چرا «جنبش سکولار دمکراسی»؛ آلترناتیو حکومت اسلامی است

چرا «جنبش سکولار دمکراسی»؛ آلترناتیو حکومت اسلامی است

 

اگر خواسته باشیم استراتژی کنونی «سکولار دمکراتهای انحلال طلب» تا رسیدن به اهداف سیاسی شان را دسته بندی کنیم، چنین میتوانیم نتیجه گیری کنیم:

  1. گرد آوردن همهء «سکولار دمکراتهای انحلال طلب» در زیر سقف «جنبش سکولار دمکراسی» ایران.
  2. تدوین و یافتن راهکار به زیر کشاندنِ حکومت اسلامی.
  3. تدارک برای انتخاب مجلس مؤسسان و تدوین و تصویب قانون اساسی سکولار دمکرات ایران توسط آن مؤسسان.
  4. فراهم آورد شرایط یک انتخابات آزاد و دمکراتیک که احزاب سکولار دمکرات «جنبش سکولار دمکراسی» از خلال آن قادر باشند با کسب آرا از سوی جامعه، مسئولیت اداره دولت و جامعه را بعهده گیرند.
  5. و سپس بازگشت مجدد «جنبش سکولار دمکراسی» به جایگاه همیشگی خود در قالب اپوزیسیونی دمکراتیک و سکولار برای دفاع از مطالبات دمکراتیک مردم و حکومت سکولار دمکرات، و مقابلهء با اقدامات و برنامه های محتمل غیر دمکراتیک دولتی که خود در رسیدن بقدرت آن، نقش اصلی را ایفاء کرده است.

 

کوروش اعتمادی

۱۲ سپتامبر ۲۰۱۵

Koroush_etemadi@hotmail.com

 

  1. دیدگاه ها

وجود چند دیدگاهِ در خصوص آینده و جایگاه سیاسی «جنبش سکولار دمکراسی»، در رابطه با نهاد قدرت (دولت و حکومت)، پس از فروپاشی حکومت اسلامی امری است طبیعی. این چندگانگی، در دیگر جنبشهای رهائیبحش جهان، همچون امروزِ «جنبش سکولار دمکراسی» همیشه مطرح بوده است. از این رو «جنبش سکولار دمکراسی» ایران هم فارغ از این روند طبیعی تفاوت نظر پیرامون ماهیت و رابطه «جنبش سکولار دمکراسی» با نهاد دولت پس از حکومت اسلامی نمی تواند باشد. امّا آنچه که در حال حاضر در ارتباط با روند مبارزاتی «جنبش سکولار دمکراسی» میبایست بیشتر مورد توجه قرار گیرد، تأکید بر همپیمانی گسترده تر «سکولار دمکراتهای انحلال طلب» در زیر سقف «جنبش سکولار دمکراسی» است و یافتن راهکارهای مبارزاتی برای تسریع بخشی سقوط حکومت اسلامی با هدف استقرار حکومتی با محتوای سکولار دمکراسی میباشد. آنچه که در اینجا تأکید میشود؛ حکومتی سکولار دمکرات با محتوای سکولاریسم و نه گزینش نوعی از حکومت سکولار دمکرات که امری است بعهده جامعه که در رفراندومی دمکراتیک و آزاد، شکل ساختاری حکومت سکولار دمکرات آینده ایران را بر خواهند گزید.

  1. جنبش سکولار دمکراسی آلترناتیو حکومت اسلامی

 

پروسهء انتقال قدرت و مدیریت سیاسی جامعه پس از جمهوری اسلامی، از خلال برگزاری انتخابات آزاد، به آکتورهای سیاسی عضو در «جنبش سکولار دمکراسی» و یا دیگر احزاب سکولار دمکرات در جامعه سیاسی ایران محول خواهد شد. منظور احزاب و نهادهای سیاسی که بخشی از آنها هم اکنون زیر مجموعه «جنبش سکولار دمکراسی» محسوب میشوند. از این رو منطقی است اذعان داریم؛ «جنبش سکولار دمکراسی» در همه حال شاخص ترین آلترناتیو دولتی پس از حکومت اسلامی را در خود دارا میباشد. بعبارتی دیگر «جنبش سکولار دمکراسی» هم ابزار به زیر کشاندن حکومت اسلامی از «عرش آسمانی» است و هم مجهز به مرکزیت قدرتمند دمکراتیک برای انتقال قدرت به احزاب سیاسی که باورمند به دمکراسی سکولار میباشند. از این رو میبایست تأکید داشت؛ «جنبش سکولار دمکراسی» در همه حال آلترناتیو حکومت اسلامی است.

