عزيز نسين

شبی از شب‌هایم

شبی از شب‌هایم چه دورم از خود صدایت هم فراموشم شد تا سپیده به انتظار صدایت گذشت چنگ می‌زنم به ریسمانِ زمان که بایستد شاید و بازگرداند مرا به من امشبم اما پُر است از امیدو شایدها به جز این چه انتظار از این زندگی جز انتظار صدایت که با این شعر سپیده دمید … عزيز نسين

ادامه مطلب »

Google Translate