چاوز، احمدی نژاد و انقلاب ایران

بابک کسرائی نوشته ای در سایت آزادی بیان دارد که اگر شاخ و برگهای نالازم در این نوشته را کناری بنهیم، لپ کلام نوشته ایشان این است که از کمونیستهای ایرانی گلایه دارد چرا حداقل نسبت به هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا اینچنین بی اعتنایی می کنند. در جائی هم می گوید: “این در صورتی است که عین همین تناقض٬ ‌یعنی ارتباط چپ‌گرایان آمریکای لاتین با جمهوری اسلامی٬ در مورد کوبا و فیدل کاسترو مدت‌ها وجود داشته است اما ندیده‌ایم هیچ‌کدام از این آقایان و خانم‌ها اینگونه به رژیم کاسترو حمله کنند!” می خواهم این را به بابک کسرائی یادآوری کنم که برای کمونیستها و کارگران ایرانی، چاوز، کاسترو، اوباما، لولا، اردوکان، مورالس و سارکوزی نمایندگان دولتهائی هستند که سیاستهای مشخصی را دنبال می کنند. هر کسی از اینها رابطه ای با احمدی نژاد و یا کلا جمهوری اسلامی داشته باشد، مورد اعتراض کارگران و کمونیستها قرار می گیرید.

 

 بابک کسرائی در جای دیگری می گوید: “بنیانِ این قضیه٬ که در عین حال آن‌را بسیار تشدید می‌کند٬ این است که منبع اخبار اکثریت عظیم مردم رسانه‌های جهانی شرکت‌های بزرگِ سرمایه‌داری است که گرچه شاید افسانه ژورنالیسم «بی‌طرف» را اشاعه دهند اما منافع‌شان ایجاب می‌کند نقشی زنده در رویدادها بازی کنند و تنها گزارش‌گر آن‌ها نباشند.” آیا بابک کسرائی این را منکر می شود که چاوز از پر و پا قرص ترین حامیان احمدی نژاد است؟ آیا این پروپاگاند “رسانه‌های جهانی شرکت‌های بزرگِ سرمایه‌داری” است؟

 

کسی که مثل چاوز از احمدی نژاد و جمهوری اسلامی این چنین دفاع می کند و به قول خود بابک کسرائی جامعه ونزوئلا همچنان سرمایه داری است و گامی را هم به سوی سوسیالیسم برنداشته است؛ تشکلهای مستقل کارگران هم به بهانه های مختلف سرکوب می شوند؛ دو تا شورا را هم کسی نمی تواند به ما نشان بدهد، واقعا چرا باید هیچ کمونیست شریفی از ایشان دفاع کند؟

 

ایشان در جائی هم از قول چاوز می نویسد: “تجربه مرا قانع کرده که راه سومی بین سرمایه‌داری و سوسیالیسم نیست. تنها راه پیشروی برای بشریت٬ سوسیالیسم است.” برای کارگران و کمونیستهای ایرانی این اصلا مهم نیست که چاوز درباره خود چه می گوید و یا بابک کسرائی درباره ایشان چه فکر می کند. مسئله بطور خیلی ساده این است که اگر چند فاکتور در سرپا ماندن رژیم جمهوری اسلامی دخیل بوده اند، یکی از این فاکتورها حمایت سیاسی و اقتصادی چاوز از این رژیم (جمهوری اسلامی) بوده است. توصیه دوستانه من به بابک کسرائی این است که اگر نمی خواهد مورد تنفر کارگران و کمونیستهای ایران قرار بگیرد، این همه بیخود وقت صرف ماستمالی کردن چاوز برای ما نکند. مدیای غرب درباره چاوز دروغ می گویند؛ مدیای خود ونزوئلا که دیگر دروغ نمی گویند. چاوز اولین کسی بود که جنبش اعتراضی و انقلاب مردم ایران در سال ١٣٨٨ را توطئه آمریکا دانست و بیانیه رسمی در این باره صادر کرد و در خود مدیای انقلابیون بولیواریایی هم در بوق شد.