کارگران هفت تپه رزمتان پرخروش!

ناصر بابامیری
June 23, 2020

کارگران هفت تپه رزمتان پرخروش!

کارگران هفت تپه بعد از اعتصابات دوره ای یکی دو سال اخیر نیز کماکان راسخ و استوار بر مبارزه و اعتراض خود جهت تحقق خواست و مطالباتشان پای فشردند. اما وقتی دیدند رژیم در تناسب قوای ایجاد شده بجز یکی از خواستهایشان مبنی بر آزادی همکاران و مدافعانشان از پرونده هفت تپه( اعم از اسماعیل بخشی، علی نجاتی و محمد خنیفر و سایر بازداشت شدگان از جمله سر دبیر نشریه گام امیر حسین محمدی فرد، عسل محمدی و ساناز الهیاری از اعضای هیئت تحریه به استثنای سپیده قلیان) از اجرای دیگر مطالباتشان در هماهنگی با کافرمایان سر باز می زند، و کمافی سابق میخواهد با "سیاست قطره چکانی" کارگران را سر بدواند، وارد دور جدیدی از اعتصاب شدند. به همین خاطر کارگران از روز دوشنبه گذشته 26 خرداد دور جدید اعتصاب را با طرح مجدد لیستی از خواست و مطالباتشان از سر گرفتند. کارگران ضمن اینکه خواهان برچیدن بخش خصوصی از شرکت هستند، کماکان به عدم پرداخت دستمزدشان که از فروردین تا کنون پرداخت نشده و تمدید نکردن دفترچه بیمه اجتماعی و درمانی، بازگشت به کار همکارانشان اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، سالار بیژنی و ایمان خضری، بستن قرارداد دائمی با کارگران نی بر که بدلیل قرارداد موقت بیکار شده اند، پرداخت کل حق و حقوق بازنشستگان و رانندگان استجاری شرکت نیشکر، معترض و در اعتصاب بسر می برند.
اساسا آنچه موجب شد فراخوان اعتصاب اینبار نیز در چنین ابعادی همه بخش های هفت تپه را صرفنظر از حرفه و صنف در بر بگیرد، یعنی همه کارگران در فرایند تولید را حول پرچم «متوقف نمودن تولید» به خط کند، نخست وضعیت اسفبار زندگی و معیشت کارگران، خانواده ها و سایر همنوعانشان بود، ثانیا بیش از پیش مصداق خارجی پیدا کردن شعار استراتژیک «اداره شورایی» در هفت تپه. کارگران هفت تپه دو روز پیش، در هفتمین روز اعتصاب 1 تیر ماه در برابر "دفتر مدیریت" سابق (بخوانید: خاکریز دولت و کافرمایان) تجمع نمودند و مجمع عمومی خویش را برپا نمودند. سخنرانان با هوشیاری و جسارتی ستودنی بر سر چگونگی تداوم اعترضات تبادل نظر کردند.