احزاب و نیروهای سیاسی سکولار دمکرات عضو در «جنبش سکولار دمکراسی» و یا خارج از آن، بخش مهمی از قدرت اجرایی «جنبش سکولار دمکراسی» ایران در ساختار قدرت پس از سقوط حکومت اسلامی محسوب میشوند که از خلال یک انتخابات آزاد و دمکراتیک، با توجه به نسبت آرایی که از سوی جامعه کسب میکنند، مسئولیت های سیاسی دولتی را در اختیار میگیرند. این نیروهای سکولار دمکرات موظف هستند بر اساس مبانی حقوقی قانون اساسی سکولار دمکرات ایران، از تحمیل باورهای مسلکی و ایدئولوژی خود در ادارهِ امور جامعه پرهیز کنند و نیازهای مردم و طبقات اجتماعی را بر پایه برنامه های سیاسی مدّون شده روز به پیش ببرند.  اگر ما پذیرفته ایم همین احزاب سیاسی سکولار دمکرات که مسئولیتهای سیاسی اجرایی در دولت سکولار دمکرات آینده را بعهده خواهند گرفت، و بخش مهمی از «جنبش سکولار دمکراسی ایران» محسوب میشوند، پس چرا میبایست هراس بخود راه دهیم که «جنبش سکولار دمکراسی» فاقد قدرت اجرایی در قوه مجریه (دولت) کشور در آینده است؟

 در پروسهء این تحولات سیاسی آنچه که پیش از هر چیز به وظیفه اصلی «جنبش سکولار دمکراسی» مرتبط میگردد؛ تغییرات بنیادی حقوقی در ساختار حکومت است و آنهم تأکید و اصرار «جنبش سکولار دمکراسی» در تدوین و تصویب قانون اساسی سکولار دمکراسی ایران در مجلس مؤسسان منتخب از سوی جامعه است. در واقع «جنبش سکولار دمکراسی» فراسوی دولت و دستگاههای اجرایی کشور قرار گرفته است و دیده بانی هوشیار در حفاظت از قانونمندیها و قوانین حقوقی سکولاریسم و دمکراسی در جامعه و در ساختار حکومت است. بعبارتی دیگر «جنبش سکولار دمکراسی» تغییرات و چرخشهای انحرافی در ساختار حکومت را مورد توجه قرار میدهد و نهادهای سیاسی عضو در «جنبش سکولار دمکراسی» مسئولیت اداره دولت سکولار دمکرات را بعهده خواهند گرفت.

این را هم لازم است یادآور شوم، در «پیماننامه عصر نو» نیز تأکید شده است که یکی از وظایف نخستین «جنبش سکولار دمکراسی» فراخواندن همهء نیروهای سکولار دمکرات به زیر سقف «جنبش سکولار دمکراسی» جهت همگرایی برای استقرار حکومتی سکولار دمکرات میباشد. کاملا روشن است وظیفه همه «سکولار دمکراتهای انحلال طلب» میبایست در این جهت معطوف گردد که در مقابل این حکومت اسلامی، آلترناتیو یک حکومت سکولار دمکرات را به واقعیت تبدیل کنند. منظور حکومتی سکولار دمکرات که در همهء ابعادش بویژه در خصوص نماد ظاهری آن یک توافق عمومی در سطح جامعه را پشت سر داشته باشد. و روشن است معین کننده شاخصهء نماد ظاهری حکومت سکولار دمکرات آینده ایران، رفراندوم عمومی است که از سوی آحاد جامعه شهروندی ایران قطعی خواهد شد و نه از سوی «جنبش سکولار دمکراسی». آنچه که در رابطه با اعلام موجودیت حکومتی سکولار دمکرات از سوی «جنبش سکولار دمکراسی» مطرح است، نه تعیین همهء شاخص های یک حکومت سکولار دمکرات (زیر ساختها حکومت و نماد ظاهری آن) بلکه منظور محتوای حکومت است که میبایست سکولار و دمکراتیک باشد که بازتاب این تحول، همان قانون اساسی سکولار دمکراتیکی است که در مجلس مؤسسانِ پس از جمهوری اسلامی، تدوین، تصویب و تکلیف آن قطعی خواهد شد.

