انقلاب جاری در سوگ است. در حاشیه مرگ منتظری

مرگ منتظری سوگواری اکثر نیروهای دخالتگر در جنبش یا انقلاب سبز را موجب شده است. ارزیابی از شخصیت این مجاهد و مجتهد هدف این نوشته نیست. از میان تعداد پرشمار آیات عظام و حجج اسلام تعداد آنها که خندان، گریان، خشن، لطیف و معصوم یا مغضوب محسوب میشوند بطور طبیعی زیادند. مقایسه یکایک اینها با هم غیر ممکن است. از این نظر باید به هواداران هر یک از این مجاهدین حق داد که رهبر خود را از بقیه برتر ارزیابی کنند.

 به عنوان کمونیست و کارگر کمونیست نباید و نمیشود وارد تله مقایسه اینها توسط سیاسیون کارکشته شد. آنچه که به طبقه کارگر در شناخت اینها قطب نما میدهد، مانند همه اقشار و طبقات دیگر اجتماعی، منفعت طبقاتی است. فلسفه وجودی مجاهدین اسلام از ریز تا درشت شان خدمت به ابقای مناسبات نابرابر طبقاتی است. شمردن تفاوت بین اینها از سر دوری و نزدیکی به رژیم سیاسی یا جناح های حاکم  طبقه سرمایه دار کار کارگر کمونیست نیست. لایه های بورژوازی به تبعیت از منافع زمینی شان گرایشات سیاسی متفاوتی در درون طبقه خود را نمایندگی میکنند. این گرایشات سیاسی به نوبه خود جنبش های سیاسی متفاوتی را شکل میدهند. لشکر آخوند هم مانند قشری که دفاع از طبقه حاکمه هویتش را تعریف میکند بین این جنبشها تقسیم شده است. آخوند لیبرال، ناسیونالیست، محافظه کار، متعصب و غیرمتعصب عناوینی است که بسته به شرکت شان در جنبش های مختلف بورژوایی به آنها داده میشود. انقلاب جاری یا جنبش سبز یکی از این جنبش هاست که در آن لایه های مختلف بورژوازی از لیبرال و ناسیونالیست و مذهبی و غیرمذهبی همگی بر متن جامعه معترض در ایران شکل داده اند و بسته به منافعی که این جنبش یا انقلاب تعقیب میکند خیل وسیعی از آخوندها را در راس و بدنه خود جا داده است. لایه های این جنبش به درجات مختلف جناح حاکم در جمهوری اسلامی را به چالش کشیده اند و قدر و اعتبار منتظری نزد تک تک این گرایشات بسته به دوری و نزدیکی این گرایشات از کل رژیم اسلامی است. بخشی ایشان را رهبر واقعی خود یا آیت اللهی نمونه میدانند. اینها بخش عاقل تر و یا آگاه تر بورژوازی ایران اند که ارزش موجودیت آخوند و مذهب را برای حفظ نظام سرمایه داری به خوبی ازبرند. جناح های کمتر آگاه این جنبش بخش سکولارتر آن اند که ضمن بد و بیراه به منتظری، مانند بقیه جناح های سبز قم و جمعیت سوگوار و معترض به جناح حاکم را به ما نشان میدهند و قدرت جنبش و انقلاب ارتجاعی شان  را به رخ ما میکشند. برای طبقه کارگر آگاه نماز جمعه شاه رفسنجانی و سوگواری امام منتظری نه عرصه تقویت جنبش و انقلاب کارگری که میدان تقویت جناح دیگری از طبقه بورژوا و عرض اندام بخش دیگری از طبقه ای است که از استثمار کارگر میخورد.