بالاخره کمونیستی است؟ سوسیالیستی است یا “اصلاحات در نظام سرمایه داری”؟! نگاهی به تناقضات برنامه دنیای بهتر در موضوع هدف گیری کلان (بخش پنجم)

بالاخره کمونیستی است؟ سوسیالیستی است یا “اصلاحات در نظام سرمایه داری”؟!

نگاهی به تناقضات برنامه دنیای بهتر در موضوع هدف گیری کلان (بخش پنجم)

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۲۱ آگوست ۲۰۱۳

مقدمه:

در مقاله قبلی (۴) توضیح دادم که فرق است بین “اپوزسیون بودن” و نوشتن برنامه واقعی تغییر و مدیریت جامعه. این مشکل بزرگتر می شود وقتی فردی بخواهد نظام موجود را که نظام سرمایه داریست تغییر بدهد، هم اعلام کند که می خواهد “بلافاصله  کمونیزم بسازد “، هم در عین حال بداند که این “بلافاصله” امکان ندارد ، هم به کمونیزم شوروی نقد داشته باشد که کمونیزم بورژوائی است و هم زیر بار حرفهای خودش مجبور شود یک فرمول بندی اصلاحات نظام سرمایه داری را بنام “برنامه دنیای بهتر” ارائه دهد و سر آخر اعلام کند که نوع کمونیزم کارگری ساخته که قرار است پاسخگوی همه کمونیزمهای قبلی باشد!

باور بفرمائید همه موارد بالا در برنامه دنیای بهتر مشاهده می شود! همه اینها کنار هم ارائه شده اند! من فکر می کنم که این تناقضات ، دلیل عمیقتری دارد اما در این مقاله بیشتر به اثبات این حکم می پردازم که برنامه دنیای بهتر به جهت تئوریک همان برنامه کمونیزم بورژوائی است که نقدش بطور ناقصی در بخش اول برنامه ارائه شده به اضافه تعدادی برنامه هائی عمیقتر آزادیخواهانه که در پتانسیل هیچ نظام سرمایه داری نیست اما به دلایلی تئوریک برنامه نویس خواسته همه اینها در بسته “اصلاحات تحمیلی “به نظام سرمایه داری عرضه کند!

(۱)”کمونیزم بورژوائی” چه بود؟

 

اجازه بدهید ببینیم برنامه دنیای بهتر کمونیزم بورژوائی را چه تعریف می کند:

 

این مدل دولتی الگوی اقتصادی قطب به اصطلاح کمونیستی ای شد که با مسخ انقلاب کارگری اکتبر در سطح جهانی قد علم کرد. دولتگرایی اقتصادی و اقدام به جایگزینی مکانیسم بازار با برنامه و تصمیمات اداری، درجه ای از تعدیل ثروت و تامین حداقلی از خدمات رفاهی و بیمه های اجتماعی برای عموم، تمام محتوای به اصطلاح سوسیالیستی کمونیسم بورژوایی اتحاد شوروی و بلوک شرق را تشکیل میداد.”

اولا: در تعریف کمونیزم بورژوائی چیزی که غایب است ، اینست که اساسا قدرت حاکمه از تقریبا بدو قدرت گرفتن لنین و همفکرانش سک قدرت حزبی بوروکراتیک بود و نه شورائی. نبود آزادی بیان و تشکل مخالف و سرکوب مداوم  از دید من ماهیت بورژوائی هر چه اون حکومت انجام داد تعیین کرد. اینجا منصور حکمت بحثی در این موضوع ندارد. بطور کلیشه ای هم استالین را هدف می گیرد بدون اینکه توضیح دهد چگونه استالین از اسمان بدون ابر وارد صحنه قدرت شد؟!

دوما: تاکیید منصور حکمت اینست که چون اون حکومت ، “دولتگرائی اقتصادی داشت” (که معلوم نیست تعریفش چیست؟!)و چون به گناه برنامه ریزی و تعدیل ثروت و تامین “حداقل”(؟) خدمات رفاهی و بیمه ها برای عموم پرداخت ، شد کمونیزم بورژوائی! معلوم نیست که حداقل بهبود آیا نظام را بورژوائی کرده؟!مثلا اگر خیبلی بود کارگری می شد؟ و مهمتر اینکه چرا برنامه ریزی یک حکومت را “بورژوائی می کند”!