  1. ماهیت و ترکیب جنبش سکولار دمکراسی

 

اگر خواسته باشیم استراتژی کنونی «سکولار دمکراتهای انحلال طلب» تا رسیدن به اهداف سیاسی شان را دسته بندی کنیم، چنین میتوانیم نتیجه گیری کنیم:

  1. گرد آوردن همهء «سکولار دمکراتهای انحلال طلب» در زیر سقف «جنبش سکولار دمکراسی» ایران.
  2. تدوین و یافتن راهکار به زیر کشاندنِ حکومت اسلامی.
  3. تدارک برای انتخاب مجلس مؤسسان و تدوین و تصویب قانون اساسی سکولار دمکرات ایران توسط آن مؤسسان.
  4. فراهم آورد شرایط یک انتخابات آزاد و دمکراتیک که احزاب سکولار دمکرات «جنبش سکولار دمکراسی» از خلال آن قادر باشند با کسب آرا از سوی جامعه، مسئولیت اداره دولت و جامعه را بعهده گیرند.
  5. و سپس بازگشت مجدد «جنبش سکولار دمکراسی» به جایگاه همیشگی خود در قالب اپوزیسیونی دمکراتیک و سکولار برای دفاع از مطالبات دمکراتیک مردم و حکومت سکولار دمکرات، و مقابلهء با اقدامات و برنامه های محتمل غیر دمکراتیک دولتی که خود در رسیدن بقدرت آن، نقش اصلی را ایفاء کرده است.

روشن است همهء «سکولار دمکراتهای انحلال طلب» در زیر این سقف مبارزاتی مشترک، از یک طیف و خانواده سیاسی همگونی نمیباشند. آنان به سازمانها و نهادهای سیاسی، مدنی و فرهنگی گوناگونی تعلق دارند که هر یک برای خود «آرمانشهر» و نظام حکومتی خاص با ویژگیهای کاملا متفاوت از یکدیگر را در نظر گرفته. امروز هم اگر به ترکیب «نهاد جنبش سکولار دمکراسی» و یا دیگر گرایشهای سکولار دمکرات انحلال طلب در جامعه سیاسی ایران  نظری اجمالی بیاندازیم، بسادگی متوجه خواهیم شد که در این بین نمایندگان گرایش های سیاسی مختلفی از جامعه سیاسی ایران حضور دارند که هر یک به لحاظ نگاه و باورشان به حکومت و ساختار نوع نظام سیاسی آینده ایران در همهء عرصه ها از جمله روابط اقتصادی و روبنای سیاسی حکومت، بطور جدی متفاوت از یکدیگر میاندیشند. عده ای خواستار یک نظام حکومتی سکولار پادشاهی پارلمانی با روبنای سیاسی پادشاهی و طیفی دیگری هم جمهوریخواهان سکولار دمکرات میباشند که اساساً و تاریخاً با حکومت پادشاهی درتضاد کامل میباشند و حکومت آینده ایران را یک جمهوری پارلمانی سکولار دمکرات در نظر گرفته. بالطبع در این بین نیروهای سیاسی دیگری وجود دارند که کماکان خود را در جناح چپ «جنبش سکولار دمکراسی» ارزیابی میکنند و خویشتن را یا سوسیالیست و یا سوسیال دمکراتهای چپ و یا لیبرال مینماند. برخی از کنشگران درون «جنبش سکولار دمکراسی » خود را متعلق به مناطق قومی ایران برمیشمارند که حل مسائل قومی در درجه نخست برای آنها حائز اهمیت را دارد که امکاناً در بین این طیف سیاسی، گرایش های سیاسی متفاوت وجود دارند که به لحاظ فکری و ایدئولوژیک و برنامه سیاسی برای آینده ایران بسیار ناهمگون با یکدیگر میباشند. در بین این طیف سیاسی هم میتوان گرایش جمهوریخواهی، و هم پادشاهی خواهی و یا سوسیال دمکراتهای چپ و لیبرال یافت.

پس آنچه که در این گیرودار میشود نتیجه گرفت این است که «جنبش سکولار دمکراسی ایران» به لحاظ تنوع اندیشه سیاسی ترکیبی بسیار متنوع و ناهمگونی را تشکیل میدهد. این نحله های گوناگون سیاسی پیشتر از این زاویه با یکدیگر در تقارن فکری هستند که نگاهی کاملا ً متفاوت در رابطه با ساختار و نوع حکومت سکولار دمکرات آینده ایران نسبت به یکدیگر دارند. حال این پرسش مطرح است چگونه جنبشی با چنین ترکیب نامتقارنی قادر است بر سر همهء شاخصه های یک حکومت سکولار دمکرات واحد (بویژه نماد ظاهری حکومت سکولار دمکرات) با ویژگیهای یکسانی با یکدیگر به توافق برسد؟

  1. استراتژی جنبش سکولار دمکراسی ایران

تلاش جهت تشکیل یک آلترناتیو سکولار دمکرات، شاخص ترین استراتژی «جنبش سکولار دمکراسی»  محسوب میگردد تا ابزاری قدرتمند برای به زیر کشاند حکومت اسلامی و تداوم حضور قدرتمند نهاد اپوزیسیونال سکولار دمکرات پس از رژیم اسلامی در سطح جامعه باشد که خارج از حوزهِ قدرت (دولت ) قادر باشد از دمکراسی و سکولاریسم پاسداری کند.

بزبانی دیگر « جنبش سکولار دمکراسی» آلترناتیو حکومت اسلامی است چرا که در وحله نخست خواستار انحلال رژیم اسلامی میباشد. امّا « جنبش سکولار دمکراسی» بنا به ترکیبت ناهمگون نیروهای سیاسی اش در درون خود، بسادگی قادر به رسیدن یک توافق جمعی در خصوص فرم حکومت سکولار دمکرات آینده ایران نخواهد شد. چرا که در مقابل این پرسش از سوی نیروهای سیاسی متشکل در «جنبش» مطرح خواهد شد که «جنبش سکولار دمکراسی» همچون یک آلترناتیو در مقابلِ رژیم اسلامی، چه نوع حکومت سکولار دمکراتی را در ایران مستقر کند که پاسخگوی مطالبات و آروزهای سیاسی جمهوری خواهان سکولار دمکرات، پادشاهی خواهان سکولار دمکرات و یا انواع هواداران جمهوریهای سوسیالیستی چپ و لیبرال در جنبش باشد؟ این در واقع بازتاب طبیعی اندیشه های سیاسی متشکل در «جنبش سکولار دمکراسی» است که هر یک برای تحقق آرمانهای سیاسی خود در تکاپوی دست یافتن به «آرمانشهر» خود میباشند که به لحاظ محتوا و فرم در تضاد با یکدیگر هستند.

و نیز اگر ما پذیرفته باشیم تعریف حکومت و دولت دو مقوله مجزا از یکدیگر میباشند و هر یک از آنها از ویژگیها و در متراژهای سیاسی کاملا متفاوتی از یکدیگر قرار گرفته اند، پس میبایست به این موضوع بیاندیشیم که تشکیل و برپایی دولت و یا استقرار حکومت سکولار دمکرات با معیارها و راهکارهای معینی امکان پذیر است.

حکومتها متشکل از مجموعهء نهادهای زیرساخت و روبنای سیاسی و  دستگاههای ایدئولوژیک معینی هستند. در هر ساختار حکومتی، دولت دستگاه اجرایی است که یکی از زیر مجموعه های دستگاه حکومتی محسوب میشود. بعبارتی دیگر حکومت، آن نظام و سیستم سیاسی حاکم بر کشور است که با نهادهای زیر ساخت و روبنای سیاسی معین خود تعریف میشوند. روبنای سیاسی که گاه شکل سمبولیک و یا تصمیم گیرنده در کل ساختار سیاسی حکومتی را دارد که بیان کنند ماهیت سیستم سیاسی است. در بین نظامهای سیاسی رایج در جهان دو نظام حکومتی شاخص ترین همه هستند؛  جمهوری و نظام حکومتی پادشاهی پارلمانی و سلطنتی. که جمهوریت نظام و یا پادشاهی بودن آنها، آن بخش از روبنای سیاسی محسوب میگردد که بیانگر محتوا و ماهیت سیستم سیاسی و یا نظام حکومتی هستند.

حال این پرسش مطرح است اگر هدف «انحلال طلبانِ سکولار دمکرات»؛ انحلال حکومت اسلامی و استقرار حکومتی سکولار دمکرات میباشد، آن حکومت سکولار دمکرات به لحاظ ساختار، چه در زیر ساختهای سیاسی اش و چه در روبنای سیاسی، از چه ویژگیهای سیاسی برخوردار است؟ آیا این حکومت سکولار دمکرات یک نظام سیاسی حکومتی جمهوری پارلمانی است و یا یک نظام سیاسی حکومتی پادشاهی پارلمانی است؟

حتی اگر در جایی « انحلال طلبان سکولار دمکرات» بنا دارند پیش و یا پس از انحلال رژیم اسلامی، اداره دولتِ در تبعید و دولتِ موقتِ دوران گذار را در اختیار گیرند، این پرسش مطرح است که چگونه ممکن است نیروهای سیاسیی که به لحاظ ایدئولوژیک و برنامه های سیاسی کاملا متفاوت از یکدیگر میاندیشند، به چنان تفاهم سیاسی دست یابند که اداره یک دولت در تبعید و یا یک دولت موقت پس از انحلال جمهوری اسلامی را برای مدتی در اختیار گیرند؟

من امیدوارم طرح موضوع باز موجب نگردد که دوستان بیاندیشند که من منظورم این است که «جنبش سکولار دمکراسی» فاقد ظرفیتهای لازم برای اداره دولت میباشد؛ چه در دوران تبعید و چه در دوران گذار به دمکراسی. اساساً اینگونه نیست. من در بخش نخست صحبتم تأکید داشتم احزاب سکولار دمکرات عضو در «جنبش سکولار دمکراسی» و یا خارج از آن که بدنه اصلی «جنبش سکولار دمکراسی» ایران را تشکیل میدهند، وظیفه دارند پس از فروپاشی جمهوری اسلامی، از خلال یک انتخابات آزاد و دمکراتیک قدرت اداری سیاسی دولت و جامعه را در اختیار گیرند. امیدوارم از این پس مسئله سوءتفاهم از اینکه گفته میشود من منکر عدم حضور «جنبش سکولار دمکراسی» در اداره دولت هستم تا این لحظه برطرف شده باشد. من بارها تأکید کرده ام این وظیفه مهم بعهده احزاب سکولار دمکرات خواهد بود که خود بخش مهمی از «جنبش سکولار دمکراسی» محسوب میشوند. آنچه که من قصد دارم با طرح موضوعات فوق مطرح کنم، چاره اندیشی از هم اکنونی «جنبش سکولار دمکراسی» برای دست یازند به راه حل های سیاسی کم هزینه، برای گذر از حکومت اسلامی حاکم بر کشورمان است.

و نیز تأکید من از طرح این مسائل بیشتر از این جهت است که ساختار تشکیلاتی «جنبش سکولار دمکراسی» آنگونه که «پیماننامه عصر نو» بر آن اصرار میورزد، متشکل از  مجموعهء نهادهای سیاسی ، فرهنگی و مدنی است که زیر مجموعه های «جنبش سکولار دمکراسی» محسوب میشوند و این نهادها به لحاظ اهداف سیاسی در رابطه با ساختار و برنامه های سیاسی دولت و حکومت با یکدیگر اختلاف نظر دارند. البته این اختلاف نظر امر طبیعی و شایسته ای است ، چرا که بدون این تفاوتهای نظری در بین احزاب و نهادهای سیاسی در رابطه با برنامه اداره دولت و جامعه، دمکراسی مفهومی نخواهد داشت. چرا که دمکراسی رقابت آزاد و متمدنانه احزاب و ایدئولوژیهای سیاسی است که هر یک برای اداره جامعه سعی میکنند، برای کسب آرای بیشتر از سوی مردم، بهترین برنامه سیاسی را ارائه دهند. ولی آنچه که نیز در این گفتمان برای من بیشترین اهمیت را دارد این است که در همه حال میبایست حساب و کتاب «جنبش سکولار دمکراسی» را با حساب و کتاب همه سازمانها و تشکلهای عضو در آن را جدا کرد. و روشن است همگرایی بین همهء نیروهای سکولار دمکرات در زیر سقف «جنبش سکولار دمکراسی» تا مقطع انحلال حکومت اسلامی و تصویب یک قانون اساسی سکولار دمکرات وجود دارد. ولی پس از پشت سر گذاشتن این مراحل است که احزاب و نیروهای سیاسی سکولار دمکرات در «جنبش سکولار دمکراسی» در فکر و تدارک تشکیل یک دولت سکولار دمکرات برخواهند آمد و «جنبش سکولار دمکراسی» به دفاع از آرمانهای سکولاریسم به حوزه خارج از قدرت خواهد رفت.

