استراتیژی پژاک و تاثیر آن بر جنبش کردستان

اخیرا ژیلان وژین عضو هیئت مشترک رهبری حزب حیات آزاد کردستان “پژاک” در مصاحبەای با روزنامە “فرات” اعلام کرد: دستیابی بە راە حل از طریق پیگیری خط سوم امکان پذیر است. قبل از اینکە بە راە سوم بپردازیم مناسب است کە راە اول و دوم را بررسی کنیم.

راە اول کە کوششی بودە برای تغییر نظام حاکم بر ایران بە این معنا کە جمهوری اسلامی سر جای خودش بماند اما با اصلاحات رویکردی، خود را با جامعە جهانی تطبیق دهد، کە هم نظام از هم فرو نپاشد و هم کشورهای غربی اطمینان بیشتری برای سرمایەگذاری و روابط با این کشور را فراهم کنند. این طرز تفکر بە شکلهای گوناگون درون رژیم و سمپاتی های اپوزیسیون خارج از رژیم در مسیر حاکمیت جمهوری اسلامی خود را مطرح کرد کە نمونەهای بارز آن دوم خرداد ١٣٧٦ شمسی بود کە با رهبری خاتمی و شعار گفتگوی تمدنها اعلام وجود کرد. سپس تحرکاتی دیگری بە نام جنبش سبز و با کمی رادیکالیزم جنبش یک میلیون امضاء و مواردی دیگر کە هیچ کدام نتوانستند برای اصلاح رژیم و برقراری نظام موفق شوند. در بین اپوزیسیون خارج از رژیم  از اوایل انقلاب ٥٧ توهم برای تغییر رژیم و گفتگو و مزاکرە موجود بود کە علی‌رغم قصاوت رژیم بە این کوششها، کماکان این روند ادامە داشتە است کە نمونە بارز آن مذاکرات از طریق میانجیگری وزارت خارجە نروژ می‌باشد.

اما راە دوم کە همان راە سرنگونی جمهوری اسلامی است کە شروع آن بە تقریبا یک یا دو سال بە بعد از انقلاب ٥٧ برمی‌گردد کە تا کنون بە شکلهای گوناگون ادامە داشتە است. اگرچە این روند بیشتر با اعتراضات و مبارزات روزمرە در جامعە (اغلب در شکل خواستەهای سیاسی، اجتماعی و طبقاتی) خود را نشان دادەا است، اما هدفش سرنگونی چنین نظامی بودە کە این همە مشکلات سیاسی، اجتماعی و طبقاتی را در جامعە بوجود آودە است، کە این اعتراضات برای دستیابی بە خواستەهای مشروع تودەهای مردم بودە کە با این خشت روی خشت گذاشتن، امکان سرنگونی رژیم را فراهم کنند.

در کردستان این روند بە شیوە دیگری عمل کردە است. با توجە بە تاریخ مبارزات مردم کردستان و نە گفتن بە نظام جمهوری اسلامی از همان روزهای سرکار آمدن این رژیم، با دفاع از دستاوردهای مردم از طریق مبارزە مسلحانە و اعتراضات مدنی پیش بردە شدە است.

مقابلە رژیم با هر دو راە اول و دوم، سرکوب شدید و عدم تمکین در مقابل مخالفان بودە و هست، کە منجر بە اعدام، زندانی کردن مخالفان، اشغال کردستان، سرکوب شدید اعتراضات، و حصر خانگی و …. می‌توان اشارە کرد.

بگذار نظری بە “راە سوم” بیاندازیم

زیلان وژین در مصاحبە خود ضمن بازگویی تاریخی کە در بالا بە روش دولت در مقابل خواستەهای مردم کردە است، اشارە میکند. اظهار می‌دارد:

حتی رژیم هم نمیتواند بپذیرد کە جو کشور همیشە در میان خشونت و سرکوب بماند. لازم است رویدادهایی کە پیش از یان در خاورمیانە بە وقوع پیوستەاند از سوی رژیم هم مشاهدە شوند. عراق و سوریە دو نمونە بارز این مسئلە هستند.باید از وضعیت این کشورها درس گرفتە شود، لازم است کە با شنیدن مطالبات مردم، با درک خواستە، تحول دموکراتیک پذیرفتە شود. اگر بە این مسئلە توجە شود، خلقها برای تحقق مطالبات خود از نیروهای خارجی درخواست نکردە و نخواهند کرد. زیرا کشورهایی کە نیروهای دولت محور کاپیتالیستی در آنها دخالت کردەاند را مشاهدە نمودەند، عدم ثبات سیاسی و ویرانی و جنگ بی پایان تقدیر این کشورها را رقم زدە است. بە همین دلیل راە حل را در پویشهای داخلی دیدە و متکی بە آن هستند. در این رابطە  شعار اساسی آذری، عرب، فارس، بلوچ و کورد همسان است. ما پشتیبان و حامی همدیگر هستیم، ما باید بە هم متکی باشیم.لازم است و باید رژیم ایران واقعیت خلقها، جوامع و زنان را مشاهدە کردە و باید بر اساس آن برخورد کند.(خط تاکید از من است)

زیلان بە رژیم گوشزد می‌کند!! کە اگر بە خواستەهای “خلقها، جوامع و زنان” توجە نکنید سرنوشت تو(رژیم) بهتر از عراق و سوریە نخواهد بود. سوال این است کە آیا هنوز توهمی برای اینکە  باید رژیم ایران واقعیت خلقها، جوامع و زنان را مشاهدە کردە و باید بر اساس آن برخورد کند، موجود است؟ آیا راهی هست کە این رژیم اصلاح شود؟ کە توسط دیگران بارها امتحان شدە است، اما رژیم هیچ تن بە اصلاح ندادە ، بلکە سرکوب را شدیدتر کردە است. تازە اصلاح رژیم با دادن چراغ سبز (ماندن نظام موجود)خود را تعریف کردە است. پس این توهمە پراکنی برای چیست؟

