نامه استعفا از حزب!

نامه استعفا از حزب!

رو به کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران!

نظر به اینکه بخشی از جوانی خودم را صرف مبارزه علیه جمهوری اسلامی در کنار شما گذرانده ام٬ نظر به اینکه در جریان اختلافات اخیر در درون تشکیلات خود را متعلق به گرایش چپ دانسته ام و به مناسبتهای گوناگون نظرات نظری و سیاسی خود را در این مورد ابراز داشته ام٬ ضروری می دانم که استعفانامه خود را به اطلاع شما برسانم. از هیت ریسه درخواست می کنم نامه اعتراضی ام را برای شما بخوانند. 

در اینجا و رسما استعفای خود را از عضویت در حزب کمونیست ایران به اطلاع شما رفقای کمیته مرکزی حزب می رسانم. تعدادی از رفقا در جریان هستند که من چندین بار دیگر تصمیم به این امر گرفته ام. هر بار در مشورت با رفقای عزیز دیگر منافع طبقاتی را اولویت قرار دادم و از نظر خود تجدیدنظر کردم. ولی دیروز بعد از شرکت در کنگره حزب و کومه له ماهیت این جناح نیز برایم روشن شد. واقعیت امروز این بود که نتیجه انتخابات حزب کمونیست ایران بمانند انتخابات در جمهوری اسلامی مهندسی شده بود. ریاکاری بخشی از این رفقا در این امر مشخص می شود که وقتی به کار تشکیلاتی نیاز دارند یک تصویر آرمانی و خیالی از انسان به نمایش می گذارند٬ ولی زمانی که پای انتخابات به میان می آید ماهیت توخالی تعریف و تمجیداتشان مشخص می شود. واقعیت این است که ویروس محفلیسم بر جناح چپ نیز حاکم است. این محافل نیز از سوی اعضای کمیته مرکزی مورد پشتیبانی مستقیم و ضمنی قرار می گیرند. از کسی پوشیده نیست که امروز محفلی در درون تشکیلات ما ضدیت مستقیم خود با نام کومه له را پنهان نمی دارند. برای نمونه در جریان کنگره حزب رفیق صلاح مازوجی در مقابل جناح چپرو که کومه له را یک وزنه سنگینی در مقابل حزب کمونیست ایران می بیند عقب نشست و از قرار مربوط به نامشروع خواندن جناح راست به عنوان کومه له صرفنظر کرد و به رسمیت نشناختن آنها اکتفا نمود. تفسیر من این است که جناح چپرو (به قول لنین چپروی کودکی در کمونیسم) در درون تشکیلات ما آنقدر سربالا دارد که حتی رفیق صلاح نیز از رودرو شدن با آن آبا دارد. روندی که من در جریان کنگره حزب درون تشکیلات خود دیدم آینده بهتری از جریانات موسوم به کمونیسم کارگری و حکمتیستها را نخواهد داشت. زمانی رفیق صلاح به حق ابراز نمودند که کومه له کمونیسم ایران را اجتماعی کرد. رفقا! من از نسلی هستم که کومه له را بدون حزب کمونیست ایران قبول ندارد و حزب کمونیست ایران را هم بدون کومه له قبول ندارد. 

من از سال ۲۰۰۷ مدتی است که از جامعه کردستان و ایران دور هستم٬ ولی مثل شما دور و نزدیک اخبار مربوط به کنش و واکنشهای جامعه کردستان مطلع هستم. ولی باور کنید در کردستان من بغیر از کومه له هیچ رد پایی از نفوذ احزاب چپ دیگر ندیدم. آنهایی هم که در خارج از کشور دیدم میانگین سنیشان ۶۵ سال است. برای نمونه در همین هلند بدون حضور اعضا و هواداران کومه له و حزب کمونیست ایران حتی از سازماندهی یک آکسیون ناقابل هم عاجز هستند.

این حرفهایم به این معنی نیست که من خود را متعلق به جناح راست می دانم. جناح راست تحت رهبری کاک سید ابراهیم مدتی است که از آرمانها و اصول کمونیستی بنیانگذاران کومه له و حزب کمونیست ایران صرفنظر کرده است. اگر امروز نیز اسم حزب کمونیست ایران را حفظ می کنند٬ تنها به خاطر نفوذ گرایش سوسیالیستی در جامعه کردستان است. نظر من این است که آنها بعد از چند سال به قول عبدالله مهتدی از شر حزب کمونیست ایران خلاص می شوند.

من جریان انتخابات حزب کمونیست ایران نظاره گر محفلیسم در درون تشکیلات جناح چپ بودم. این امر در رای گیریها مشخص بود. 

رفقا!

تنها واقعیت عینی ای که من در جریان انتخابات کمیته مرکزی کومه له دیدم ویروس محفلیسم و عدم ظرفیت جناح چپ کومه له و حزب کمونیست ایران در جذب جوانان معرض و آگاه به خود است. البته این یک واقعیت است که تشکیلات ما با بخش چپ و راست اش در خارج از کشور تا کنون چهار تا عضو هم به خود جذب نکرده ایم. اکثریت قریب به اتفاق اعضای ما در خارج چه در جناح چپ و چه در جناح راست همان رفقایی بوده اند و هستند که از کردستان به تشکیلات ما ملحق شده اند. آنچه که من در کنگره مشاهده کردم این بود که آینده جناح چپ تشکیلات ما جز حزب حکمتیست چیز دیگری نخواهد بود٬ یعنی حزب خارج نشین. امروز آنها نشان دادند که اونهایی هم که به کردستان سفر کرده اند٬ برای جلب نظر آنهایی است که خود را هنوز متعلق به کومه له می دانند. 

رفقا!

بنا به دلایل فوق من دیگر تشکیلات چپ حزب کمونیست ایران و کومه له را ظرفی نمی بینم که من و جوانانی نظیر من در آن قادر هستند استعدادها و توانایی های خود را در آن شکوفا کنند و به کادر این تشکیلات تبدیل شوند و دیگر سد راه مبارزاتی این رفقا هم نمی شوم. به همین دلیل هم از عضویت خود در حزب کمونیست ایران و کومه له استعفا می دهم. آرزوی موفقیت در همه عرصه های زندگی و مبارزاتی برای این رفقا دارم. این به این معنی است که هر مبارزه ای در هر گوشه ای از این کره خاکی علیه نظام سرمایه داری در جریان باشد و در هر مبارزه ای که علیه جمهوری اسلامی باشد٬ به عنوان یک فعال چپ و کمونیست شرکت خواهم کرد. 

نظر به اینکه به نوبه خود بخش بزرگی از زندگی و جوانی ام را صرف مبارزه علیه جمهوری اسلامی و بهبود زندگی خود٬ کارگران و زحمتکشان کردستان٬ ایران و جهان کرده ام٬ نظر به اینکه از ۱۵ سالگی آگاهانه زندگی و مبارزه خودم را به کومه له و حزب کمونیست ایران پیوند داده ام٬ نظر به اینکه مبارزه حزبی و سیاسی یک حزب کمونیستی پیوند ناگسستنی با مبارزات کارگران و زحمتکشان در جامعه دارد٬ نظر به اینکه آنها نیز این حق را دارند که در جریان مباحثات و جدالهای درونی در حزب ما باشند٬ من این نامه به صورت علنی منتشر می کنم. 

آرزوی موفقیت برایتان دارم!

آکام بسیم

۱۷ آوریل ۲۰۲۲


Google Translate