تو را چه میشود که پیش تر به درستی فریاد زدی درد نداشتن نان را؟ خطاب به سپیده قلیان

سپیده عزیز، تو را چه شد که اعتبارت را خرج کنفرانس امنیتی مونیخ کردی؟ امنیت چه کسانی واقعا قرار است در اینگونه کنفرانس ها سروسامان داده شود؟

تو را چه شد که اکنون به نامت در دالان های کنفرانس های امنیتی، برای تو و همه آن مردم کارگر و زحمتکشی که به نامشان سخن گفتی، اشک تمساح میریزند و نقشه های شوم و خانمان برانداز می چینند؟

تو را چه شد که به درستی در کنار کارگران قرار گرفتی و به ریاضت کشی تحمیلی از سوی سرمایه داری نئولیبرال تاختی، ولی اکنون دست به دامان حاکمان حافظ همان نظم سرمایه داری، شده ای؟

تو را چه شد که سرنوشت همه آن کارگران و زحمتکشانی که به نامشان فریاد زدی را اکنون به دست کنفرانس های امنیتی سپردی تا برای نجات همه ما از شر جمهوری اسلامی، یعنی رژیم شکنجه و اعدام، تصمیم گرفته و “کاری” بکنند؟

اکنون بر تو که مخرج مشترک صدای جنبش کارگری، دانشجویی و زنان و حتی جنبش دفاع از حقوق زندانیان سیاسی – بخصوص زنان زندانی – بودی، چه رفته است که به غلط پنداشتی روی آوری به چنین کنفرانس های ارتجاعی و شومی، به انعکاس صدای آنها صلابت میبخشد؟ 

سران کشورهای شرکت کننده در کنفرانس مونیخ کدام زندانی سیاسی را تاکنون از مرگ و یا از بند رهانیده اند که بتوان به آنها دخیل بست؟ هم اکنون جولیان آسانژ در جلوی چشمان همه ما در بریتانیای کبیر در زندان و در حال مرگ تدریجی است. کدامیک از این مرتجعین، رژیم بریتانیای کبیر را به صلابه کشیدند و خواهان آزادی بدون قید و شرط جولیان آسانژ و عدم اجرای حکم استرداد وی به آمریکا شدند؟ این سران مرتجع حتی در مورد نجات جان الکسی نوالنی نیز که برایش بسیار و به دروغ اشک تمساح میریختند، جز تبلیغات تو خالی و بی سر و ته و استفاده از کیس وی برای بده بستان با روسیه و سروسامان دادن به معاملات خود در مورد اوکرائین، هیچ غلطی نکردند. 

سران کشورهای شرکت کننده در کنفرانس مونیخ آیا هیچگاه خواهان آزادی مومیا ابوجمال، زندانی سیاسی ای که بیش از ۴۲ سال است با اتهام های واهی در آمریکا در زندان به سر می برد – از سال ۱۹۸۲ – شده اند؟ و ایالات متحده آمریکا را بخاطر اجحافات بر این زندانی سیاسی در بند مورد سئوال قرار داده اند؟ و یا از اینکه طناب های دار و تزریق آمپول های مرگبار در بسیاری از ایالت های آمریکا همچنان پابرجاست، آنها را مورد موآخذه قرار داده اند که انتظار برود اکنون نگران جان زندانیان سیاسی ما و گسترش اعدام در ایران باشند؟

سپیده عزیز، تو را چه شد که با نامه ات صف رژیم چنجی ها را گسترده کردی؟ صف آنهایی که در کنار جانیان شناخته شده بین المللی می نشینند و به امید به قدرت رسیدن توسط آنها، وعده های کاذب میدهند و میگیرند. آنهایی که اتفاقا خود پیش تر دست در دست جمهوری اسلامی داشتند و اکنون نیز در صف بندی های جناح های مختلف در جمهوری اسلامی ایران، به عناوین مختلف تلاش دارند ما را از تکیه به عزم و رزم کارگران و زحمتکشان برای خلاصی از این حکومتی که بیش از چهار دهه همه هست و نیستمان را بر باد داده است، برحذر دارند.

