بعد از صد سال از روز جهانی زن، برابری کامل حقوق زن تنها کار جنبش سوسیالیستی است!

رضا کمانگر : ٨ مارس امسال برابر با صدمین سالگرد روز جهانی زن است. در صدمین سالگرد روز جهانی زن سوالهای جدی مطرح است. "زن" بمعنای یک پدیده اجتماعی در تفکر و قانون حاکم بر جامعه، یک موجود ناکامل و به یک معنا یک کالایی قابل مصرف محسوب میشود.

 اما نظام موجود حق برخورداری رای برای زنان و موقعیت های که زنان در اقصی نقاط جهان که بدست آورده اند را یک امتیاز برای حقوق زن میداند و میخواهد خود را از تقبل برابری کامل حقوقی سیاسی و اجتماعی زن سر باز بزند و طفره برود.
وقتی از منظره امروز به موقعیت حقوق زن در طی صد سال گذشته نگاه میکنیم، علیرغم فراز و نشیب در جنبشهای سوسیالیستی و برابری طلبانه زنان اما تاریخ تاسف باری را شاهد هستیم. کشتار زنان به عناوین مختلف و خشونتهای که علیه زنان چه در خانواده و چه در اجتماع علیه زنان اعمال میشود تنها بی حقوقی علیه زنان نیستند! ریشه اصلی بی حقوقی زنان در قانون، در فرهنگ و در مذاهب رسمی دولتها نهفته است.
سئول این است، چرا بعد از صد سال از حضور جنبشهای سوسیالیستی و برابری طلبانه زنان در جامعه، ما هنوز شاهد عدم نابرابری حقوق زن هستیم؟ عامل و موانع اصلی بر سر بی حقوقی زن کدام است؟ راه حل اصلی برای رهائی کامل زن از بی حقوقی چگونه متحقق میشود؟ اینها و دهها سئوال دیگر هم اکنون روی میز رهبران و فعالان جنبشهای سوسیالیستی و برابری طلبانه زنان و درواقع روی میز همه جنبشهای آزادیخواهانه قرار دارد که پاسخ روشن به آن میتواند راهنمایی درستی روبه آینده باشد.

ضدیت با حقوق برابری زن بر سه رکن زیر استوار است:
 ۱- قانون حاکم بر جامعه ۲- مذهب رسمی ۳- فرهنگ رایج در جامعه
قانون همه کشورها بوسیله بورژوازی حاکم و بعضا با دخالت مذهب تدوین و اعمال میگردد که در تفکر و متدلوژی حاکم بر آن "زن" بعنوان یک کالای قابل مصرف نگریسته میشود. قانون موقعیت فرودستی را به نیمی از جامعه یعنی زنان تحمیل و اعمال کرده است. تبعیض های قانونی علیه حقوق زنان، موقعیت زنان را در جامعه بحالت شکننده ای نگاهداشته است. در اقصی نقاط جهان زنان از حمایتهای قانونی برای بدست آوردن حقوق های صنفی خود برخوردار نیستند، برای نمونه در مقابل کار برابر از دستمزد برابر برخوردار نیستند، همچنین حق حضانت، ارث و شهادت از موقعیت درجه دوم برخوردار هستند. صنعت پرنوگرافی و تن فروشی و اذیت و آزارهای جنسی که علیه زنان اعمال میشود آن روی سکه متدولوژی ضد زن در قانون اکثر کشورهای جهان علیه حقوق زن است. 
رکن دیگر بی حقوقی زنان دخالت مذهب در زندگی بشر است.
 مذهب در اساس در تناقض با حقوق زن است. تفکر و روانگاه مذهب نسبت به زن تحقیر آمیز و شکننده است. زن در تفکر و متدلوژی مذهب یک موجود برای لذت بردن مرد و وسیله ای برای تولید مثل است. زن عامل اصلی گناهان و گمراه کننده مرد تلقی میشود. مذهب همیشه در ستیز با حقوق برابری زن قرار داشته است. مذهب یکی از عاملهای اصلی کشتار های ناموسی زنان چه بوسیله قانون، پدر، برادر، همسر و یا ااقوام در جامعه است. در یک کلام مذهب یکی از عاملهای اصلی بی حقوقی زن در جامعه است. 

فرهنگ جامعه تاثیر پذیر از قانون و مذهب است.
امروز در همه دنیا خشونت و تحقیر علیه زنان بعنوان امری عادی تلقی میشود. حقوق زن بطور روزمره مورد تعرض فرهنگ حاکم بر جامعه است. کشتار زنان بدلایل ناموسی و اخلاقی، تحمیل پوشش اجباری به زنان، ایجاد مانع برای شکوفایی و دستیابی زنان به حرفه مورد علاقه خود، دخالت در انتخاب همسر، کالای مصرفی جلوه دادن زن آن فرهنگ ضد زن رایج در جامعه است که مورد حمایت قانونی و مذهب رایج است.
حقوق زن در ایران!
اما تصویر حقوق زن در ایران به یمن وجود جمهوری اسلامی به مراتب بسیار شکننده تر و دشوارتر است! جمهوری اسلامی عامل اصلی بی حقوقی زن، عمل تجاوز جنسی به دختر بچه های نو ساله، عامل چند همسری، عامل صیغه های متعدد، عامل فروش زنان و دختر بچه های زیر سن قانونی به امیر نشینان حاشیه خلیج و عامل تحمیل حجاب اجباری بر سرزنان ایران، عامل و اجراکننده سنگسار زنان و دهها نوع دیگر جنایت علیه حقوق زن در ایران است. جمهوری اسلامی پرونده بزرگی مرکب از جنایت علیه حقوق زنان ایران مرتکب شده است که بی تردید روزی رهبران و مسئولین رژیم اسلامی در یک دادگاه عادل مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
راه چاره چی است؟
رهائی کامل حقوق زن در گرو نقد، افشاء و طرد قانون، مذهب و فرهنگ حاکم و رایج است.
در کشورهای غربی جنبش و سازمانهای فمینیستی شیفته پست و موقعیت های برخی از زنان در دولتها شده و خود به بخشی از حاکمیت موجود علیه بی حقوقی زن تبدیل شده اند.
رهائی کامل زن در کشورهای غربی در گرو دامن زدن و به میدان آمدن جنبش سوسیالستی و کارگری است.
در ایران رهایی کامل زن در گرو بزیر کشیدن جمهوری اسلامی است! در ایران جنبش رهائی زن همراه با جنبش کارگری و جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی دانشجویان و جوانان، آن حلقه بهم پیوسته جنبش سوسیالیستی هستند که آینده روشنی را در فردای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی در مقابل جامعه و حقوق زن قرار میدهد.
در ایران به این امید به استقبال صدمین سالگرد ۸ مارس میرویم.
زنده باد ۸ مارس روز جهانی زن!
۲۳ فوریه ۲۰۰۸

www.r-kamangar.com