سوسیالیستها پیگیرترین مدافعین پناهندگانند

سوسیالیستها پیگیرترین مدافعین پناهندگانند

تا آنجا که به تامین امکانات مادی پذیرش پناهندگان مربوط میشود، فرق مرکل با کامرون و اوربان بر سر درجه “بخشندگی” کشورشان به پناهندگان است. میگویند سخاوت کشورهای انگلیس و آلمان و مجارستان قابلیت پذیرش تعداد زیادتر و کمتری از پناهندگان را تعیین میکند. اوربان مدعی است که مجارستان از بیخ بن بضاعت پذیرش پناهنده را ندارد. بعبارت دیگر این خانم و آقایان، انسانها را سربارهائی معرفی میکنند که بدون سخاوت “کشور” امکان زیست ندارند. اگر بپرسی “چرا پناهنده را سربار میپندارید؟” به ما درصدهای دو رقمی بیکاران را نشان میدهند. کسانیکه که خود این دولتمردان، به حکم سود سرمایه، از کار بیکارشان کرده اند.

خب یکی از اختلافات پایه ای سوسیالیستها با این دولتها همین نکته است. ما انسان بعلاوۀ طبیعت را منابع خلق ثروت میدانیم. جمعیت بیشتر یعنی امکان خلق ثروت بیشتر. ما به آنها میگوییم جمعیت بیشتر علت درصد دو رقمی بیکاری نیست، انگیزه شما برای سود است. همان سیاستی که کارگر را در اروپا بیکار میکند با پذیرش پناهنده نیز مخالف است و این کاملا منطقی است. بهمان نسبت استدلال ما نیز منطقی است اما با یک تفاوت. برای ما اصل انسان است. سرمایه داری برای کسب سود ناچار است انسانها را به مفید و غیر مفید تقسیم کند. بخشی را که مستقیم و غیر مستقیم در پروسه سوددهی دخالت دارند را لایق حیات و سایرین را “اضافه” جمعیتی بنامد که مستحق بیکاری، گرسنگی، بیخانمانی و مرگ اند. ما صرفنظر از مفید و غیر مفید بودن انسانها، همه را شایسته بهترین امکانات زیستی میدانیم. امکاناتی که اتفاقا با جمعیت بیشتر سهل تر فراهم میشوند.

جمعیت ٢٢ میلیونی سوریه حتی اگر تمامشان سر از آلمان ــ یا حتی سوئدی که امروز جمعیتش نه و نیم میلیون نفر بیشتر نیست ــ در بیاورند، صرف پیوستنشان به این جوامع بر پتانسیل صعود نجومی ثروت در آن جوامع میافزاید. سوسیالیستها پیگیرترین مدافعین پناهندگی هستند چون سوسیالیستها وطن ندارند، چون سوسیالیستها قصد نجات کشور سوریه و “ملت سوریه” را ندارند بلکه قصد دارند ٩٩ درصد از انسانهای منتسب به آنرا نجات دهند. معتقدند ٩٩ درصد از ساکنین سوریه و آوراه در کشورهای مجاور با ٩٩ درصد ساکنین جوامع میزبان قربانی یک نظام واحدند. “پناهنده” اسم دیگری برای کارگر آواره است. کارگر میزبان و کارگر آواره دو نام متفاوت از یک طبقه واحد در خلق ثروت در سوریه، آلمان، انگلیس و مجارستان است. بخشی از این ثروت امروز باید از حلقوم غاصب آن، سرمایه داری، بیرون کشیده شود و صرف هزینه زیست خالقینش، کارگران آواره از سوریه شود.

لازمه چنین کار هرکوله ای تشکیل یک سازمان بین المللی پناهندگان برای خروج، انتقال و اسکان ٩٩ درصد مردم سوریه است.