ادبیات پساکمونیستی بعد از انحلال شوروی

ادبیات پساکمونیستی بعد از انحلال شوروی.

آغازادبیات پساکمونیستی در شوروی را سال انحلال آن یعنی ۱۹۹۲ میلادی میدانند. در سال ۱۹۸۸ جلسه ای برای دیدار و آشنایی میان نویسندگان تبعیدی،مهاجر،فراری و سوسیالیستی شوروی انجام شد. آنزمان همچون قرن ۱۹ در تاریخ اجتماعی و فرهنگی روسیه ،میان ناسیونالیستها و نویسندگان دمکرات طرفدارغرب مباحثه ای درگرفت.آنها میگفتند که قربانیان دهه ۳۰ قرن ۲۰ خودغالبا جنایتکاران دهه ۲۰ بعدازانقلاب اکتبربودند.
توضیح اینکه شعارهای دمکراتیک گورباچف درسال ۱۹۸۵ برای خروج از بن بست سوسیالیسم، و انتقاد نویسندگان به کمونیسم دولتی وبوروکراتهای ادبی، به ادبیات وفرهنگ نیزکشید. ازمیانه دهه ۸۰ در رابطه با مکتب رئالیسم سوسیالیستی یک بحث فرم-محتوا، یا تاکید روی عناصر زیباشناسی بجای مسئولیت و محتوا آغازشده بود وسرانجام درسالهای ۱۹۹۱-۱۹۸۹ به رد و کنارزدن سبک رئالیسم سوسیالیستی درادبیات ختم گردید.
ادبیات استتیک وسرگرم کننده جدید مدعی بود که ایده الها و اهداف اجتماعی را دنبال نمی کند. در این رابطه سخن از هرج و مرج ادبیات پست مدرن نیزبه روی زبانها افتاد. در غالب کتابخانه ها بخشی برای کتابهای ممنوعه ازجمله اثارنویسندگان پیش از انقلاب ، تبعیدی، غربی و غیرچپ، افتتاح گردید. برای نخستین بار کتابهای ممنوعه بولگاکف، پاسترناک، بوخارین، تروتسکی، اخمتوا، ماندلشتام، سولژنینسین، برودسکی، پلاتونف، بوبین و گومیلف اجازه چاپ ونشریافتند. آثارادبی لعنت شدگان خارجی مانند کافکا،جویس،پروست،آرتورمیلر،اوپتیک،هنری میلر،و ژان جنت نیز وارد بازارکتاب شدند،ولی در زمینه تئاتر نمایشنامه های یونسکو، بکت، آرتور میلر، و دورنمات نتوانستند بینندگان کافی بیابند.
با این وجود عده ای از نویسندگان مهاجر از بازگشت به وطن خود داری کردند و با اشاره به سخن گوگول میگفتند نویسنده ی توانا در خارج از میهن هم میتواند آثار جاودانه بیافریند. در زمان شوروی بر اثر فقدان آزادی سالها ادبیات جایگزینی برای انتقاد از دین و قانون و مجلس و سیاست شده بود.ادبیات پیشین خودرا آموزشی و اخلاقی و آرمانخواه میدانست.
بعدار انحلال شوروی موضوعات ممنوعه مانند استالین زدایی و وجود اردوگاهای کاراجباری نیزوارد ادبیات شد. با این وجود تا سال ۱۹۹۰ طرح ۴ موضوع یعنی؛ تبلیغ جنگ، پورنوگرافی، دعوت به شورش اجتماعی، افشای اسنادمحرمانه دولتی، در ادبیات ممنوع بود و تا مدتها پرداختن به موضوعات غربی-لیبرالی مانند برابری زن و مرد، فرهنگ راک،و ادبیات جنسی از طرف دولت مخالفت میشد. ادبیات اجتماعی و جدی بتدریج هواداران خود را از دست داد و ادبیات جنایی، تفریحی،سرگرم کننده،
تجارتی، نیهلیستی و مبتذل علاقمندانی یافت.برای نخستین بارهم کتابهایی در باره خانه داری و موضوعات جدید مانند کارهای دستی، خانگی، جادوگری، فال گیری، ستاره شناسی، گیاهخواری، مذهبی و بودیستی، یوگا و کاراته و غیره وارد بازار شد.