سپیده عزیز، آرمان هایی که تو برای آن به بند کشیده شدی، با آرمان های افرادی همچون فائزه رفسنجانی، مسیح علینژاد، رضا پهلوی و یاسمن پهلوی و امثالهم بسیار فاصله دارد. افق های متفاوت را که یک دریا خون همه آنان که در راه آزادی، برابری و عدالت اجتماعی رزمیدند، بینشان فاصله است، نمیتوان در زیر سقف یک کنفرانس بین المللی امنیتی برپا شده از سوی سران و صاحب نفوذهای کشورهای سرمایه داری، که تنها کاری که نمیکنند و تنها تصمیمی که نمیگیرند در مورد حفظ امنیت میلیون انسان گرسنه و آواره است، جمع کرد. آنها فقط و فقط برای تأمین امنیت حکومت هایشان گرد هم می آیند و بس.

سپیده عزیز، تو را به خاطر حقانیت مبارزاتی ات به بند کشیدند و نه تنها تمام ایران، بلکه تمام جهان مترقی پشتت ایستاد و به درستی خواهان آزادی بدون قید و شرط تو شد و هنوز هم چنین می اندیشد زیرا جای تو و امثال تو، و به یک کلام جای هیچ انسان شریف و آزاده ای که به بیان عقاید و مطالبات خود می پردازد، برای حقوق پایه ای انسانی میرزمد، و چهره رژیم انسان کش جمهوری اسلامی را می درد، در درون زندان های رژیم جمهوری اسلامی نیست. 

سپیده عزیز، اکنون مپندار که حامیان سرمایه و حکومت های ضد کارگر، حکومت هایی که سرانشان بخاطر تأمین امنیتشان در کنفرانس مونیح گرد هم آمده اند، درهای زندان ها را بر روی زندانیان سیاسی ما خواهند گشود. 

به خاطر داشته باش که پیش تر، زندانیان سیاسی مان را خیزش انقلابی مردم در طی انقلاب بهمن ۵۷ رها ساخت و به جامعه بازگرداند، نه کمک آنهایی که خود در برپایی و حفظ صنایع زندان و بخصوص سازمان مخوف ساواک در دوران شاه ید طولایی داشتند و مآلا با در اختیار وی قراردادن انواع و اقسام آلات و ابزار شکنجه در تثبیت حکومت شاه نقش ایفا کردند. 

سپیده عزیز، اکنون نیز تکیه بر یک جنبش دادخواهی استخوان داری که اتفاقا در ایران سال هاست شکل گرفته، در جریان است و باصلابت تمام به پیش میرود، میتواند به این امر مهم، یعنی خلاصی از زندان، شکنجه و اعدام خدمت کند، نه تکیه بر رژیم هایی که خود در به قدرت رساندن این حکومت دست داشته و در طول بیش از چهار دهه اخیر به عناوین مختلف و پنهان و آشکار به تثبیت قدرت آن خدمت کرده اند.

سپیده قلیان عزیز، آنچه نوشتم ابراز دل نگرانی ای است که شاید از زبان بسیاری باشد. شما یک توضیح روشن در مورد نامه ای که به کنفرانس مونیخ نوشتید و مآلا پاسخ در خور به این سئوالات را به همه ما که همواره علیه جمهوری اسلامی و رژیم های سرمایه داری در کلیه جهان میرزمیم و از حقوق همه کارگران و زحمتکشان جهان حمایت میکنیم و در خلاصی از سیستم های سرمایه داری حاکم بر ایران و جهان گام بر میداریم، و در این راه هم شبانه روز از همه حقوق حقه شما و سایر زندانیان سیاسی دفاع کرده و همچنان می کنیم، بدهکار هستید.

اندرباب نامه سپیده قلیان در روز دوشنبـــــه ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ به کنفرانس امنیتی مونیخ که توسط خانم مسیح علی نژاد قرائت شد. هیچ “شرایط ویژه” ای این نامه را توجیه نمیکند.

پروین اشرفی

بیستم فوریه ۲۰۲۴

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate