شيوع ويروس کرونا- کاپيتاليسم

ژیلا انوشه
February 20, 2020

شيوع ويروس کرونا- کاپيتاليسم

ويروس مرموز کرونا نزديک به سه ماه پيش در چين در شهر ووهان، در يک بازار فروش گوشت پرندگان وحشي و ماهي ظاهر شد و به سرعت در نقاط جغرافيايي متعدد و حتا بيرون از چين گسترش يافت. دولت چين که مانند جمهوري اسلامي امنيت خود را در دروغ گفتن به مردم جستجو مي‌کند، دکتر لي ون ليانگ که زنگ خطر را در مورد اين ويروس به صدا درآورده بود، سرکوب و مجبور به سکوت کرد. اين دکتر جوان در بيمارستان مرکزي ووهان مبتلا شد و در روز 6 فوريه (17 بهمن 98) درگذشت. مقامات چين حتا پس از اعلام رسمي ظهور اپيدمي (شيوع) کرونا باز هم دست از فريبکاري برنداشتند و اعلام کردند که «همه‌چيز تحت کنترل است». درحالي‌که ويروس‌شناس برجسته چيني Zhong  پس از مقايسة ژن و پروتئين‌هاي ويروس کرونا با ويروس سارس SARS هشدار داده بود، اين ويروس خطر زيادي براي سلامت عمومي دارد زيرا به گفته او توان آن را دارد که خود را به پروتئيني متصل کند که در سطح اغلب سلول‌هاي ريوي انسان يافت مي‌شود. وي تاکيد کرد که «خطر و قدرت ويروس کرونا در انتقال يافتن از يک نوع به نوعي ديگر از موجودات (مثلا از حيوان به انسان) و همچنين انتقال آن از انسان به انسان متاثر از فاکتورهاي ديگر نيز مي‌باشد. مثلا پاسخ سيستم ايمني ميزبان (ميزبان يعني حيوان يا انساني که اين ويروس رويش مي‌نشيند) به اين ويروس و سرعت تکثير آن در رية انسان و پتانسيل‌اش براي موتاسيون. زيرا موتاسيون (دگرساني جهشي) برخي ويروس‌ها را مهلک‌تر و واگيردارتر مي‏کند.»1

شماري از بيماري‌هاي ويروسيِ مسري مانند ابولا بيمار را به‌سرعت از بين مي‌برند و به اين علت شيوع پيدا نمي‌کنند و خطر جهاني محسوب نمي‌شوند. اما انواع بيماري‌هاي مسري ويروسي که فصلي هستند سالانه ميليون‌ها و بلکه ميلياردها نفر را مبتلا مي‌کنند اما از آن‌جا که در فصول ديگر ضعيف مي‌شوند، قربانيان زيادي نمي‌گيرند. ويروس کروناي جديد نيز با گرم شدن هوا ضعيف خواهد شد. اما تجربه نشان داده است که در پاييز يک موج تهاجمي ديگر خواهد داشت و سازمان بهداشت جهاني اميدوار است تا آن زمان واکسن کرونا نيز توليد شده باشد. در صورتي که اين ويروس تغيير شکل داده و در مقابل درمان‌هاي گوناگون مقاوم شود، شمار تلفات به‌طرز غيرقابل تصوري زياد خواهد شد. اين تلفات انساني عمدتا در کشورهاي به‌اصطلاح در حال توسعه رخ خواهد داد. زيرا در اين کشورها (که ايران هم جزو آنهاست) نظام پزشکي عمومي فاقد دانش و تجهيزات ابتدايي است و علاوه بر آن، سيستم ايمني بدن مردم زير فشار سوء تغذيه، آلودگي آب و هوا، نااميدي، رعب و وحشت ناشي از سرکوب سياسي به‌شدت ضعيف شده است. در برخي کشورهاي آفريقايي که تبديل به ميدانِ استثمار و غارت بي‌رحمانة امپرياليسم چين شده‌اند، مردم حتا فاقد آب آشاميدني و آب براي شستشوي دست و بدن خود هستند درحالي‌که شستشو روش پيشگيري اوليه در مقابل اين ويروس و انواع ويروس‌هاي شايع آنفولانزا است که سالانه جان 12 هزار تا 61 هزار نفر را مي‌گيرند.

حتا ويروسها ميان انسانها تبعيض قائل ميشوند!

در 100 سال گذشته، اپيدمي‌هاي آنفولانزا جان ميليون‌ها نفر را گرفته است. در سال 1918-1920 آنفولانزاي اسپانيايي که از ايالات متحده آمريکا سرچشمه گرفته بود بيست تا صد ميليون نفر را کشت.2 در سال 1957-1958 آنفولانزاي آسيايي جان دو ميليون نفر را گرفت و در سال 1968 تا 1970 آنفولانزاي هنگ‌کنگي باعث مرگ يک ميليون نفر شد.