عملا نشان دادند، استارت اداره شورایی همانجا باید زده شود و از درون همین کارگران رشد یابد. فارغ از اینکه چه حرفه ای دارند یا تا کنون فعالیت سندیکایی داشتند یا خیر! دقیقا باید در همین محل تولید، سیستمی آنها را به هم پیوند بزند! یعنی شوراها. ناظر شدن افق اداره شورایی کارخانه و رهنمونهای رهبران عملی که در مجمع با تبادل نظر با همه کارگران و توافق نظر بر سر اینکه اعتصاب را از طریق نهاد شورایی پیش ببرند، بیانگر درجه ای از ارتقای خودآگاهی در میان کارگران هفت تپه است، ولو که بسرعت به نتایج مطلوب نرسد. این گام آغازین این حرکت است در گامهای بعدی تکثیر آن در میان سایر بخشهای جنبش کارگری است. ضمنا خود همین روشن بینی تا کنون موجب شده تلاش های سراسیمه دولت و کارفرمایان با هر آنچه در انبان دارند جهت ایجاد شکاف و چند دستگی میان کارگران، همه و همه خنثی و پنبه گردد. صحبتهای سخنرانان هفته تپه همان شور، اشتیاق و احساس را در سایر کارگران برانگیخت که برای پیشروی مبارزه در این مقطع ضروریست. شور مبارزه در برابر زندگی اسارتباری که دولت و کارفرمایان به آنان اعمال نموده. رژیم هم اینرا فهمیده، اینبار هم کارگران مبارزه را خودشان و بهترین بخش از خودشان دارند هدایت و رهبری میکنند. به همین اعتبار دارند آنچه را که اسماعیل بخشی یکی از چهره های مصمم کارگری گفته بود:«شوراها را باید زندگی کرد» عملا بخوبی تمرین میکنند! کارگران در اعتصاب دور جدید هم دارند با توسل به تجارب و اندوخته های پیشین خود راههای «چگونه رها شوند و چگونه به تشکل خود متکی شوند برای پایان دادن به این بردگی مزدی» را بیشتر و بیشتر در این تقابل و کشمکش با رژیم می آزمایند. در صورتیکه رژیم و کارفرمایان به خواست و مطالبات آنان تن ندهند امکان اینکه در گام بعدی مبارزه کارگران هفت تپه مثل دور قبل و تازه توانمندتر به خیابانها بکشد بسیار زیاد است.
چهار دهه تجارب کشمکش و روریارویی خونبار، توام با زندانی و شکنجه با این رژیم پیش از بحران ویروس کرونا، اینرا به ثبوت رسانده که کارگران برغم اینکه به شیوه افسار گسیخته از سوی دولت و کارفرمایان استثمار شده اند، حتی دستمزد و مزایایشان از سوی آنان بالا کشیده و پایمال شده است. اکنون که شرایط بدلیل این اپیدمی بحرانی تر گشته معلوم است زندگی بمراتب مشقتبار تری را دارند پیش می برند. کارگران هفت تپه تحقیر و توهین کاربدستان رژیم و کارفرمایان را از یاد نبرده اند، چگونه روزهای آغازین شیوع بیماری کرونا بجای اقدامات پیشگیرانه و تامین امکانات ایمنی برایشان، آنانرا را مثل برده به صف کردند و سم پاشی نمودند! بر کسی پوشیده نیست کارگران بدلیل اینکه چرخه تولید با نیروی کار آنها به گردش در میاید، وقتی دولت و کارفرمایان از اقدامات پیشگیرانه اشاعه بیماری کوئید 19 شانه بالا انداخته، و در نبود استاندارد ایمنی قدر مسلم این بخش عظیم از جامعه بیشتر از دیگر بخشهای آن در معرض خطرات این اپیدمی قرار گرفته.

