در حاشیه اخراج علی جوادی و استعفای خانم آذر ماجدی

در حاشیه اخراج علی جوادی و استعفای خانم آذر ماجدی از دو حزب موسوم به کمونیزم کارگری!

مقدمه:

روز ۷ فوریه ۲۰۲۱ قراری از “دفتر سیاسی “حزب حمید تقوائی منتشر شد که بموجب آن علی جوادی که عضو کمیته مرکزی اون فرقه بود “اخراج” شد! چند روز قبل هم خانم آذر ماحدی اعلام فرمودند از حزب موسوم به حکمتیست استعفا فرمودند! این خبرها قابل انتظار است و علامتهای دیگریست از بحرانی که احزاب موسوم به کمونیزم کارگری را فرا گرفته.

طبیعی است از سطوح مختلف  به این دو خبر نگاه کنند.برخی فقط به “حمایت” از این دو نفر” پرداخته اند و حتی یکی از بقایای فرقه تقوائی تازه خانم آذر ماجدی را دعوت کرده به فرقه اش بپیوندد! از این شوخی ها بگذریم ! اما چه دیدگاهی می تواند این ماجراها را تحلیل درست بکند و نتیجه درست بگیرد؟

آیا انطور که علی جوادی یا خانم ماجدی ممکنست ادعا کنند، مسئله راست روی این و اون  است؟ مسئله بیرون زدن از “خط منصور حکمت” است؟ همه این احزاب “رویزیونیست” شده اند و منصور حکمت را نفهمیده اند؟

طبیعتا علی جوادی و آذر ماجدی چنین فکر می کنند.اینها و خیلی ها که از این احزاب فاصله گرفته اند و قبلا در این احزاب بودند مدعی هستند به “منصور حکمت خیانت شده”! یادمان هست جمشید هادیان را که مدتها پیش استعفا داد و رسما همین ادعا را کرد که حمید تقوائی خیانتکار است!

من در این مقاله می خواهم مقداری بیشتر در حاشیه این اخبار  توضیح دهم و امیدوارم کمکی باشد برای فعالینی که هنوز گیج بحران کمونیزم کارگری مانده اند و دنبال خائن می گردند!

(۱)علی جوادی و درامی مضحک:

 

داستان علی جوادی  را باید کتاب کرد.نه از جت انچه او فکر می کند انجام داده بلکه از منظری وسیعتر. فردی که سالها پیش به همراه تعدادی بعد مرگ منصور حکمت با “نقدهائی” از اون حزب تقوائی جدا شد و گروهی ساخت بنام “اتحاد کمونیزم کارگری” و بعد از مدتی این گروه را پیوند زد به حزب حکمتیست و بعد مدتی اون گروه را منهای چند نفری مثل سیاوش دانشور و ماجدی “بیرون اورد و دوباره پیوند داد به فرقه تقوائی!

در تمام دوره ای که او و رفقایش بیرون حزب تقوائی بودند خط فکری جوادی این بود که تقوائی دست راستی است حزب او راست هستند و سنت منصور حکمت را دنبال نمی کنند!

دهها و دهها مقاله بطور مستند از جوادی و محمود احمدی و حتی سعید مدانلو! همه اینها متحدا اعلام می کردند که تقوائی و حزبش راست هستند!

مضحکه این بود که همه اینها را گفتند و بعد توی یک روز افتابی همه اینها با افتخار به همان حزب تقوائی پیوستند! این واقعا مضحکه ای است که علی جوادی و بارانش هرگز پاسخی برایش ندارند. با چه منطقی اینها به حزبی دست راستی پیوستند؟

اما درام  مضحک کجا بود؟ اینکه علی جوادی و رفقایش متعجبانه دیدند که نه! حمید تقوائی دست راستی است! توده ایستی است! راست می زند و ..دنبال خط منصور حکمت نیست و پوپولیست است و افتاده تو خط “الله اکبر گویان”!

فرض بفرمائید علی جوادی و یاران واقعا دنباله روانی در ایران داشتند و عده ای واقعا دنبال اینها بودند.فرض که محال نیست! خوب اون بیچاره ها چه؟ سرگیجه نمی گرفتند؟ از خود نمی پرسیدند این “رهبر” چرا اینها را به چرخش ۳۶۰ درجه رهبری می کند؟!

