انقلاب

انقلاب مراحل مختلفی دارد، یک شبه اتفاق نمی افتد. سالها طول می کشد تا حزب رهبر آن اقلیت یا اکثریتی که خواهان شرکت در آخرین قیام برای سرنگونی هستند را قانع کند.

تبلیع عمومی و ترویج خصوصی فعالین حزبی زمان می برد. چرا که در جامعه فقط روایت حزب از زندگی مرفه و آزاد و به عبارتی ساختن یک دنیای بهتر در بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی وجود ندارد.

انقلاب در بعد سلبی آن مشکل تر است. زیرا امروز باور طبقه سرمایه دار برای مسموم کردن ذهن اهالی این است که انقلاب بد است. انقلاب مخرب است، سازنده نیست، باید جامعه را اصلاح کرد. انقلاب مانند دوران یک حشره از تخم به لارو، شفیره و پرنده کامل وقت می خواهد. بدون طی کردن این مراحل پروسه ناقص خواهد شد. اما قیام آن روزی است که پرنده اولین پروازش را انجام خواهد داد.

آغاز مراحل انقلابی:

اولین مرحله زیر لب اعتراض کردن و سخن گفتن اهالی است. زیرا دستگاه سرکوب تمام گوشه و زوایای خود را از جاسوسان پر کرده است. سپس این زیر لب صحبت کردن به اعتراضهای گسترتر و پراکنده تبدیل خواهد شد تا فعالین در شبکه های گوناگون هر جنبش همدیگر را پیدا خواهند کرد. نشانه آن اعتراضهای سراسری است. رهبران جنبشهای گوناگون که هر کدام هدف خاص خود را از سرنگونی دارند در میدان عمل به این خواهند رسید که مجبورند در مقابل دشمن همبسته بشوند.

این بحث را اینجا متوقف می کنم و وارد جبهه دشمن خواهم شد که چه تلاشهایی برای حفظ بقا خودش و توقف انقلاب خواهد کرد. چون تا زمانی که ظلم و سرکوب است، فکر تغییر و انقلاب هم هست. نمی توان آن را ازبین برد. پرنده ای که پرواز یاد گرفته را نمی توان به دوران شفیرگی برگرداند. یا می توان آن را در قفس کرد یا او را کشت. این دقیقا کاری است که رژیم اسلامی دارد می کند.

۲۶ ژانویه ۲۰۲۴

ادامه دارد

*******

به کج راه بردن انقلاب

در بخش گذشته اشاره کردم که حکومتیان برای بقا حکومت دیکتاتوریشان دست به دستگیری و کشتن مخالفین می زنند. 

امروز در ایران جنگ مردم که بطور نهان و خودبخودی بود، بطور آشکار و در جنبشهای گوناگونی متعین خود را نشان می دهد.

جنشهای کارگری و اعتصابات بخشهای صنعتی، جنبش حقوق بگیران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و غیره. جنبش جوانان و دانشجویان. جنبش زنان بطور وسیعی. جنبش رنگین کمانی ها. جنبش سبز شامل محافظین محیط زیست، برای محفوظ نگهداشتن آبها و جلوگیری ار خشکسالی، فضاهای سبز، جلوگیری و مهار آتش سوزی های جنگلی. جنبش برای رفع ستم ملی. و جنبش پرای آزادی تمرینهای مذهبی به جز دین اسلام.

تمام این جنبشها و‌مطالباتشان یک پیام دارد، اینکه ما این سرنوشتی که رژیم اسلامی در ایران برای ما رقم زده است را‌ نمی خواهیم. به معنای سادەتر ما جمهوری کثیف اسلامی را نمی خواهیم. همە این مطالبات در دو خواستە مشترکند. آزادی فردی، تجمع و احزاب و رفاە. در یک کلام یک زندگی بهتر.

بعداز ١٦ سپتامبر ٢٠٢٢، این جنبشها همبستە شدند و بە میدان آمدند.برکرداندن این غول عظیم بە سرجای اولش محال است.اما رژیم اسلامی دارد دوسە کار را همزمان انجام می دهد.

سرکوب های شدیدتر، زندانهای طویل المدت، بالابردن سقف وثیقەها، بالابردن میزان اعدامها نشانه قشاری است که به رژیم آمده است.

سومی استفادە از ستون پنجم با پرچم شیروخورشید.اگر خوشخیال باشیم می توانیم تصور کنیم کە دکترین های رژیم دامی را برای سلطنت طلبها و کلا تمامیت خواهان پهن کردە و سلطنت طلبها نیز با نیت خیر و از روی سادەلوحی در این دام افتادەاند.

یا اینکە رژیم اسلامی و سلطنت طلبان در پس پردە با هم کنارآمدەاند و سلطنت طلبها نقش ستون پنجم را ایفا می کنند.

در اوج انقلاب زن، زندگی، آزادی بحث نشست جورج تاون و من وکالت می دهم و بە میدان آوردن تعداد زیادی پرچم منسوخ شیروخورشید، کاملا آگاهانە بە دوشقە کردن شرکت کنندگان در تظاهراتهای چند هزار نفرە پرداختند.