  1. رابطه «جنبش سکولار دمکراسی» با قدرت

«جنبش سکولار دمکراسی» به لحاظ ترکیب متنوع سیاسی اش که متشکل از احزاب و نحله های سیاسی گوناگون است، خود دارای این ظرفیت و نیت سیاسی است که از هم اکنون بر سر چگونگی تحقق نوع حکومت سکولار دمکرات آینده ایران و یا تصاحب قدرت دولتی بیاندیشد و به راه حلهای منطقی دست یابد. روشن است «جنبش سکولار دمکراسی» از هم اکنون تا آینده در خود نیروهای سیاسیی  را متشکل کرده است که هم قادرهستند تشکیل «دولت در تبعید» و هم «دولت موقتِ» در دوران گذار را بعهده گیرند. طبیعی است که این ظرفیت های سیاسی همان تشکل های سیاسی عضو در «جنبش سکولار دمکراسی» میباشند که هم سکولارند و هم دمکرات و وظیفه ای هم جزء این ندارند که با احترام گذاشتن به قواعد بازی دمکراسی، تصدی قدرت دولتی را در برنامه های سیاسی خود بگنجانند. و وظیفه پاسداری از حکومت سکولار دمکرات بعهده «جنبش سکولار دمکراسی» خواهد بود که فراسوی دولت و دیگر دستگاههای حکومت از حکومت سکولار دمکرات پاسداری خواهد کرد.

  1. نتیجه

 «جنبش سکولار دمکراسی» مردم ایران ابزار احقاق حقوق دمکراتیک مردم ایران و حافظ دمکراسی و سکولاریسم در آینده خواهد بود. قدرت را به اهل قدرت واگذار کنید و ابزار مقاومت و مبارزه مردم را به دست مردم بسپارید که همان «جنبش سکولار دمکراسی» است. علیرغم همه ارادتی که به همهء احزاب سکولار دمکرات ایران دارم میبایست یک چیز را به صراحت بیان دارم؛ من هرگز به هیچ حزب سیاسی با همه ادعاهای دمکراسیخواهانه ای که دارد اطمینان قلبی و قطعی ندارم. آنها امروز که خارج از قدرت هستند ادعای آزادیخواهی و دمکراسیخواهی میکنند، ولی فردا که در قدرت برمینشینند رفتار دیگری با مردم دارند. آنها فردا بخشی از نهاد قدرت میشوند و قدرت همیشه در مقابل خواست و مطالبات دمکراتیک جامعه میایستد. ما میبایست این تقسیمات سه بعدی جامعه را پذیرا باشیم؛ دولت، جامعه و بازار. در هر شرایطی جامعه دارای تضاد منافع با دولت و بازار است. و جامعه برای احراز حقوق خود در مقابل دولت و بازار میبایست در پی ساختن ابزار مقاومتی باشد و آن ابزار مقاومت، جنبش مدنی – سیاسی است که سامان دهنده قدرت مقاومت مردم در مقابل دولت و بازار است. و «جنبش سکولار دمکراسی » در واقع آن نیروی مقاومت جامعه است که امروز و نیز فردا بنا دارد در کنار جامعه از منافع آحاد جامعه در مقابل دولت و بازار به مقاومت برخیزد. «جنبش سکولار دمکراسی» نهادی موقت برای مدت زمان معینی نیست. ندای دادخواهی مردم در مقابلهء با زور، دولت و بازار است و این ندا همیشگی است.