جواب به فاشیست ها،

حمید قربانی
November 03, 2019


جواب به فاشیست ها، پان ها - ناسیونالیست ها، مذهبی ها، جنس گرایان و... فقط انترناسیولیسم پرولتارهای کمونیست - انقلابی است!


پرولتاریا وطن ندارد. پرولتاریا سراسرجهان متحد، متحزب و مسلح شوید!


بر این اوضاع بشورید، دولت کنونی را در سراسر و در هر شکل آن درهم شکنید که راه رهائی و نجات بشر در اتحاد مصممانه و مسلحانه و پیروزی جنگ طبقاتی شماست!


سر انجام هر جنگ ملی در عصر ما، عصر سلطه ی واقعی سرمایه امپریالیستی بر جهان، حفظ نظام موجود - سرمایه داری - و ارتجاعی است! جنگ انقلابی، تنها جنگ پرولتاریا بر علیه طبقه ی سرمایه دار برای درهم شکستن دولت های موجود و ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا- شوراهای مسلح کارگران و زحمتکشان است. بنا براین در چنین عصری که ۶۴ یا ۶۸ نفر از ثروتمندان – سرمایه داران بر نیمی از درآمد و ثروت موجود در کره ارض چنگ انداخته اند و نیمی از جمعیت زنده و ساکن در جهان هیچ ثروتی ندارند، فقط احزاب و جریانات می توانند و قادرند که اسم خود را کمونیست – کارگر آگاه – نهند که برای پیروزی انقلابی تلاش نمایند که هدف آن، تغییر بنیادی و زیر و روکنندۀ اوضاع موجود در سراسر و بویژه جامعه ای است که در فعالیت میکنند و آن وظیفه عملی نمیشود جز توسط به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی کارگران و زحمتکشان تحت هژمونی این طبقه که شروع آن با درهم شکستن دولت های موجود و ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا – شوراهای مسلح کارگران و زحمتکشان همراه است و پیروزی نهایی آن جز برقراری یک جامعۀ کمونیستی جهانی نیست. بقیه احزاب و سازمان ها و جنبش ها جرئی از طبقۀ حاکمه و جزیی از سیستم حاکم یعنی سرمایه داری امپریالیستی کره ارض گستر هستند که جهان را بسوی نابودی حتمی می برد!


امیر پرویز پویان چریک فدائی خلق، کمونیستی که می گفت : « از مارکسیسم صحبت کردن خوب است، به مارکسیسم عمل کردن سخت است». در جامعه ایران در سال 1348 چنین نوشت : « « دیالکتیک تحول جامعۀ ما، جامعه ای که در زمرۀ حلقه های متعدد امپریالیسم قرار دارد و بورژوازی ملی آن، زیر ضربات خُردکنندۀ بورژوازی کمپرادور و بوروکراتیک نیروی لازم را برای رهبری یک جنبش انقلابی از دست داده است و این کمک می کند تا تضادهای اجتماعی ناشی از وابستگی به امپریالیسم لزوماَ با یک انقلاب سوسیالیستی از میان برداشته شوند، او را نه فقط هراسناک ساخته بود، بلکه به حق امید استقرار حاکمیت سیاسی خرده بورژوازی میانه رو را به تمامی از او گرفته بود. چنین است که او بی آن که پیلۀ سنت را بدرد، به نهیلیسم هم می رسد. هر گونه حکومتی را نفی میکند و این آخرین تیر بی رمقی است که خرده بورژوازی ناامید از دست یافتن به قدرت سیاسی از ترکش ایدئولوژی خود پرتاب می کند. این را در "نون والقلم" به روشنی می توانید پیدا کنید.»، تأکید از من هست


اما، رفقای کارگر،


امروزه سرمایه داری امپریالیستی و دولت های دیکتاتور و نوکران رنگارنگ آن، سعی میکند که به جنبش های همه باهمی، ملی، جنسیتی، نژادی، تروریستی مذهبی - ملی و غیره ، با پرچم ها و سرودهای ملی و نژاد پرستانه دامن زند، تا طبقه کارگر را ار درک همسر نوشتی جهانی خویش محروم نماید! سرمایه داران می دانند که تا هنگامی که طبقه کارگر، خود را بعنوان یک طبقه جهانی در نیافته باشد، اوضاع جهانی تغییری نخواهد نمود و همه مبارزات و جانفشانی ها جاری به بیراهه رفته و به کشتار و به یأس و ناامیدی بیشتر از پیش منجر میشوند. این ، یعنی تضمین آقائی این طبقه انگل و طفیلی و برده گی همراه با مرک و میر و قتل عام های پی در پی کارگران و زحمتکشان - پرولتارها!


این را شما می توانید از این عبارت که مانیفست حزب کمونیست نوشته شده توسط کارل مارکس فردریک انگلس سال 1847-48 با آن خاتمه می یابد، به روشنی درک کنیم :


کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظریات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همه نظام اجتماعی موجود، از راه جبر، وصول به هدفهایشان میسر است. بگذار طبقات در مقابل انقلاب کمونیستی ( انقلاب قهری کمونیستی - من) بر خود بلرزند. پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را بدست می آورند.


پرولتارهای سراسر جهان، متحد شوید !


حمید قربانی 3 نوامبر 2092 سال اسپارتاکوسی



 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com