محمد موسوی زاده قربانی سیستم فاسد آموزش حکومت اسلامی

عبدل گلپریان
October 14, 2020

محمد موسوی زاده قربانی سیستم فاسد آموزش حکومت اسلامی

"بنا به اخبار منتشر شده، روز یکشنبه ۲۰ مهرماه  دانش‌آموز ۱۱ ساله ساکن شهرستان دیر در جنوب استان بوشهر که در خانواده‌ای بی‌بضاعت زندگی می‌کرد به علت نداشتن گوشی همراه و عدم امکان حضور در کلاس‌های آنلاین، خود را با طناب حلق‌آویز کرده. آموزش و پرورش دیر ضمن تایید خودکشی این کودک، علت را، که نداشتن موبایل بود، تکذیب کرد و روابط عمومی آموزش و پرورش فارس ضمن تکذیب علت خودکشی، عوامل انتشار این خبر را تهدید کرد که از طریق مراجع قانونی آنها را شناسایی می‌کند.

اما مادر محمد می گوید که مدیر مدرسه دروغ میگوید. او می گفت می خواهد به محمد و دانش آموز دیگر گوشی تلفن همراه بدهد اما این وعده عملی نشده بود."

مادر محمد در گفته هایش به این اشاره دارد که حداقل بیست و چهار ساعت قبل از این اتفاق محمد نزد مادرش بوده است و از گوشی غیر قابل استفاده اش شکایت داشته چرا که قرار بود مدیر مدرسه گوشی قابل استفاده ای برای محمد تهیه کند که همین لاقیدی و چاپیدن از هستی مردم در این نهاد سبب گرفته شدن جان محمد شد. این خانواده تنگدست دارای سه فرزند دیگر هستند که یکی از آنها معلول میباشد.  

 

خانواده ای فقیر و بی بضاعت فرزند بزرگ خود محمد موسوی زاده را که میخواست با تلاش و پیگیری درس بخواند، کاره ای بشود و روزی شرایط سخت و مشقت بار خانواده را از فقر و نداری بیرون بکشد، بدلیل حیف و میل کاربدستان حکومت از سهمیه ناچیز گوشی در به اصطلاح دستگاه آموزش و پرورش کذایی این نظام خود را حلق آویز کرد و امید و آرزوهایش را با خود به زیر خاک برد.

روابط عمومی دستگاه تحمیق حکومت، نه آموزش و پرورش بلکه بد آموزی و تحمیل مرگ به دانش آموزان به این هم بسنده نکرده و در اوج وقاحت و بی شرمی، "عوامل انتشار خبر را تهدید کرده که از طریق مراجع قانونی آنها را شناسایی می‌کند."

این یعنی در وهله اول تهدید مادر بیچاره و فرزند از دست داده که با جسارت تمام اطلاعیه روابط عمومی دستگاه "آموزش و پرورش" و مدیر نا مسئول را رد و تکذیب کرده است.

تهدید و تحت تعقیب قضایی قرار دادن کسانیکه حقایق را به افکار عمومی میرسانند گویای ترس و هراس کاربدستان حکومتی از علنی شدن و رسانه ای شدن هر اتفاقی است که بانی و مسبب آن، همین مفتخورهای حکومتی هستند.

محمد کودک یازده ساله برای نجات جان و زندگیش از ویروس کرونا در امان بود اما ویروس جمهوری اسلامی جان این کودک را گرفت. در ایران تحت حاکمیت مشتی اوباش و مفتخور اسلامی، دهها هزار کودک از تحصیل بازمانده اند. مدیر دستگاه "آموزش و پرورش" پیشتر اعلام کرده بود که  ۱۴۰ هزار دانش آموز در کشور از تحصیل بازمانده‌اند. در حالیکه بنا به آخرین نتایج سرشماری آمار کودکان بازمانده از تحصیل در سال ۱۳۹۵ این رقم بیش از ۴۱۵ هزار نفر اعلام شده است. اعلام  ۱۴۰ هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل حتی مغایر با سایر آمارها، از جمله سرشماری سال ۱۳۹۵ و کذب است. با احتساب چهار سال اخیر، این آمار بمراتب بیشتر از این است.

در حال حاضر حدود سه میلیون و نیم دانش آموز از دسترسی به امکانات آموزشی ( اینترنت و تلفن هوشمند ) محروم هستند. این یعنی ۲۱ درصد از جمعیت دانش آموز در سراسر کشور که باید آنان را جزو بازمانده از تحصیل محسوب کرد  و تنها سیصد هزار دانش آموز از این امکانات بهرمند هستند.

در صورت عدم تامین گوشی و تبلت برای دانش آموزان، موج وسیعی از آنان از تحصیل باز میمانند و به خیل عظیم کودکان کار و خیابان خواهند پیوست. دنیای کودکان کار و خیابان را نیز همگان میدانند که منبع عظیمی از درآمد برای باندها و سودجویان حکومتی است. اثرات روانی شرایط و موقعیت دانش آموزان بازمانده از تحصیل بمراتب فاجعه بار تر از فقر و خودکشی است. در چنین شرایط فاجعه باری اگر محمد موسوی زاده اقدام به خودکشی نمیکرد تبدیل به کودک کار و خیابان میشد.

در چنین فضایی است که فقر و نداری از سر و کول دانش آموزان بی بضاعت و بازمانده از تحصیل بالا میرود. فقر یکی از دایل اصلی خودکشی در میان دانش آموزان است و بانی و مسبب این فقر و تباهی حکومت اسلامی است.

۲۲ مهر ۱۳۹۹

 ۱۳ اکتبر ۲۰۲۰

 

ایسکرا ۲ ۱۰٦

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com