زیلان وژین ریاست مشترک پژاک در بخش دیگری از گفتگوی خود با خبرگزاری فرات اعلام نمود کە حزب وی، دستیابی بە راە حل را مانند خط سوم تعریف کردە و در این بارە گفت: نیروهایی کە نمایندگی این خط مشی را بر عهدە دارند با درخواستهای برابری، دموکراسی و آزادی زنان، ائتلاف و آزادی و دمکراسی را نمایندگی می کنند. با نام پژاک و  کودار ما پیش از این  نقشە و پیشنهادات مان را برای دستیابی بە راە حل ارائە دادەایم. مطالبات و درخواستهایی کە امروز زنان و در مجموع خلق بر زبان می آورند، پیشنهادات ما برای دستیابی بە راە حل هستند. اگر این پیشنهادات ملموس تر مطرح شوند: لازم است قانون اساسی بر مبنای معیارهای دموکراتیک بار دیگر نوشتە شود.

قانون اساسی توسط کی و کدام جریان بار دیگر نوشتە شود؟ کدام روزنەای ژیلان وژین پیدا کردە است کە خاتمی، کروبی و موسوی و حتی روحانی، از مشاهدە آن غافل شدند؟ تازە این توهم پراکنی در شرایطی مطرح می‌شود کە رژیم در بحرانی‌ترین موقعیت خود بە لحاظ سیاسی، اجتماعی، بین‌المللی، و اقتصادی روبروست. رژیم حتی برای نشان دادن حسن نیت خود حاضر نیست یک زندانی سیاسی را آزاد کنند و اگر هم این کار را کردە است مبالغ کلانی را بر دوش این انسانها گذاشتە کە قادر بە هیچ فعالیتی نیستند.

ژیلان وژین در ادامە می‌گوید: موجودیت و هویت خلقها و تمام گروههای اتنیکی و مذهبی و دینی و فرهنگی در ایران باید بر اساس برابری، آزادی و دمکراسی باید در قانون اساسی تضمین شوند.

کدام برابری، آزادی و دموکراسی؟ مگر مبارزات آنهایی کە راە دوم را انتخاب کردند برای تحقق این خواستەها نبودە است؟ تازە تغییر قانون اساسی بارها از سوی مدافعین راە اول مطرح شدە است. باز این توهمات بخاطر چیست؟

بر اساس مبنای دفاع از یکپارچگی ایران، لازم است خود مدیریتهای محلی ایجاد و تقویت شوند، برای آنکە زنان بتوانند در عرصەهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و در کل تمام عرصەهای جامعە بە نحوی آزاد، برابر نمایندگیها را برعهدە بگیرند، لازم است تمام حقوق زنان در قانون اساسی آیندە تامین و تضمین گردد. ارادە جوانان بە عنوان نیروی خلق آیندەای آزاد برای مین  مبنا قرار گرفتە و پذیرفتە شود.

تازە کم کم گوشەهایی از راە حل سوم مطرح میشود. حفظ یکپارچگی ایران. هرچند گروها و نیروهای دیگر نیز این اطمینان را در جرج تاون و در “منشور مهسا” دادند، اما دموکراسی و آزادی چە همخوانی با خواست حق تعیین سرنوشت ملتهای موجود در ایران بطور مشخص کردها دارد. اگر قرار است یکپارچگی ایران حفظ شود  پس کردها نمی‌توانند از حق رای خود برای تعیین سرنوشت خود استفادە کنند. رژیمهای سلطنتی و اسلامی در طول نزدیک بە صد سال با این شعار یکپارچگی ایران، مردم کردستان را بە بهانە تجزیە‌طلبی سرکوب کردەاند و پایەای‌ترین حقوق و امکان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم کردستان را بە همین بهانە از این مردم گرفتەاند و محدود کردەاند بە شیوەهای گوناگون دموگرافی این جغرافیا را تغییر دادەاند و همە این اقدامات فقط بە خاطر یکپارچگی ایران انجام گرفتە است.

لازم است ضمن نقد صحبتهای زیلا وژین بە چند نکتە توجە کرد

١. در شرایط کنونی باید از تضعیف صفوف نیروهای سیاسی و مردم جلوگیری کرد. طرح مسائلی از جملە “راە سوم” می‌تواند بر مبارزات تودەهای مردم تاثیر منفی بگذارد و این رژیم را آنچنان مقبول کند کە امکان رسیدن بە خود مدیریتی و “تغییر قانون اساسی” و رسیدن بە خواستەهای آنان  در این نظام موجود است، (اگر راە دوم منتفی شود)، را در پیش پای مردم قرار دهد.

٢. جریانات سیاسی باید ضمن حفظ هماهنگی و همکاری خود بتوانند بە لغزش‌ها و کجروی‌های همدیگر برخورد کنند و این اساس همان آزادی و دموکراسی و پولاریسم است.

٣. وجود جریانات مختلف در کردستان اگر چە واقعی و عینی است بە همان اندازە عدم رعایت حق انتقاد و مبارزە سیاسی فی مابین می‌تواند روابط و مناسبات را وارد فازهای خطیری کند کە بر روند مبارزات مردم کردستان تاثیر منفی و جبران ناپذیر بگذارد. این نوع رفتارها در کردستان قبلا تجربە شدە و مبارزات کردستان را در مقاطع مختلف با خطر مواجە کردە است.

محیە ایرجی

٢٠٢٣/٩/٣٠


Google Translate