بیش از هفتاد موسسه کارگری و بیش از ده هزار کارگر پیمان کاری در صنعت نفت ایران دست به اعتصاب زده اند. در چنین شرایط اسف بار اقتصادی حقوق ناچیز کارگران کفاف زندگی خانواده های کارگری را برآورد نمی سازد. کارگران و خانواده های کارگری در فقیرترین شرایط به سر می برند و از برآوردن مایحتاج اولیه زندگی عاجز می باشند. این کارگران در شرایط بسیار نامناسب طبیعی و جوی کار می کنند و هفته ها از خانواده های خود دور می باشند اما با این حال از امنیت شغلی نیز برخوردار نمی باشند. سرویس های به اصطلاح رفاهی کارگران از جمله محل استراحت و سکونت آنان نیز از پایین ترین سطح رفاهی برخوردار است و حتی کارگران غذای مناسبی هم دریافت نمی کنند. اما در سوی دیگر شرکت های پیمان کار در پی بیشترین سود از طریق استثمار این کارگران هستند. شرکت های پیمان کار با خصوصی سازی ها سهمی از شرکت های نفت را به عهده گرفته اند و خود با شرکت نفت قرارداد دارند. در این شرایط هم مسئولیت استخدام کارگران از عهده صنعت نفت خارج می گردد و هم شرایط استثمار گرانه مضاعفی از سوی پیمان کاران بر کارگران تحمیل می شود. با چنین ترفندی صنعت نفت از آماج اعتراضات کارگری دور می ماند. در واقع این یک ترفند سرمایه دارانه و بسیار آگاهانه شرکت نفت است. بسیاری از این شرکت ها و بنگاهای پیمان کاری به اطرافیان و خانواده های صاحب منصبان واگذار می گردد و شرکت های پیمان کاری به طور مستقیم در جهت حفظ منافع رژیم با کمک نیروهای سرکوبگر عمل می کنند.
از جمله مطالبات کارگری می توان به افزایش دستمزد، پرداخت حقوق های معوقه که ماهها به تعویق افتاده است، تامین امنیت شغلی و استخدامی و همچنین تامین سرویس های رفاهی بهتر در اقامت گاه های موقت کارگران برای تجدید قوا اشاره کرد. این مطالبات کاملا برحق است. تورم و گرانی روزافزون بر گرده کارگران سنگینی می کند. با وجود دستمزد بسیار اندک کارگران ماه ها این دستمزد ها به تعویق می افتند و سر موقع پرداخت نمی شوند و این شرایط معیشتی سخت کارگران را سخت تر می کند. بسیاری از این کارگران، کارگران اقلیمی هستند و کارفرما بر حسب مناطق زندگی آنها دستمزد پرداخت می کنند. کارگران بلوچی و سیستانی از دستمزد پایین تری نسبت به کارگران دیگر مناطق دریافت می کنند و مورد تبعیض اجتماعی قرار می گیرند. حتی دستمزدها نیز از یک استاندارد پذیرفته ای برخوردار نیست. روزی نسیت که خبر خودکشی و خودسوزی کارگری و یا فردی از بستگان خانواده های کارگری را شاهد نباشیم. مسئولیت این قربانی های اجتماعی کاملا برعهده رژیم و شرکت های اقماریش است. سرمایه دارن حتی از قبول مرخصی متناسب با کار این کارگران طرفه می روند. مرخصی در بسیاری از کشورها از یک استاندارد قابل قبولی برخوردار است اما در ایران این حق کاملا به سود کارفرما نادیده گرفته می شود.
وقتی کارگران اعتراض و اعتصاب می کنند امید به زندگی و به جامعه بر می گردد. جامعه جان تازه ای می گیرد. کارگران و زحمت کشان که نیروی بازوی خود را به فروش می رسانند به هر قیمتی آری نمی گویند. برای حقوق انسانی و اجتماعی خود مبارزه می کنند و از این طریق هست که امید به آرمان های انسانی را به جامعه تزریق می کنند. این یعنی ارتقاء آگاهی طبقاتی و همچنین ارتقاء مطالبات فردی و شهروندی است. بدون مبارزه برحق کارگران و زحمت کشان هیچ حقوق شهروندی جامعه ای محقق نمی گردد و جامعه ایران با اعتصابات کارگری و حمایت اقشار وسیعی از طبقات زحمت کش دیگر به سوی یک جامعه با رفاه برای همه پیش می رود.
شورای دفاع از جنبش کارگری در ایران ضمن حمایت و پشتیبانی بی دریغ از اعتصابات جاری کارگران در صنعت نفت امیدوار است که بخش های کارگری دیگر هم به این اعتصابات بپوندند و علیه استثمار کارگری و تبعیضات اجتماعی بپاخیزند.
برقرار باد اعتصابات کارگری تا پیروزی!
اتحاد کارگران ضامن رفاه کارگران!
پیش به سوی تشکل مستقل و سراسری کارگران در ایران!
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران!
شورای دفاع از جنبش کارگری در ایران ـ گوتنبرگ سوئد