دی ماه امسال و تداوم مبارزات پیشین!

ناصر بابامیری
December 21, 2019

دی ماه امسال و تداوم مبارزات پیشین!

دی ماه امسال تنها بزرگداشت و ارج نهادن از فصل نوینی از مبارزه که به انفجار عظیم اجتماعی دی ماه 96 منجر گردید، نیست. دی ماه امسال تنها بزرگداشت یاد عزیزانی نیست که در طی مبارزه علیه رژیم از سوی نیرویهای حافظ سرمایه جان عزیزشان را در راه رهایی گرفتند، و جامعه و خصوصا خانواده یشان داغدار شدند! خود تدارک دیدن دی ماه امسال، تنها جهت اعتراض به دستگیری هزاران نفر نیست که طی خیزش آبانماه دستگیر و در پشت میلهای زندان یکی یکی دارند آنان را زجرکش میکنند. دی ماه امسال اساسا ماه اعلام جرم علیه رژیم متوحش سرمایه داری ایران است. دی ماه امسال ماه رفتن بسوی دوباره خود تدارک دیدن جهت ابراز وجود هر چه متحدانه تر در مقیاس میلیونی کارگران و دیگر طبقات محروم و فرودست جامعه اعم از معلمان، پرستاران، رانندگان کامیونها، کولبران(کارگران مزدی)، بازنشتگان، مالباختگان و... علیه رژیمی است که زندگی و معیشتان را به گرو گرفته است و میخواهند دیر یا زود با آن تعیین تکلیف کنند. دی ما امسال ماه حسابرسی و حساب پس دان جرم و جنایتی است که خصوصا از دی ماه 96 به اینسو تا آمده ابعاد دهشتبارتری بخود گرفته. توده های بپا خاسته علیه وضع موجود در تدارک این هستند، دی ماه امسال که پرونده جرم، جنایت و کشتار آبانماه رژیم را نیز پشت سر دارد، بی پاسخ نگذارند.
خیزشی که در ادامه خیزش دی ماه 96 و اعتصابات دوره ای و اعتراضات هر روزه جامعه را حول مبارزه علیه فقر، گرانی، تورم و بیکاری بشدت قطبی نمود جهت تحقق خواست و مطالبات برحقشان، اما به وحشیانه ترین و افسار گسیختانه ترین شیوه به خون کشیده شد!
خیزشی که رژیم در تقابل و رویارویی با آن از هوا و زمین به روی معترضین آتش گشود، و از آن صدها کشته و هزاران زخمی و گروگان گرفت. خیزشی که رژیم هنوز از اعلام آمار دقیق کشتار، زخمی و دستگیرشدگانش بشدت در هراس است. اما برای زهر چشم گرفتن از مردم هر بار در مناطقی پرده از جنایت انجام شده ش برمیدارد. هر روزه اجساد دستگیر شدگان زیر شکنجه مثله شده و کشته ها در رودخانه ها و محله های متروک پیدا میشود.
خلاصه خیزشی که در همان لحظات آغازین با گشودن آتش به روی آنان خواست با به خون کشیدن آنرا مرعوب کند، اما نه تنها مرعوب نشد بلکه لرزه بر پیکر پوسیده نظام انداخت.
هنوز طوفان مبارزه و خشم فرو خورده آبانماه تمام فرو ننشسته بود و هنوز خیابان بوی دود، باروت و خون میداد و رژیم وحشتزده به نیروهای مزدورش قوت قلب کاذب میداد که "در این جنگ واقعی علیه مردم اینبار هم بلاخره با سرکوب و جوی خون راه انداختن جان سالم بدر بردند و پیروز شدند!"