آنفولانزاي اسپانيايي در چند موج دور تمام دنيا چرخيد. اولين موج به فاصله 9 ماه در همه کشورهاي دنيا شيوع پيدا کرد. موج ابتدايي، کشنده‌تر از موج‌هاي ديگر بود و به‌تدريج ضعيف‌تر شد و شمار تلفات آن در هر کشور نسبت به اين‌که در چه مرحله‌اي به آن‌جا رسيده بود تفاوت داشت. شمار تلفات در ترکيه و ايران بسيار بالا بود. اما حمله ويروس در برخي از جزاير تک‌افتاده ويران‌کننده بود. ويروس به برخي نقاط جهان دو سه بار حمله کرد. اسناد ادارة مستعمرات بريتانيا نشان مي‌دهد 8 درصد از اهالي منطقه‌اي از هند جان باختند و احتمالا آمار کشته‌شده‌ها بسيار بالاتر از آن است که اين اسناد ثبت کرده‌اند. ژاپن با محدود کردن سفر توانست از تلفات زياد جلوگيري کند. تلفات در فرانسه نزديک به چهارصد هزار نفر بود. در آمريکا هر خانوادة فيلادلفيايي يک مبتلا داشت. درشکه‌ها در خيابان‌ها اعلام مي‌کردند: مرده‌هايتان را بياوريد! براي کندن قبور از بيل‌هاي بخار استفاده مي‌شد. حيات اقتصادي شهر کاملا متوقف شد. «ساختار سياسي و اجتماعي شهر به نقطه فروپاشي رسيده بود که يک‌باره طول عمر بيماري تمام شد.»3

پس از دو سال شمار زيادي از اهالي کره زمين در مقابل اين ويروس مقاوم شده بودند. به ناگهان، ويروس کاملا از بين رفت. مطالعاتي که اخيرا روي بافت جسد يخ‌زدة يکي از بيماران انجام شده است نشان مي‌دهد منشاء اين ويروس پرندگان بوده است.

يک رسالة تحقيقي در مجله پزشکي لانسه (21 دسامبر 2006) با استفاده از روش تحليل آماري تخمين زده است که اگر آنفولانزايي شبيه آنفولانزاي 1918 شايع شود در بدترين حالت 62 ميليون کشته بر جاي خواهد گذاشت. تمرکز اصلي اين رساله بررسي رابطة ميان فقر و تلفات انساني است. نتيجه‌گيري تحقيق اين است که رابطة مذکور، غير مستقيم بود. سه عامل نقش اصلي را در مقاومت يا جانباختن افراد در مقابل حمله اين ويروس داشتند: سلامت عمومي قربانيان، رژيم غذايي و مبتلا بودن قربانيان به بيماري‌هاي ديگر (مانند ديابت و بيماري‌هاي ريوي و قلب و غيره).

مجلة لانسه وضعيت سال 1918 را با امروز بررسي مي‌کند و مي‌گويد: «... در شرايط جهانگير شدنِ بيماري بسيار بعيد است که اندوخته‌هاي عظيم آنتي‌بيوتيک‌ها يا آنتي- ويروس‌ها در دسترس اغلب کشورهاي فقير قرار بگيرد. در نتيجه به‌طور مثال اگر در سال 2007 يک بيماري جهانگير ظاهر شود شايد بهترين تخمين مرگ و مير همان ميزان مرگ و مير سال 1918 باشد و اين ادعانامة محکوم‌کننده‌اي در مورد نابرابري در بهداشت جهاني است.»