دقتهای بالا را در نظر داشته باشید تا برویم ببینیم اون کمونیزم کارگری که قرار است در برنامه دنیای بهتر ، حکومتی از نوع پرولتری مارکسیستی بسازد ، قرار است “بلافاصله کمونیزم بسازد” طرحش چیست؟

(۲)”قصد ما تجمیل اصلاحات است به بورژوازی!

 

منتظر بودیم در برنامه دنیای بهتر ، خصوصا با اون مقدمه طولانی و مرزبندیها بالاخره یک برنامه کمونیستی –سوسیالیستی-مارکسیستی ببینیم اما ظاهرا چیز دیگری در بحش دوم برنامه ارائه می شود:

این بخش برنامه رئوس اقدامات و مطالبات اصلاحی حزب کمونیست کارگری را برمیشمارد که پرچم حزب در جنبش های مطالباتی کارگران و در مبارزه برای تحمیل اصلاحات به نظام موجود است. مطالبات و موازین زیر اگرچه حتی در قیاس با پیشرفته ترین جوامع سرمایه داری در جهان امروز موازینی رادیکال و ایده آل جلوه گر میشوند، در واقعیت امر تنها گوشه کوچکی از حقوق و آزادی هایی را در برمیگیرند که در یک جامعه کمونیستی به کامل ترین شکل تحقق خواهد یافت.”

همانطور که خواننده ملاحظه می فرماید ، بعد از مقدمه طولانی در مورد کمونیزم کارگری ، برنامه دنیای بهتر دارد می گوید که یکسری مطالبات اصلاح طلبانه دارد برای “تحمیل اصلاحات به نظام موجود”. ! در بخش “اصول و چهارچوب عمومی ” هم خبری از مسئله اصلی جامعه و قدرت سیاسی (از دید منصور حکمت) که نفی فوری کار مزدیست دیده نمی شود.اصلاحات بسیار خوبی مطرح است اما اصل نفی مناسبات سرمایه در حوزه مالکیت غیب می شود! عضو کادر و فعال حزب کمونیست کارگری در واقع تلاشش این می شود که “در نظام موجود” خواستهائی را به نظام سرمایه تحمیل کند!

خوب ببینیم همین حوزه پیشنهادی برنامه دنیای بهتر ، منجمله انتقال قدرت به شوراها، انحلال ارتش (اگر بشود!)، آزادیهای بدون فید و شرط بیان و تشکل، “برابری کامل” بالاخره در نظام سرمایه ممکنست؟!

 

(۳)برنامه دنیای بهتر ، هم اصلاحات را پیشنهاد می کند “درون نظام  موجود” هم می داند که نمی شود!

بعد از یک مقدمه طولانی در بخش اول و تصویه حساب آتشین با کمونیزم بورژوائی که قرار بود بد باشد، برنامه ریز باشد، دنبال  مسائل رفاهی مردم باشد و…رسیدیم به منجموعه ای از اصلاحات پیشنهادی که از دید من اصلا اصلاحات نظم موجود نیستند! نظام شورائی و انحلال ارتش و انتخابی بودن همه مقامات و آزادیها و برابری کامل …اینها اصلا خواستهای اصلاح طلبانه نیستند.. ببینیم خود منصور حکمت چه می گوید:

کمونیسم کارگری همواره بر این حقیقت تاکید میکند که تحقق آزادی و برابری کامل از طریق اصلاحات میسر نیست”

اما در بخش دوم که ادعا شده “مطالبات اصلاحی است” می بینیم جملاتی مثل این هست:

” برقراری موازین و قوانینی که ایران را به یک کانون تقویت و حمایت از مبارزات آزادیخواهانه، معیارها و ارزش های انسانی پیشرو و مبارزات کارگری و سوسیالیستی در سراسر جهان بدل سازد.”

“اینطور که معلومست، منصور حکمت قرار است یکجوری به “نظم موجود” کلک بزند!یک سری اصلاحات را جلوی نظام سرمایه می گذارد بعد می گوید که اصلاحات است بعد خودش می گوید که اینها در چهارچوب نظم موجود امکانپذیر نیست! ما هم همین را گفتیم! نظام شورائی و انحلال ارتش و …در نظام سرمایه امکانپذیر نیست پس چرا منصور حکمت اصرار دارد که “بخش دوم عبارت است از مطالبات اصلاحی برای تحمیل به نظم موجود؟ دلیلی دارد؟

(۴)چرا برنامه دنیای بهتر برنامه اصلاحات نظم موجود معرفی می شود؟

شاید بسیاری از فعالین کمونیست کارگری دقت نکرده اند ببینند این برنامه دنیای بهتر دچار چه تناقضاتی است.شاید فکر می کنند این برنامه قرار است سوسیالیزم را انهم از نوع کمونیزم کارگری و نه بورژوائی آنهم بلافاصله بعد از بقدرت رسیدن پیاده کند! بسیاریشان برنامه دنیای بهتر را بعنوان یک برنامه انقلابی معرفی می کنند در حالیکه نویسنده برنامه با زبان خودش می گوید این برنامه “مجموعه ای مطالبات اصلاحی به نظم موجود است”! یکی از این دو ادعا غلط است! این برنامه در بخشهائی که معرفی شده درون نظام سرمایه تحقق پذیر نیست اما باز مشکل این برنامه اینست که از مسئله اصلی سوسیالیزم (بقول منصور حکمت) یعنی روند صلب مالکیت و پایان کار مزدی و چگونگی سازماندهی و برنامه ریزی آن اصلا اشاره ندارد! اما چرا؟

منطقی است وقتی تکلیف اون امر اصلی در برنامه مشخص نیست نویسنده برنامه مجبور است تناقض بسازد و هم برنامه اش را اصلاحات بنامد و هم آنرا درون نظم موجود عملی نداند! از نقد کمونیزم برژوائی شروع کند ، قول بدهد کمونیستهای کارگری “کمونیزم را بلافاصله پیاده می کنند” و برسد به این تناقضات بعدی!درست است بدون داشتن یک برنامه در تغییر مناسبات مالکیت و در پایان دادن استثمار انسان و لغو نظام پولی و بانکی و …نمی شود از یک برنامه ریشه ای انقلابی نامی باشد.این تناقض بزرگ منصور حکمت است!

(۵) چرا منصور حکمت در بخش دوم برنامه دنیای بهتر نزدیک مسئله مالکیت و چگونگی پایان  آن نمی شود؟

 چون مجبور است به دوران گذاری قائل شود! مجبور است درست همانطور که لنین و همفکرانش دچارش شدند ، برنامه گذار از سرمایه داری به سوسیالیزم بنویسد! مجبور می شد از دولت برنامه ریز بگوید و از کنترل مالکیت دولتی بعنوان ابزار پیش بردن سوسیالیزم بنویسد! منطقا مجبور بود بسیاری از نقدهایش به روند گذار لنینی را پس بگیرد! این بد می شد! لذا منصور حکمت صلاح دید صورت مسئله را پاک کند و برنامه اش را بدون پاسخگوئی به مسئله گذار سرهم کند!

من مدعی هستم برنامه دنیای بهتر بواقع یک گریز است از پاسخگوئی مشخص به مسئله طراحی مرحله گذار از اقتصاد سیاسی سرمایه داری به سوسیالیزم و از این روست که این تناقضات ارائه شده امکان حضور یافته اند!

منابع دیگر:

(۱)سعید صالحی نیا:درک مغشوش در برنامه حزب کمونیست کارگری ایران نسبت به حل مسئله ملی , بخش اول از سری نقد به برنامه دنیای بهتر

http://www.azadi-b.com/G/2013/08/post_315.htm

(۲)سعید صالخی نیا:حزب کمونیست کارگری و “تغییر الفبای فارسی برای رفع عقب ماندگی جامعه

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43194

(۳)سعید صالحی نیا:نگاهی به معمای یک برنامه سیاسی و چند حزب کمونیست کارگری! بخش سوم از نقد به” برنامه دنیای بهتر”

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43229

(۴)سعید صالحی نیا: برنامه “دنیای بهتر” از سنجش کارشناسی شده بدور است , بخش چهارم نقد “برنامه دنیای بهتر”

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43263

(۴)برنامه دنیای بهتر

http://www.wpiran.org/asnsad-mosavab-wpi/index-asnad.htm