اخیرا با برپا کردن کارزار علیە اعدام کە از ونکوور جرقە خورد. دوبارە سلطنت طلبها با دهن کجی بە خانوادە اعدامیان و مطرح کردن پرچم و فعالیتهای کاذب دیگر، قصد اخلال در تظاهرات ها را دارند. حملە دو سە نفر از این پادوها بە یک خبرنگار و محاکمە برگزار کنندە آکسیون در اعتصاب میلاد محمدی برادر شهریار محمدی در شهر تورنتو کانادا کە چرا پرجم ایران !!!! را بلند نمی کنید، کاملا اون صورتک را از چهرە طرفداران سامانە پادشاهی برداشت.

سامانە پادشاهی با درآورند پرویز ثابتی و تکرار جنایات رژیم سلطنتی و ماهیچە نشان دادن، ثابت کردند کە آنها ربطی بە جنبشهای خانوادە اعدامیان ١٣٦٠، جنبش خاوران، خانوادە دادخواهان و بقیە مسائل ندارند.

آنها در بە انحراف کشیدن انقلاب ژن،ژیان، ئازدی قصد دیگری دارند. کە در بخش بعدی بە آن اشارە خواهم کرد.

۲۷ٰ ژانویه ۲۰۲۴

ادامە دارد

*******

بخش سوم در رابطه با انقلاب ، نقش ستون پنجم

بطور کنکرت موانعی که قصد دارند آگاهانه یا ناآگاهانه در مقابل انقلاب زن، زندگی ، آزادی قرار بگیرند. 

گروه سلطنت طلب و سامانه پادشاهی. این گروه اغراض مشخصی نسبت به کلمه انقلاب، چپگرایی جامعه و جامعه ای آزاد و برابر که شهروند در کمال عزت و احترام دارد کار می کند و زندگی روزمره اش را می گذراند بیگانه و دشمن هستند.

پادشاهی خواهان از دو طرف خورده اند. یکی از مردم ایران که در سال ۱۳۵۶ عزم جزم کرد که به سیستم ارباب و رعیتی تحت نام پادشاهی پایان دهد. و دوم از دست جمهوری اسلامی که یا مردم انتخاب کردند یا در اتاق فکر کشورهای غربی سرمایه داری برای جلوگیری از چرخیدن ایران به جامعه ای چپ و سوسیالیست این جرثومه فساد را در گوادلوپ تولید و به اسم انقلاب به مردم فروختند. خمینی را در قرص ماه به مردم نشان دادند و لیست ساواک از فعالین را به آن دادند تا کشته شوند.

پادشاهی خواهان می دانند چکار می کنند. ساده لوح نیستند و صادق هم نیستند. سیستم پادشاهی که از مردم و رژیم اسلامی و در واقع از جی ۲۰ خورده است. میخواهد از این انقلاب پاک، مشروع و شیرین برای خودش هدفی بسازد. آن هدف هم چیزی نیست که جوانان کف خیابان ژیناها، ساریناها، مجید رضا رهنورد، محسن شکاری ها را هزینه کند تا سامانه پادشاهی را برگرداند. 

نظام پادشاهی اکسپایر شده است. برگردانده نخواهد شد. حتی این نسل از جمهوری و نظام تک حزبی هم گذشته است. سوریه، ترکیه و حتی کشورهای غربی که جمهوری هستند، البته به اسم. و گرنه نظام همان نظام مافیایی چاپیدن مردم است.

امروز فقط یک مدیریت مردم سالار شانس برنده شدن را دارد.

بنابراین هارت و پورتهای من رضا پهلوی را کفیل می کنم، ققنوس، فرشگرد و جورج تاون جواب این مردم را ندارد. دست پادشاهی خواهان با انگشت کردن مخالفین و همین یک هفته قبل کتک زدن معترض به بلند نکردن پرچم اکسپایرشده شیروخورشید در تورنتو کانادا ماهیت این ستون پنجمی ها را کاملا نشان داد. با وجود احزاب آگاه و ان. جی . اوهایی که در ایران هستند اینها شانس ندارند.

در ضمن غرب هم روی اسب بازنده شرط بندی نمی کند. غرب بی عرضگی رضا پهلوی را دید و نرفت پشتش، هنوز رژیم اسلامی را به اینها ترجیح می دهد. 

اما بقیه جریاناتی که نمی خواهند انقلاب ژینا موفق شود. گروهای کوچک طرفدار شوروی و چین و به اصطلاح ضدامپریالیسم آمریکا هستند. که خودشان در گروه های ۲۰ نفره با شعارهایی که ایده آلشان است و ربطی به این انقلاب ندارد در کنار پیاده رو سخنرانی غرا می کنند. 

امروز صورت مسئله سرنگونی جمهوری اسلامی است. اما فکرش را بکنید که بدون توجه به بدبختی های مردم به فرقه گرایی و نقد سازمانی از این و از آن پرداخت. یا در فکر برگرداندن سامانه پادشاهی بود.

ستون پنجم یعنی مسیر این انقلاب را تغییر دادن و در تظاهراتی شرکت کردن که به نفع رژیم و اسلام سیاسی است. رژیم می خواهد مسیر این انقلاب را از ایران به خارج مرزهایش بکشد. تا بتواند مردم را با آن سرکوب ، اعدام کند و برای دزدیهای و اختلاساتش زمان بیشتری بخرد.

۳۰ ژانویه ۲۰۲۶

پایان 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate