حمه آسنگران و ادامه نشر اکاذیب

فرهاد جوانمردی
July 10, 2019

حمه آسنگران و ادامه نشر اکاذیب

حمه آسنگران تازگی یک ویدئوکلیپ با تیتر"   " احزاب ناسیونالیست "کورد" درمذاکره باجمهوری اسلامی و سیاست ابراهیم علیزاده از خودش انتشار داده است که در اصل به افشاگری علیهه سخنان ابراهیم علیزاده ومسله مذاکراتی میپردازد که گویا در کشور نروژ صورت گرفته. اما هدف اصلی او پرداختن به مسله مذاکره نیست بلکه نکته گیریهای نامربوط  ، نشراکاذیب وربط دادن موضوعاتی به ابراهیم علیزاده دبیر اول کومه له وچسباند اتهام ناسیونالیسم وسرهمکردن شخصیت شکنی میباشد.

http://www.azadi-b.com/J/2019/07/post_635.html.برای دیدن ویدئو لینک مقابل را فشاردهید .در این رابطه همچنین مصاحبه ای با جمال بزرگپور از سوی رادیو پیام کانادا موجود است که به فاصله بسیار کوتاهی صورت گرفته است. در سخنان جمال بزرگپورو همینطور ابراهیم علیزاده(از تلویزیون کومه له) وجه مشترکی در تشریح خواست کومه له باطرف میانجی NOREFوجود دارد . ابراهیم علیزاده در تلویزیون کومه له  به آمادگی وبازشدن فضای داخلی باشرکت مردم اشاره دارد و لازم نمیبیند در این بحث وارد جزئیات خطوط کومه له برای چنین شرایطی بشود و کلا این موضوع مذاکره را بنا برشناخت جدیی که از رژیم ایران واحزاب کرد ایران دارد،جدی نمیگیرد. اما جمال بزرگپورمواضع مطرح شده کومه له را باجزئیات بیشتری توضیح میدهد. او میگوید که احزاب کورد باید باهماهنگی به چنین اقدامی دست بزنند، مردم کردستان باید همچویکطرف قضیه در جریان چنین مذاکراتی باشند، جمهوری اسلامی اگردر مذاکره جدیست باید این مسله را در نهادهای دەلتی و علنی خود بطور رسمی اعلام بکند. میگوید،الان ما میخواهیم جهت اثبات جدی بودن رژیم حرکتهای از رژیم ببینیم، میلیتاریزه کردن کردستان باید خاتمه یابد(یعنی نیروهای سرکوبگر رژیم از کردستان خارج شوند) زندانیان سیاسی باید آزاد بشوند، زندانی سیاسی و بگیر وببند سیاسی وجود نداشته باشند، فراریان سیاسی به ایران برگردند، تشکلهای اجتماعی امکان فعالیت داشته باشند. ما چیزی نداریم به رژیم بدهیم این رژیم ایران است که طی ٤٠ سال حقوق مردم را پایمال و آنانرا کشتار وسرکوب کرده است. جمال میگوید که مارا به جلسه سوم دعوت نکرده اند چون اصول ومعیارهای ما پیداست که برای جمهوری اسلامی ایجاد مشکل کرده است.(نقل بمعنی از جملات جمال)

خطوط سیاسی کومه له کمونیست در رابطه با حاکمیت مردم کردستان و دیدگاههای کومه له درچنین مواردی نه برای احزاب سیاسی و جمهوری اسلامی نا آشنا هستند و نه برای دارودسته جناب محمد آسنگران. پس محمد آسنگران چه مشکل شخصیی با ابراهیم علیزاده دارد؟ مشکل اساسی محمد آسنگران با ابراهیم علیزاده به اختلافات همسو با انشعاب کمونیسم کارگری(کمکار) برمیگردد که گویا ابراهیم علیزاد مانع اصلی در متلاشی شدن کومه له بوده است. مسله تا حدی دردناک بود که حتی با انشعاب مهتدی هم این آرزو برآورد نشد. این آرزویی بود که منصورحکمت بادستچینکردن اعضا و کادرهای کومه له از خود برجای گذشت ومحمد آسنگران هنوزهم افسوس آنرا میخورد ومیجوشد.

محمد آسنگران جدا ازبدگویی همیشگی واتهامپراکنی و کوشش در شخصیت شکنی سبک سهندی، در سبک  ومتد زشتی که از مکالمات سیاسی بکارمیگیرد، بسیار دگم وکم تجربه نیزبنظرمیرسد. دررابطه با پروسه مذاکره ازکف رفته میگوید : چرا به ما نگفتید؟ "یعنی چرا رهبری کومه له حد اقل مسله طرح مذاکره را با آنان در جریان نگذشته اند؟ میگوید، ""آخر"کاکا" ما که در کمیته مشترک جریانات چپ در رابطه با مسله کردستان همکارتان بودیم"". اما محمد آسنگران  نمگوید وفراموشکرده که سرامضای کومه له بر اختتامیه جلسه کمیته دیپلوماسی چه غوغای روانی ای رابپاساختند که گویا امضای ناخواسته کومه له قهقرای سیاسی ارتجاعی بوده  برای جنبش کمونیستی کردستان. ای دل غافل ! مگر " کمکار" ها فرصت دادند تارابطه ها به چنین مرحله ای برسد؟. چرا کومه له این جنابان را تا این حد آشفته کرده است؟. از سوی متلاشی شدن کومه له را از سال ١٩٩١در دستور دارند و ازسوی برای نقش کومه له در جنبش کمونیستی کردستان اشک تمساح میریزند. البته اولی ناکام ماند و دومی هم یک دروغ بیش نیست.

