اعتصاب سیاسی در ادامه خود به خیزشهای توده ای تبدیل میگردد.
اما این تمایل توده ای به تغییر وضع موجود هنوز ناهماهنگ و نامنسجم است و باید متشکل و تحزب یافته گردد. اینکه آلترناتیو سوسیالیستی و حکومت شورایی که طبقه کارگر و کمونیستها و دیگر اقشار پیشرو و فرودستان ستون فقرات آنند، می تواند در آن دست بالا پیدا کند یا آلترناتیو راست، ضمانتی است که دورنمای و چشم انداز آتی را نیز نشان میدهد چه مناسباتی در این جامعه حکمفرما خواهد شد. این حقیقتی اجتناب ناپذیر است جنبش کمونیستی از ظرفیت بالقوه عظیمی برخوردارست. اما بورژوازی هم چون هنوز امکانات و ابزارهای دوباره قبضه کردن قدرت را در اینمرحله رو به اعتلای انقلابی بدست دارد نباید انرا دست کم گرفت. چپ و کمونیسم این فرصت تاریخی و زمینه هایی که برای رشد و اعتلای آن مهیاست اگر بتواند بنحو مطلوبی از آن بهره بگیرد، میتواند شانس پیروزی داشته باشد. جنبش کمونیستی و پیشروان جنبش کارگری بمثابه پیشاهنگان مبارزه طبقاتی و سیاسی جهت تغییر مناسبات موجود، عملا در ایندوره میان سایر جنبشهای پیشرو مقبولیت، جایگاه و اعتبار بیشتری یافته اند، بطور اخص، یکی از وظایف خطیر ایندوره شان اینست نه تنها در میان بخش های ناهمگون طبقه کارگر و بخش چپ جامعه باید آگاهی سوسیالیستی را بیش از پیش تعمیق و گسترش دهند و در اشکال متنوع به ایجاد و تکثیرسلولهای تشکل یابی، سازماندهی کمونیستی بسته به تشخیص خود اعم از کمیته ها، تا ایجاد شوراها.... مبادرت ورزند و آنرا در ابعاد هر چه سراسری تر تقویت و تحکیم ببخشند بلکه بایستی از هیچ تلاش اصولی برای جلب سایر بخشهای جامعه نیز به برنامه، پلاتفرم سیاسی و استراتژی سوسیالیستی تا سازمانیابی آنان فرو گذار نباشند. گامهای جدی در این راستا یقینا مبارزه طبقاتی و سیاسی برای برچیدن مناسبات سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه را به شیوه ای انقلابی ممکن و قابل تحقق خواهد کرد.

22.02.2020

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com