به یاد مظفر صالح نیا!
خبر باورنکردنی و شوک آور بود و از دیروز فقط مات و مهبوت و پر از خشم از عفونت این سیستم و نقش سرکوب و ارعابش اش در بیماری و مرگ رفقایمان، روز و شب تلخی را به سر بردم.
مظفر صالح نیا عزیز و مبارز را هم از ما گرفتند و مثل سایر رفقای از دست رفته، آرزو و هدفی که از نوجوانی برایش تلاش کرد را ندید.
از بچگی که همسایه و دوست برادرم/ خانوادگی و بعدتر که در فعالیت های کارگری و اجتماعی هم رزم هم بودیم، به جز مبارزه که معمولا کاراکتر جدی از انسان میسازد اما از مظفر همزمان تصویری شاد، شوخ طبع، اهل طنز و شیطنت های بامزه و مهربانی در ذهنم حک شده. هر جمعی ولو جدی با بودن مظفر، شادابی و نشاط متفاوتی داشت.
دهها خاطره شیرین و بخشا تلخ با هم داریم که از دیروز پشت سر هم در ذهنم تصویر میشدند.
تهدید، بازداشت، زندان، شکنجه و …. نتوانست او را از مبارزات کارگری و اجتماعی باز دارد. اما متاسفانه در گرفتن جان عزیزش نقش داشتند.
قلب انسان مگر چند بار تحمل تهدید و زندان و سلول و نگرانی خانواده را دارد.
آخرین موارد تهدید و احضار مظفر و تعدادی دیگر از فعالین سنندج و مریوان و سقز و کامیاران و ….. ، همین یکماه پیش بخاطر ” اول مه” و پارسال در خیزش ژینا، همچنین به بهانه های دیگر بود. حتی فعالینی را تهدید کرده اند که روی تخت بیمارستان زیر شیمی درمانی و دیالیز و …. بوده اند.
اگر چه احساسات و عواطف انسانها، توانایی ها، شرایط و مدیریت این تهدیدات و نقش شان در آسیب به جسم و روان با هم متفاوت است، اما با این حال اکثر فعالین کارگری دچار مشکلات قلبی، سکته، سرطان و…. شده اند که عامل اصلی همه آنها سیستم حاکمه و دستگاه سرکوب و ارعابش است.
در دهه شصت فعالین را با اعدام از بین میبردند. در دهه هفتاد به بعد با تصادف های ساختگی، بعدتر با خفه کردن در زندان و در دهه اخیر هم با بیمار کردن شان. تک تک فعالین کارگری را یه آنالیز و بررسی کنید ببینید کدامشان دچار نوعی بیماری قلبی و سکته و سرطان و ….. نشده اند. اگر همبستگی و همان کنار هم بودن ولو نسبی شان نبود اصلا بعید نبود شاهد تراژدی های بیشتری می بودیم.
مظفر جزو تیپ های سر زنده ای بود که انسان فکر میکرد بلحاظ سلامتی تا صد سالگی عمر میکند و همین شوک بزرگی را به همه ما وارد کرد.
از دست دادن هر فعال کارگری / اجتماعی مثل مظفر بویژه در این فضای راست و غیر انسانی، ضایعه و ضربه بزرگی به جنبش کارگری کردستان / ایران و منطقه است.
عزیزان گلنار، الهام و سینا من را شریک غم و اندوه و در کنار خودتان بدانید.
یاد و خاطره عزیزش برای همیشه گرامی و زنده است.
بختیار پیرخضری