 محمد آسنگران بدون اینکه به سخنان ابراهیم علیزاده در رابطه با تاکید و خواهش طرف میانجی( NOREF) ازفاش نکردن مسله تا اطلاع ثانوی توجه بکند، دوباره میگوید آخر چرا یکسال ونیم این مسله را مخفی نگه داشتند و علنی نکردند؟ محمد آسنگران انگار برای بچه ها در کلاس اول دبستان سخن میگوید. انگار متوجه نیستند تعهدی جمعی داده شده است. حفظ این تعهد حالا نتیجه کار هرچه باشد در جامعه ماثرترخواهد بود تا برپایی جاروجنجال آنان در فضای مجازی برای مدت یک هفته. اما اگر"کمکار " دارای آن چنان جایگاهی درجنبش کردستان و درمیان احزاب کردی بودند که کومه له با آنان مشورت بکند ، خوب قطعا اینکار رامیکردند؟  از سوی دیگر محمد آسنگران توجه نمیکند که اگر کومه له جزو این جریانات قابل تحمل رژیم محسوب میشد، خواسته های کومه له کمونیست مورد پسند رژیم میبود، به جلسه سوم نیز دعوت میشد. البته محمد آسنگران میداند که سیاست کومه له در این باره روشن است.  اماچون با رهبری کومه له مشکل روانی" پسایکو تراوما "دارد، میخوهد با نشر اکاذیب و دروغگویی و ربط دادن آن به مسله مداکره به کومه له وابراهیم علیزاده یک عملیات جادوگرانه فال قهوه برای همسویانش گرفته و مقداری از روانکاوی خود بگوید : ها ! اینها از ته دل میخواستند با رژیم بنشینند ولی این ما بودیم که نگذاشتیم! اینها دلشان میخواهد با ناسیونالیستها نشست وبرخواست کنند، اما از ترس ما جرات نمیکنند. محمد آسنگران درابتدای سخنانش میگوید: بله مسله مذاکره را نمیشود مردود دانست و این یک اصال سیاسی است. بعدها میگوید:بدلیل اینکه  رژیم ج .ا، در کردستان نصل کشی کرده است و با بحرانهای موجود درحال فروپاشیست، بایستی شرایطی را پیشنهادکرد و یا با اشاره به خواست سرنگونی مردم، که یعنی ما با چنین رژیمی مذاکره ای نداریم.میگوید این رژیم باید سرنگون بشود. طبق بازگویی محمد آسنگران از گفته های ابراهیم علیزاده دررابطه با شروط کومه له درباره همین مذاکره، نمایندگان کومه له نیز دقیقا همین کار را کرده اند. یعنی مذاکره را رد نمیکنند. به حل مسالمت آمیز مسله کردها معتقد هستند، نکفته اند که ما به مذاکره وصلح علاقه نداریم. اما شرایطی را پیشنهاد کرده اند که تقبل و تحمل آن برای رژیم ایران بسیار دشوار و غیرممکن است. این یعنی در عمل همان جوابیست که محمد آسنگران یکسال و نیم بعد بدان میرسد. یعنی باچنین رژیمی که چهل سال است باروشهای وحشیگرانه، کشتار وسرکوب را به مردم کردستان ومنطقه اعمال میکند، مذاکره بی مذاکره. پس سوال فرضی محمد آسنگران یکسال ونیم قبل یعنی از همان روز پیشنهاد NOREFجواب دقیق خودرا گرفته است. پس مشکل ایشان این مسله هم نیست.

در رابطه با عدم درج چنین مسائلی، به محمد آسنگران باید گفت که نه ابراهیم  علیزاده اتفاقی این مسله را رو به بیرون درج داده و نه بغیر او کسی شایعه ای را آشکار کرده است تا او مجبور به پخش چنین مصاحبه ای باشد. بلکه کومه له از اقدامات احزاب کردی در رابطه با مذاکره و تصمیماتشان مطلع بوده اند. بعید بنظر نمیرسد که افشاگری ابراهیم علیزاده در رابطه با مداکرات نروژ نیز باهماهنگی احزاب دمکرات صورت گرفته است. که کومه له بیشتر از این تحمل حمل مخفیکاریهای آنانرا ندارد.