، اما 16 آذر سرخ با صلابت تر از سالهای قبل از راه رسید و گفت ما نه تنها مرعوب نشده ایم بلکه مبارزه کماکان قدرتمند پا برجاست. بخوبی مشهود بود رژیم سراسیمه شده که هنوز صف نیروهای بشدت مفلوکش را بازسازی نکرده بود، انتشار بیانیه های رادیکال دانشجویان یکی پس از دیگری مبنی بر برپایی مارش سرخ 16 آذر "پیروزی کاذب" آبانماهشان را نقش بر آب کرد. برغم همه تهدیدها و فضای سازیها از هفته ها پیش از فرا رسیدن 16 آذر و متعاقبا به محاصره در آوردن دانشگاهها، مشاهده کردیم چگونه در چندین دانشگاه عمده کشور با شعار و پلاکارد و بنرها و سخنرانیهای بسیار رادیکال به استقبال این روز شتافتند و برای نیروهای سرکوبگر تره خرد نکردند! در بیان واقع شانزده آذر امسال تجدید پیمان دیگری بود که در مبارزه علیه وضع موجود خود را متحد و همسرنوشت خصوصا طبقه کارگر ایران و سایر جنبشهای پیشرو، چپ و سوسیالیست جامعه میداند. از همین منظر نیز به روشنی با افق، سنت، جنبش و استراتژی راست مرزبندی خود را روشن کرد! یعنی ترسیم کردن افقی که تنها موجب هراس رژیم نشد بلکه خشم کل کمپ راست داخل و خارج کشور را نیز برانگیخت. حتی موجب برافروختن شماری از چپها شد که طرفدار پر و پا قرص "جنبش همه با همی" و تز "اپوزسیون اپوزسیون نشدن" هستند و بنوعی آب تو لانه گرایشات توده ایستی نیز ریخت.
به همین اعتبار فراخونهای دی ماه امسال کمااینکه از متون آنها نیز بروشنی نمایان است، صرفا بزرگداشت یاد جانبختگان راه آزادی و ابراز همدردی با خانواده این عزیزان نیست بلکه گامی دیگری از ابراز وجودی قاطعانه از سوی بخشهای بشدت به ستوه آمده از وضعیت موجود و علیه کل مناسبات سرمایه دارانه است که بر حیاتشان چنگ انداخته.
در یکی از بیانیه های دی ما امسال آمده:«فرزندان ما در ایران برای برخورداری از آزادی و زندگی انسانی به خیابان می‌آیند و توسط نیروهای حکومتی به قتل می رسند. آخرین مورد اعتراضات مردم ایران در اواخر آبان ماه ۱۳۹۸ بود که در اعتراض به بالا رفتن قیمت بنزین شکل گرفت و مردم جان به لب رسیده که خواهان آزادی و پایان دادن به فقر و تبعیض و بی عدالتی هستند، اعتراض شان را در شهرهای مختلف ایران در خیابان ها نشان دادند. پاسخ شان از طرف حکومت نیز شلیک مستقیم گلوله و خفه کردن صدای شان با قطع ارتباط آن ها با دنیا از طریق قطع اینترنت بود.».
این فراخوان گامیست بسوی خود تدارک دیدن جهت تعمیق و گستراندن هر چه بیشتر مبارزه ای متحدانه تر و سراسری تر. کما اینکه در فراخوانی مشترک نیز که از سوی شورای بازنشستگان و چند گروه و انجمن نیز بند آغازین آن به شیوه ای موجز کلیت مناسبات حاکم را به چالش میگیرد :«ادامه فشارهای اقتصادی حکومت علیه مردم ، شرایط را غیر قابل تحمل کرده است. صعود بی وقفه تمامی اقلام مربوط به سبد معیشتی خانوارها، زندگی میلیون ها شاغل ، بازنشسته و بیکاران را از آنچه که هست، وخیم تر ساخته که خیزش آبانماه و کشته شدن صدها نفر جوان بیدفاع و هزاران نفر بازداشتی گواه بر یک صفبندی آشکار از اقلیتی صاحب ثروت و قدرت در مقابل میلیونها مردم تحت فشار و محروم است.».
بدون شک این اقدامات گامیست برای به عقب راندن توحش رژیم ایران آنهم در برابر مبارزات توده های مردم معترض که جز مشتهای گره کرده برای احقاق حقوق خود چیز دیگری ندارند. گامیست بسوی به دادگاه کشاندن آمران و عاملان کشتارهای خونبار آبانماه و رسوا کردن پروژهایی که رژیم جهت تحمیق توده های مردم و خانواده های جانباختگان و دستگیرشدگان در سر می پروراند.
پیش بسوی مبارزه متحدانه و سراسری 20.12.2019


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com