ظهور بيماري‌هاي خطرناک در هر نظام اجتماعي اجتناب‌ناپذير است. سرمايه‌داري اين ويروس‌ها را توليد نکرده است. اما اين‌که چه تاثيري بر توده‌هاي مردم مي‌گذارد مستقيما مرتبط است با اين‌که چه طبقه‌اي حاکم است و جامعه چگونه سازمان‌يافته است. سرمايه‌داري، جهان و هر کشور را به‌گونه‌اي سازمان داده است که موانع عظيمي در مقابل مواجهه با اين چالش مي‌گذارد. زماني‌که چين يک کشور سوسياليستي تحت رهبري مائوتسه دون بود (از سال 1949 تا 1976) با وجود آن‌که درآمد سرانة آن کشور بسيار پايين‌تر از چين کنوني بود اما وضعيت بهداشت و تغذيه و سلامت توده‌هاي مردم بسيار بهتر از امروز بود. در همان مدت کوتاه سوسياليسم در چين، ميانگين انتظار عمر دو برابر شد و حتا ميانگين قد نسل‌هاي جديد افزايش يافت. در عرض همان مدت کوتاه بسياري از بيماري‌هايي که حيات مردم را نابود مي‌کردند ريشه‌کن شدند. زيرا اصل سازمانده جامعه سوسياليستي «خدمت به مردم» بود. طبق آمار سازمان ملل متحد، نرخ مرگ و مير نوزادان در سال 1975 در شهر شانگهاي کمتر از نيويورک بود. با مرگ مائوتسه دون جناح راست حزب کمونيست چين که در واقع «بورژوازي نوين» بود و  نقشه و برنامه احياي سرمايه‌داري را داشت دست به کودتاي خونيني عليه مائوئيست‌ها زد و قدرت را به‌دست گرفت. بورژوازي نوين، سرمايه‌داري را احيا کرده و سود را در فرماندهي اقتصاد قرار داد. قطب راهنماي «خدمت به مردم» به «ثروتمند شدن شکوهمند است» تبديل شد. بخشي از قرار دادن «سود در فرماندهي اقتصاد» از بين بردن کل نظام پزشکي در روستاهاي چين بود. به اين ترتيب، دو سوم جمعيت چين از دسترسي به نظام پزشکي محروم شدند و وقتي در سال 2003 ويروس «سارس» به روستاهاي چين حمله کرد، مقامات حکومتي به‌جاي بسيج امکانات براي جلوگيري از آن، براي اين‌که به تجارت وسرمايه‌گذاري و به حاکميت‌شان لطمه نخورد آن را پنهان کردند.

نابودي محيط زيست و کشاورزي کارخانهاي

اما ربط گوشت حيوان و توليد ويروس‌هاي جديد چيست؟ کشاورزي عظيم کارخانه‌اي براي توليد احشام و پرندگان تبديل به مراکز توليد ويروس‌هاي جديد شده‌اند.4 اين نوع کشاورزي در چين و ايالات متحده، مکزيک، برزيل و غيره رايج است. مايک ديويس نويسنده کتاب معروف «سياره زاغه‌ها» در کتاب ديگري به نام «سرمايه‌داري و آنفولانزا» مي‌نويسد: «در آمريکاي سال 1965 در يک ميليون مزرعه 53 ميليون خوک نگهداري مي‌شد. امروز، 65 ميليون خوک در 65 هزار ساختمان قرار دارند که نيمي از خوک‌ها در ساختمان‌هاي عظيم که هر يک حداقل 5000 حيوان دارند، نگهداري مي‌شوند.» در اين کارخانه‌هاي پرورش دام و ماکيان هزاران حيوان در شرايط بي‌رحمانه‌اي که مملو از گرما و مدفوع است نگهداري مي‌شوند. عدم تحرک، هواي سمي و ترور و وحشتي که عليه حيوان‌ها اعمال مي‌شود سيستم ايمني حيوان را به‌شدت تخريب مي‌کند و آن‌ها را در مقابل بيماري‌هاي عفوني کاملا آسيب‌پذير مي‌کند و وقتي يکي از حيوان‌ها به ميکروب و انگل و قارچ آلوده شود به‌سرعت انتشار پيدا مي‌کند. متخصصينِ بيماري‌هاي عفوني سالهاست که در مورد مزارع صنعتي که بستر مناسب براي موتاسيون و رشد ويروس‌هاي خطرناک جديد هستند هشدار مي‌دهند.

براي شيوه توليد سرمايه‌داري، محيط زيست و حفظ سلامت عمومي جزو «هزينه‌هاي غير ضروري» محسوب مي‌شوند. تحت نظام سرمايه‌داري توليد مواد غذايي به تهديدي براي سلامت و جان انسان تبديل شده است. زيرا توليد در نظام مالکيت خصوصي با انگيزة توليد نيازهاي مردم صورت نمي‌گيرد بلکه با انگيزه توليد حداکثر سود است.

پانوشت:

1- ديويد کوآم، اپيدمي ويروس کرونا را ما به وجود آورديم (همچنين نويسنده کتاب: «عفونت‌هاي حيواني و پاندمي بعدي»)، نيويورک تايمز (28 ژانويه 2020)

 David Quamme, We Made the Coronavirus Epidemic, NYT 28-01-2020

Spillover: Animal Infections and the Next Human Pandemic.

2- «انفولانزاي مرغي در يک جهان امپرياليستي»  از سرويس خبري جهاني براي فتح 16 ژانويه 2007

3- The Great Influenza by John Barry

4- سرمايه‌داري و شيوع آنفولانزاي خوکي؛ نشريه انقلاب شماره 165؛ 24 مه 2009

Capitalism and the Swine Flu Epidemic

    

 

      به نقل از نشريه آتش100  –  اسفند 98

 n-atash.blogspot.com   

atash1917@gmail.com


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com