بهاران میرسد از راه

بهاران میرسد از راه و شیخ و اسلام و پوتین و اتم و کرونای چین نان را از سفرهای مردمان و ماهی را از دریا ها ربوده اند. فقر و نداری و بی چیزی بنیاد خانواده ها را ویران میکند و هنور بمب های پوتینی و کرونای چینی و کشتار آخوندی اسلامی بر سرمان میبارند و میبارند بر سر مردمان بیدفاع و ما به انتظار مهربان شدن آخوند مسلمان سید علی و پوتین و چین و رساندن نان به خانواده هایمان به انتظار نشسته ایم .
بهاران خجسته و نوروزتان پر گل باد اگر که بمب ها بگذارند .
ما در این نکبت سرای شیخ زاری کرده ایم
گه برای این امامان اشک جاری کرده ایم
روز و شب با آیه و تفسیر خون از بهر دین
کودکان خویش را قربانی ضحاک خواری کرده ایم
روزگار سرو و گل را جشن نوروز نجیب
جمله را با جن و بسم الله سودا کرده ایم
ما نفهمیدیم و بر اعیاد و بر فرهنگمان تزریق شد
ما تمام خویشتن را این چنین وا داده ایم
دشمن این سرزمین بودیم و در عصر حجر
پرچم اسلام را بر اوج نادانی خود جا داده ایم
ننگ و ذلت ننگ و ذلت بر تو و این دین تو
این چنین ما بر جهالت نام ماوا داده ایم
عصر نوروز است و گل بر شاخسار جان دمید
روی دوش برنو شوریدگان فریاد اغوا داده ایم
در حریر باد نوروزی بهاران را بزن بر ریشه ایران ما
روز نو را از پس نوروز گل افشان بدنیا داده ایم
شاد بادا اخگر آتش میان سبزه زار جان ما
حال این آتشگه دیرینه را بر جان فردا داده ایم
نوید اخگر


Google Translate