منطق این بود که جوادی وقتی درون حزب حکمتیست حامی خط منصور حکمت ندید دیگر نرود دنبال تقوائی! یا اینکه تقوائی منصور حکمتی شده بود یا جوادی قبلا اشتباه می کرد.بالاخره چی شد؟

این سوالات ساده است باور بفرمائید! اما سوالاتی است که هرگز جوادیها توان پاسخش را ندارند و اگر پافشاری کنید شما هم باید ثابت کنید پاسدار نیستید!

(۲)درام خانم آذر ماجدی!

خانم آذر ماجدی هم باید درد زیادی تحمل کرده باشد.فردی که خود را مجسمه زنده منصور حکمت می داند او هم کولی شد که از فرقه تقوائی بالاخره به حزب حکمتیست رسید و بعد از مدتها همین هفته پیش اعلام کرد که از اون حزب استعفا داده! و “برای رفقای حکمتیست آرزوی موفقیت کرد”!

من هنوز نمی دانم که چگونه این خانم جدا شده از اون حزب ، برای اون حزب ارزوی “موفقیت” می کند؟! خوب اگر اینها حرف حساب داشتند و قرار بود موفقیتشان مورد ارزوی خانم ماحدی باشد دیگر جدا شدن چرا؟!

قیقاجها و تناقض بافیهای خانم ماجدی یکی دو تا نیست.من در مورد ایشان هم یک ارشیو نقد دارم. یادم می اید ایشان هم بعد نقد لنین من را مورد محبت قرار داد و بعد پاسدار نامیدن من قرار شد دلابلش را بعدا پیدا کند! چند سالی ایسان رفته گل بچیند!

درام خانم ماحدی الان اینست که حزبی نمانده که ایشان “بهش بپیوندد”! زمستان بدی باید باشد ! همسر منصور حکمت باشی و اینقدر بی پاسخ و تک افتاده!

(۳) علی جوادی و ماجدی و همکفرانشان چه اینده ای دارند؟

 

فکر نمی کنم با همه رفتارهائی که از اینها دیدیم باز هم روئی مانده باشد برای اینها که به “حزبی ” بپیوندند! اما داستان زندگی سیاسی اینها چه می شود؟فرض کنید خانم ماحدی هم تعدادی هوادار داشته باشد! الان در مخیله اینها چه می گذرد؟

چه نتیجه ای گرفته اند اینها؟ ایا هنوز دنبال خائن در احزاب موجود می گردند؟ ایا بحران موجود کمونیزم کارگری را همانطور ریشه یابی می کنند که کیانوری با دیدن گورباچف “ریشه یابی” کرد؟ کیانوری مدعی بود گورباچف به سوسیالیزم خیانت کرده! یعنی تاریخ را باید به عقب برگرداند و منصور حکمت را پیروز کرد تا همه چیز درست شود!

انتظار من اینست اینها افسرده سیاسی باشند الان! غمهائی که درمانی منطقی ندارد.از خود رانده و از همه جا رانده! کاشکی شجاعتی و صداقتی بود و از اینها می شد انتظار داشت!

نسل های نوی کمونیست و انقلابی خصوصا در ایران منتظرند ببینند این شکست خوردگان احزاب کمونیست کارگری چه نتیجه ای گرفته اند از این چرخه های بی پایان؟ و من الان به اینها می گویم دنبال پاسخ از جوادیها و ماجدیها نباشید!

(۴)برداشتهای متفاوت و متضاد در برخورد به این اخراجها و استعفاها و نیاز به کمونیزم نسل چهارم کمونیزم:

طبیعی است در برخورد به هر پدیده ادمها برداشتهای مختلف و متضادی داشته باشند.در برخورد به خبر اخراج جوادی و استعفای ماجدی همین هست.انها که دلشان برای چپ و کمونیزم می طپد را می گویم!

برخی مشعول “محکوم کردن فرقه تقوائی” هستند و خواهان ازادی بیان علی جوادی! برخی فراخوان می دهند به اعضای حزب کمونیست کارگری دنبالچه تقوائی که “بیدار شوید فردا نوبت شماست”!

من این برخوردها را سطحی و ناقص می بینم.این برخوردها رادیکال نیست ریشه ها را نمی بیند.ایرادها را در سطح این و اون محدود می بیند.

وقتی قطعات پازل را کنار هم می گذاریم  بخوبی می بینیم که داستان علی جوادیها و اذر ماجدیها فقط مربوط تقوائیها و حکمتیستها نیست. اینها هم خود عامل این بحران و سناریو بوده اند و هم سرگشتگی اینها نتیجه همان سیستمی است که خودشان ساخته اند.

مشکل در سطح عمیقتریست. کمونیزم کارگری بعنوان یک جنبش و گرایش سیاسی و حزبی دچار بحران است. اگر این کمونیزم متعاقب قیام ۵۷ توانست بحران کمونیزم ایرانی را که در چنبره توده ایزم و قدائیزم گیر بود شناخت و پیش برد در حال حاضر در استانه انقلاب بعدی در ایران نیاز به کمونیزمی در مرحله بالاتری ما را بخود جلب می کند.

در مقالات متعددی من این نیاز را بررسی کردم و توضیح دادم شاخص های انقلاب اینده در ایران نشان می دهد که بور لنینیزم حتی حکمتیزم نمی شود طبقه کارگر را سازمان داد.چرا که طبقه کارگر ایران نمی تواند به جامعه تاریخ شکست خورده لنینیزم و لنینیستها را بفروشد. درکی نوین از ازادی از برابری باید ارائه شود.

به جهت نظری نه فقط نقدی پیگیر باید به لنینیزم انجام شود و برنامه دنیای بهتر را باز نویسی کنیم بلکه بررسی رادیکالی نسبت به تاریخ احزاب کمونیست کارگری موجود ارائه داد.

اینکه حمید تقوائی توانسته بخشی از کمونیستهای کارگری را بدور خود جمع کند و فرقه بسازد تنها نمی تواند با شخصیت او همه چیز را توضیح داد.اگر نمی شود باید دنبال عواملی گشت که از “حزب منصور حکمت” کمونیستهای کارگری به این احزاب موجود رسیدند. اینها وظیفه سنگینی است که بر دوش ادمهائی است که دنبال راه حلها هستند و چرخیدن بدور امام زاده منصور حکمت برایشان هویت نساخته.

علی جوادی از حزب کمونیست کارگری اخراج شد چند نفر دیگر در نوبتند! اسنگران و همفکرانش چه خواهند کرد؟ به کی می خواهند شکایت کنند؟ چگونه قرار است اینها در اینده کمونیزم نسل بعدی دخیل شوند؟ چقدر شجاعت و هوشیاری دارند تا بیرون این دعواهای کوچک در حیاط خلوتهای فرقه ای جا و مکان خود را بشناسند و ان کنند که زمانی منصور حکمت کرد؟ همانطور که بارها گفتم من در اینها این پتانسبلها را نمی بینم.اینها نسلهای تمام شده اند. اینها مثل ایرج فرزاد و مهرنوش موسوی مجبورند “بازنشسته شوند” ! اما تردیدی ندارم دیگرانی هوشیارتر و شجاعتر  بالاخره این چرخه ملال آور را خواهند شکست.

همواره زمان و نیازها ادمهای در خور خود را می سازد. انچه مهم است من از خود می پرسم “امروز چه باید کرد تا زیر سازی کمونیزم نسل چهارم تسریع شود”؟ اینست سوال مهم روز!

منابع بیشتر:

 

پیوستن سیروان قادری به جمع “جداشدگان خاموش” از فرقه تقوائی

مناظره سیاسی – مدتی است که سیروان قادری به جمع بیرون زدگان خاموشاز فرقه تقوائی پیوسته! (monazere-siasi.com)

اختلافات درون حزب کمونیست کارگری قرار است به کجا برسد؟

مناظره سیاسی – “اختلافات درون حزب کمونیست کارگری قرار است به کجا برسد؟ (monazere-siasi.com)

دوستان حمید تقوائی و درد سر اسنگران و علی جوادی

مناظره سیاسی – “اختلافات درون حزب کمونیست کارگری قرار است به کجا برسد؟ (monazere-siasi.com)

جمشید هادیان و استعفایش از حزب کمونیست کارگری

آرشيو مطالب سايت آزادى بيان » Blog Archive » جمشید هادیان حزب کمونیست کارگری را خائن ، راست و پوپولیست می داند! (azadi-b.com)

کمونیزم نسل چهارم و لزوم درک مدرنیته  بادیدگاه سوسیالیستی

 مناظره سیاسی – کمونیزم نسل چهارم، و لزوم درک مدرنیته با دیدگاه سوسیالیستی (monazere-siasi.com)

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate