نامه ١٤ نفر برای استعفای خامنه ای و تلاش راست سیاسی برای مخفی شدن زیر پرچم عدم خشونت

سعيد صالحى نيا
June 30, 2019

نامه ١٤ نفر برای استعفای خامنه ای و تلاش راست سیاسی برای مخفی شدن زیر پرچم عدم خشونت

salehinia@aol.com

مقدمه:

مدتی پیش 14 نفر از فعالین سیاسی داخل کشور نامه ای نوشتند سرگشاده و در آن از خامنه ای خواستند استعفا دهد و قانون اساسی در خصوص ولایت فقیه تغییر کند.در فاز بعدی این نامه "تقویت شد" و به خواست " گذار مسالمت امیز از جمهوری اسلامی و دموکراسی" تغییر کرد و امضای بالای 200 نفر از فعالین داخل و خارج کشور را هم همراه داشت. انتشار این دو سند با جمایت برخی فعالین سیاسی راست خارج کشور منجمله شهرام همایون که سالهاست از طریق تلویزیون کانال یک انواع جنبشها را در ایران ساخته منجمله "جنبش ما هستیم" و از حامیان رضا پهلوی است مواجه شده.(*)

این طبیعتا اولین بار نیست که راست سیاسی تلاش می کند که یک پروژه رفرمیستی را به جامعه حقنه کند و اخرین بار هم نخواهد بود.همه یادشان هست که هخا از همین طریق تحول صلح امیز ادعا می کرد که رژیم و پاسدار می اید جلوی او گل می پاشد!

اما راست سیاسی ایران در ظاهر هخا نیست .بلکه اصرار دارد یک پروژه سیاسی یک برنامه سیاسی را با فرمول و روکش عدم خشونت  به جامعه تحمیل کند . در این مقاله من زوایای این تئوری و سیاست را باز می کنم و قضاوت نهائی را می گذارم به عهده خواننده:

 

(1)سابقه طرح پایان دادن به ولایت فقیه و متعادل کردن نظام اسلامی:

طبیعتا الان که خامنه ای در حال موت است مسئله مزمنی که در مقابل رژیم است یکبار دیگر مشکلساز می شود.سعید امامی بعد از مرگ خمینی در سال 1367 توضیح داد که خمینی بعنوان اتوریته فراجناحی یک استثناء بود و به مرور زمان دیگر چنین اتوریته ای برای بالانس کردن رژیم یافت نخواهد شد لذا وظیفه نظام است که از داستان ولایت فقیه عبور کنند و نظام را به شیوه دیگری متعادل کند.

لذا درخواست استعفای خامنه ای و حذف ولایت فقیه از قانون اساسی بی تردید در نظام و مدیریت نظام سالهاست مطرح است و امری غیر خودی نیست.رژیم اسلامی بعد از مرگ خامنه ای در ساختن یک اتوریته فراجناحی ناتوانتر خواهد شد و انکه دلش برای حفظ این نظام می سوزد طبیعتا دنبال این راهکار خواهد رفت. لذا نامه اول 14 نفر چیزی بیش از تکرار خواست سعید امامی نیست.

خصوصا در زمانی که جنبش برای سرنگونی کامل رژیم رو به رشد است این خواست بنوعی سازش با جناحی از خود رژیم است و نه بیش.

 

(2)"تغییر نامه و خواست عبور از نظام اسلامی بطور غیر خشونت امیز برای رسیدن به دموکراسی"

"تغییر نامه" در کانتکس وسیعتر برای وحدت درون راست سیاسی انجام شد.جناح راستی که بیش از رفتن خامنه ای می خواهد غلبه کرد و مهرش را به نامه اول زد.اما این تغییر نامه هم فقط بیشتر محتوی برنامه سیاسی راست پروغرب را نشان می دهد که چیز جدیدی هم نیست بلکه فرمت مخفی شدن زیر نقاب عدم خشونت را باید کنار زد تا ماهیت واقعی برنامه بالا روشنتر شود.

اول: :عبور غیر خشونت امیز:

راست سیاسی خود را پشت عدم خشونت مخفی کرده و طبیعتا مخالفین چپ خود را به خشونت گرائی متهم می کند!

واقعیت اینست که رژیم اسلامی راهی بجزاعمال خشونت مردم و انقلاب برای از بین بردنش ندارد. جنبشی که بخواهد این رژیم را تسلیم کند به محاکمه بکشاند عناصر جانیش را جلوی مردم بیاورد زندان سیاسی را ریشه بکند اعدام و مجازات ابد را بردارد جنبشی که دستگاه سرکوب رژیم و بوروکراسی این رژیم را در هم بشکند نمی تواند به مردم توصیه کند به خیابانها بیایند و سرکوب شوند نمی تواند حتی مردم را به عدم خشونت فرابخواند وقتی 40 سال هر نوع اعتراض را رژیم با خشونت سرکوب کرده.مردم برای سرنگونی رژیم حق دارند به خشونت انقلابی دست ببرند.انقلاب امریکا و اروپا هم همین مسیر را طی کرد.انقلاب غیر خشونت امیز در تاریخ با شیره مالیدن به سر مردم همراه بوده.بهش گفتند "انقلاب مخملی" در اروپای شرقی که رسما حاکمیت همان دیکتاتورهای بوروکرات بود با نوکیسه گان!

لذا بحث عدم خشونت در مقابل رژیم استراتژی نگه داشتن تنه و دستگاه سرکوب رژیم و بوروکراسی رژیم برای حفظ قدرت سرمایه دار است. فقط ماسک عدم خشونت دارد.

 

دوم: رسیدن به دموکراسی

دروغ دوم که باز هم تکراریست چسباندن کلمه دموکراسی به آزادی است که اساس برنامه راست سیاسی یغنی تداوم نظم سرمایه داری را پنهان کند.

در مناظره قبلی با حسن اعتمادی یکی از حامیان این بیانیه با زبان خود ایشان شنیدیم که دموکراسی یعنی نظم سرمایه داری ! منظور اینها همینست که نظم سرمایه داری به هم نخورد.حکومت میان حامیان این طبقه بچرخد که نامش دموکراسی است.

لذا این نامه که ظاهرا دنبال عدم خشونت است در باطن خواست حفظ عناصری از رژیم و خواست حفظ نظم سرمایه داری را در محتوی دنبال می کند. جالبست که راست سیاسی تلاش دارد این برنامه را چون "در ایران نوشته شده"

 

(3)چپ و سوسیالیزم خواهی ایا خشونت خواه هست؟

طبیعتا هم بخشی از چپ و بخشی از راست در حال حاضر دنبال خشونت است.داستان جنگ مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک هنوز در برخی از اذهان عقب مانده هست در راست هم ارزوی حمله امریکا در غز رجویستها و راستهای افراطی سلطنت طلب که ناتوانی خود را رهبری جنبش اغتراضی را دریافته اند.

از این گرایشها بگذریم چپ اجتماعی و سوسیالیست همواره دنبال پیدا کردن راه حلهای غیر خشونت امیز بوده و راه را اجتماعی کردن مبارزات دانسته.هر قدر مبارزات اجتماعی شوند حکومت از ابراز خشونت ناتوانتر است.

اعتراضات خیاباتی تجمعات اعتصابها را چپ همواره حمایت کرده و این شیوه ها را تا ابزاری برای کاهش فضای خشونت امیز دانسته.اما چپ سوسیالیست خواه نه خود توهمی دارد در مقابل رژیم و نه توهمی می پراکند.

رژیم اسلامی مثل رژیم هیتلر است و تنها با قیام مسلحانه توده ای سرانجام پایان خواهد یافت اگر هدف سرنگونی تمامی عناصرش باشد و نه قرار داد بستن با دستگاه سرکوبش!

قیام مردم در سال 57 دقیقا بخاطر تلاش راست برای همکاری با خمینی به حفظ دستگاه سرکوب پهاوی برای زدن طبقه کارگر و کمونیستها منجر شد.با مماشات با دستگاه سرکوب پهلوی رژیم اسلامی روی اون دستگاه بازسازی شد.این مسیر دزدی انقلاب 57 بود.

 

(4)آیا چپ سوسیالیست خواه "سنگ اندازی می کند"؟

حامیان راست این نامه ها مدعی هستند که چپ سوسیالیست خواه نه تنها خشونت طلب است بلکه سنگ اندازی می کند!

خوب! سنگ اندازی بر علیه چه سیاستی؟ وظیفه چپ سوسیالیست اینست که خط رفرمیستی راست را افشا کند همانطور که خط پهلویزم و رجویزم و هخائیزم را افشا کرد.ایا این "سنگ اندازی " است بر علیه جنبش سرنگونی رژیم اسلامی؟

خوب حتی الانهم راست پروغرب شهامت ندارد اعلام کند که با انقلاب مردم بر علیه رژیم موافق است! چرا که بخشی ار رژیم را لازم دارد.لذا مرتب دنبال مذاکره با دستگاه سرکوب رژیم است که بهش بپیوندند حتی با جناحی از اخوندها متحد می شود!

راست سیاسی پروغرب مثل چپ باید بپذیرد که تضادهای سیاسی واقعی هستند .بپذیرد که رقابت سیاسی بین گرایشات متضاد هست بپذیرد که چپی هست که بواقع مدعی است ازادی بدون پایان سرمایه داری دروغ بورژوازی است چه در ایران چه امریکا!

بپذیرد که بین چپ و راست سر محور مبارزات مردم اصلا اتحادی امکانپذیر نیست.

بپذیرد که اگر دنبال تمدن است حول خواستهای مطالباتی مشخص مثل لغو مجازات اعدام دفاع از مبارزه برای ازادی تمامی زندانیان سیاسی مثل پایان دادن به مجازات اعدام و جرم سیاسی  مثل دفاع از برابری زن و مرد و دفاع از محیط زیست می شود و باید همکاری فراسیاسی کرد. اما انچه امکان ناپذیر است تلاش برای متحد کردن راست و چپ حول برنامه دفاع از نظم سرمایه داری و حفظ بخشی از نظام موجود ایرانست.این شدنی نیست و با زدن ماسک عدم خشونت نمی شود انرا عملی کرد!

 

 

منابع(*)

مناظره در موضوع نامه 14 نفر خواست استعفای خامنه ای

https://www.youtube.com/watch?v=GycygbCNmaA&fbclid=IwAR1MgIqiOVUbzwe9D0zpRhmnE8WcT5Uov5CNDMj3N57-Mivcg8tPmaawc0M

 

مناظره با حسن اعتمادی در موضوع اتحاد و همکاری فراسیاسی

https://www.youtube.com/watch?v=sp1REqolm0k&feature=youtu.be&fbclid=IwAR2WTgcxbz59j4qKYaNdCgdjT-kyL2TD2sj9f9TGDMjuDOm4Jw8NVzSAMPc

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com