کما اینکه طی ماههای گذشته ما بکرات شاهد اعتراض کارگران در بخشهای گوناگون و در مناطق مختلف ایران نسبت به عدم اقدامات پیشگیرانه رژیم در مواجه با این سونامی مرگ بوده ایم. همین ماه گذشته 31 خرداد ما شاهد اعتراض جمعی زیادی از کارگران پیمانی پتروشیمی خوزستان در اعترض به نبود اقدامات پیشگیرانه و تامین ابتدائی ترین امکانات ایمنی اعم از دستکش، ماسک و مواد ضدعفونی کننده و همچنین نبود سرویس ایمنی ایاب و ذهاب بوده ایم. این در حالیست که خود رژیم بدلیل اشاعه بی رویه بیماری کرونا مدتهاست وضعیت این استان را کاملا قرمز اعلام نموده. هر روزه در این استان، ده ها و صدها نفر به این بیماری مبتلا یا جانشان را از دست میدهند.
متاسفانه دیگر استان و شهرهای ایران نیز اگر بمراتب در شرایط اسفبارتر از این استان نباشند، وضعیت بهتری ندارند. از اوایل خرداد ماه تا کنون اوضاع در استان‌های خوزستان، کردستان، کرمانشاه، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی وهرمزگان قرمز اعلام شده است.
طی چند روز گذشته جمع قابل ملاحظه ای از کارگران اپراتور برق خوزستان به نشانه اعتراض به تبعیض و وعده و وعیدهای پوچ سران رژیم دست از کار کشیدند. در آغاز همین ماه، ما در نقاط مختلف ایران شاهد تجمع بخش زیادی از معلمان مدارس غیرانتفاعی در اعتراض به وضعیت بد استخدامی، حقوق ناچیز و بیمه های ناقصشان بودیم.
کارگران هفت تپه در دل این اوضاع وخامتبار، وقتی دیدند جدا از محرومیتها، محدودیتها و مشقات همیشگی همه ریسک های این اپیدمی را نیز که با جان خریدند، ولی رژیم و کارفرمایان نه تنها به حداقل استانداردهای امنیت و سلامتی آنان و سایر همنوعانشان بی اعتنا بوده بلکه همچنان چهار نعل بر پایمال کردن حق و حقوقشان می تازند! کارگران وقتی دیدند در دل چنین شرایط اسفباری، با نیروی کار آنها چرخه تولید میگردد و کارفرما و حافظان سرمایه، سودشان را می برند، این وسط تنها کارگران هستند که دست خالی به خانه هایشان بر میگردند و هنوز حقوق چند ماهه را نیز دریافت نکرده اند، اینبار شرایط را آماده این دیدند همه بخش های نیشکر هفت تپه را همزمان و یکپارچه جهت متوقف کردن چرخه تولید در هفت تپه فرابخوانند. اعتصابی که به شیوه ای منظم و هماهنگ همه بخشهای تولیدی در هفت تپه را در برگرفته. این فراخوان با هشیاری و انسجام هر چه بیشتر امروز وارد نهمین روز خود میگردد. این اعتصاب ضمن ادامه کاری اگر بتواند فرضا سایر بخشهای جنبش کارگری از فولاد اهواز، هپکو، آذرآب گرفته تا سندیکای اتوبوسرانی تهران و حومه تا کارگران خط و ابنیه فنی راه آهن، شرکت زغال سنگ کرمان، رانندگان کامیون، معلمان و پرستاران نه حتی همه را، طی روزهای آینده به فراخوان اعتصاب خود همسو و ملحق کند یقینا تناسب قوا را بنفع کل طبقه کارگر ایران عوض خواهد کرد و کاریست هرکولی. خصوصا بخشهای مذکور در دوره های قبل، اکثرا تجربه اعتصابهای دوره ای را پشت سر دارند. ضمنا همه از این اعتصابات دوره ای درس ها گرفته یا باید بگیرند. مهمترینش اینکه اعتصاب ناهماهنگ و پراکنده این یا آنبخش طبقه کارگر هر چند ارزشمند است و بدون دستاورد نبوده، هزینه آن بسیار سنگین بوده. به همین اعتبار ضامن بفرجام رساندن پیروزمندانه این اعتصابها آنهم با کمترین هزینه، تنها و تنها در گرو هماهنگ، متشکل و سراسری عمل کردن حول پراتیک سوسیالیستی آنانست. طبقه کارگر ایران دارای سنت جا افتاده سوسیالیستی است. به همین اعتبار هم توان و ظرفیتهای بالقوه بالایی دارد که اگر بالفعل گردد یک تنه هم قادر به کنار زدن همه مانعهای سر راه رشد و ایجاد تحول شگرف در این جامعه میباشد. بلاخره دیر یا زود رشد خود آگاهی و سازمانیابی طبقه کارگر ایران، با رهنمون های کمونیستی به درجه ای خواهد رسید که در قامت رهبری جامعه چنان قدرتمند ظاهر شود که نه تنها اقشار پیشرو جامعه را با خود متحد بلکه سایر اقشار بینابینی را نیز به استراتژی، برنامه و پلاتفرم سیاسی خود جلب و بحرکت در آورد. توان و ظرفیتهایی که نه تنها قادر به بر چیدن انقلابی این رژیم است بلکه میتواند با پی افکندن سوسیالیزم سایر کشورهای منطقه را نیز دستخوش تغییر کند.
نان، کار، آزادی اداره شورایی
زنده باد رزم سرخ کارگران هفت تپه
دورد بر کارگر مرگ بر ستمگر

ناصربابامیری 23.02.2020

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com