از جمله مشکلات ادبیات روس همیشه جنبه قوی نصیحتی و شدیدا اخلاقی و مذهبی و غیراستتیک آن بود.در ادبیات پساکمونیستی نویسندگان باید می پذیرفتند که آنان هنرمند و استادسخن هستند ونه پیامبر و معلم و قهرمان و مصلح اجتماعی و تزار و خدا و رئیس. نقش و اهمیت و وظایف جدید در شرایط نوین باعث شد که دولت و حاکمان و سیاستمداران و حزب، دیگر به ادبیات علاقه ای برای سوء استفاده نداشته باشند و نویسندگان را تا حدودی آزاد بگذارند. از این طریق ادبیات دچار شکوفایی و تحولات جدیدی شد.
غیر از ادبیات ” نثری دیگر ” ، ادبیات” زنانه ” نیز از جمله ادبیات پلورالیستی پساکمونیستی شرایط جدید بود. در سال ۱۹۹۰ گروهی از زنان نویسنده پایه گذار “فدراسیون زنان نویسنده” شدند که خواهان نوعی ادبیات زنانه بودند و میگفتند تئاتر جهان نباید فقط در خدمت یک تراژدی باشد. از جمله آثار زنان در این دوره – سالروز مرگ-اتوبیوگرافی بدون مخفی کاری- صورت جلسه هفتگی یک زن روس- سفرهای احساساتی- چیزی بمن بگو-پیرامون چیزی که وجود نداشت- نظافت- رابینسون های جدید- در سرزمین ما- محفل من- آتش و غبار- شاعر و الهام و غیره بودند.
شعر نو درادبیات روس سالها با تاخیر شروع شد چون شعر عروضی را ژانری دولتی و شعر نو را محصول بازیکادها و مبارزه میدانستند.از جمله آثار شعری این دوره- روی کشتی زمستان- جدایی هرگز- اشعار- اینجا- رودخانه های شمالی- پرنده ییلاقی- دیدار- قصه های وحشتناک- گلچین شعر روسی- خانه اروپایی- مربع سفید- مرثیه های نمایندگان و غیره هستند.
از جمله بحث و مشاجرههای جدید، تقسیم دارایی و ارثیه سابق کانون نویسندگان؛ مانند استراحتگاهها و ویلاها و بنگاههای نشر و کتابفروشی ها و غیره بود که می بایست میان سازمانها و تشکیلات جدید تقسیم میشد. پدیده دیگر میان نویسندگان ، مهاجرت نسلی جوان از روستاها و شهرهای کوچک و دور افتاده به کلان شهرهای فرهنگی بود.
گروهی هنوز با تکیه بر ایده آلهای رمانتیسم آلمانی میگفتند که ادبیات باید دارای صفات نیکی وزیبایی و اخلاقی وملی و انسانی باشد ونه فقط سرگرم کننده و جنجالی. از جمله آثار مشهور وپرفروش ادبیات پست کمونیستی سالهای اخیر- آتش افروزی- سکوی اعدام- کارگاه غمگین- رنگ امید خاکستریست- مار- زیبایی شهر مسکو- مرغ عشق- پایان آوانگارد روس- زندگی با یک آدم دیوانه- بازگشت به وطن- شیطان گرایی جدید- خوشحالی روسی- منتظر عشقی صادق- روح آدم میهن پرست- قبرستان تحقیرشده- زن و دریا- روسیه در حال سفوط- ازدواج با یک مرد حیله گر- زمستان در افغانستان- و صدها اثر متنوع دیگر هستند.