البته حتی  ""اگرفرض بگیریم"" که طرف میانجی بلاخره میخواستند که کومه له درجلسه سوم حضوریابد، اگر کومه له در آن جلسه حضور مییافت وجمهوری اسلامی حضور کومه له را بامرزبندیهایش تقبل و تحمل میکرد، کومه له آنوقت با جدیت میتوانست دنبال اقداماتیکه رژیم در فاصله های زمانی آتی بایستی متعهد میشد رابا همفکری احزاب کردی ودیگر و نهادهای بین المللی دنبال بگیرد. پس حتی آنموقع هم کومه له خطای مرتکب نمیشد که مورد بازخواست کسی قرار بگیرد. در رابطه با مسله صلح و مداکره مسله آری یا نه کامل مطرح نیست بلکه پروسه ای طولانیست که به اقدامات قدم بقدم نیاز دارد. در ضمن مردم سراسر کردستان اینرا میدانند که حقوق آنان فقط با سرنگونی رژیم ایران امکانپذیراست. جمهوری اسلامی نیز اینرا میداند که برسمیت شناختن خواست کردها یعنی تغییر قانون و ریزش پایه های استبداد و سرنگونی رژیم. کومه له نیز با پیش شرطهای خود این پیام روشن مردم کردستان را به رژیم ایران داده است. و دست آخر باید گفت که فکر نمیکنم که ابراهیم علیزاده تنهای با نماینده جریان میانجی ( NOREF) نوروژی نشسته باشد تا انتقادی به او وارد باشد بلکه کل کمیته مرکزی کومه له مشارکت داشته اند.

  محمد آسنگرانها بایستی کومه له و رهبری کومه له راستایش میکردند که موضعی جدی علیهه رژیم داشته و طن به هرنشست نمایشیی نداده اند. البته نه چنین انتظاری از آنان میرود و نه آنان نیز چنین شهامتی را دارا هستند. در ضمن اگرسکت مدعی کمونیسم کارگری ایشان سهمی در جنبش کردستان داشت و جریانی مطرح بود، این مسله به کمیته  میانجی مربوط میشد که با ایشان تماس میگرفتند که بله کاکا محمد حاضرید با رژیم مذاکره کنید یانه؟. بنابراین داد وهوار محمد آسنگران وپیچیدن بیخود  پای اشخاصی از رهبری کومه له  بطور مدام ، روشی ناسالم ،سبکی غیرسیاسی و نیاز به مداوای مشکل" نارسیسیسم"narcissism دارد.

کومه له کمونیست ، تجربه حزب دمکرات در دهه ٦٠ را در هات و هوار، کم تحملی و بی احترامی به این و آن راهنوز بیاد دارد. اما اکنون حتی حزب دمکرات زبان و ادبیات سیاسی را تا حدودی آموخته و از این مرحله عقبماندگی هیجانی عبور کرده است. جنبش کردستان سالهای بسیارسختی ازاین بازار معرکه ایدئولوژیکپرانی چپ سکتاریسم سهندی درون کومه له بنام مارکسیزم انقلابی وگازگرفتن دست وپا و یقه این و ان را تجربه نموده است. بنابراین سبک محمد آسنگرانها برای من و جنبش کردستان وکومه له ادبیاتی آشنا وپس پاافتاده و بیسوادگونه هستند. یقینه ن آسنگرانها با پرخاشگری و تبلیخ اخلالگری موفق نخواهند شد وانمود کنند که نفوذی در کردستان دارند،  ویا "دونکیشوتوار" تصور کنند که بدون هیاهوی آنان دستاوردهای جنبش کردستان برباد خواهند رفت. وانگهی شاید هم "یکی ازچندمین اهداف رکیک " جمهوری اسلامی در چنین مذاکراتی دقیقه ن پرورش چنین زبانهای باشد. یعنی فعالکردن جریاناتی جهت تخریب روابط اپوزسیون مخالف رژیم. یعنی درهم شکستن پرنسیبها و پولاریاسیون سیاسی مردم کردستان در بیرون و داخل مرزها. یعنی هول دادن بخشی از اپوزسیون مخالف رژیم به آغوش رژیم با زبان تبلیغاتی زشت بدون اینکه نیت جریاناتیکه درمذارکره ـشارکت داشته اند روشن باشد.  جماعتی بدون اینکه تحمل کنند که اوضاع از چه قرار خواهد بود. عجولانه جنگ و ستیز داخلی را دامن میزنند. یعنی سکتهای از اپوزسیون که هر لحظه آماده اند با شمشیر حسین به جنگ فرضی ناسیونالیسم بشتابند ودرفضای مجازی از شیفتگی خود برای پرولتاریا بگویند بدون اینکه چیزی راجع به پرولتاریا بدانند.

مسائلی ٢٧ سال قبل مسائلی سیاسی سکتی بودند اکنون جواب خودرا گرفته اند. تکرار این موضوعات پس از کوچ آزادانه رفقای حکمت جهت استقرار سوسیالیسم قاسملویی، امروز شبیه یک جوک تاریخی میماند . علائم  بالا یقین آن میرود "پسایکو روانی و تراومای" مزمن و دنباله دار باشند که یکبار در روانکاوی، یکبار در جن گیری و جنون ، یکبار در PTSS, PTSD، و Grandiose delusions جنون  خودبزرگبینی هر دوره به نحوی علائم آن بروز کرده است.

فرهاد جوانمردی . جولای ٢٠١٩


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com