دیالوگ های ماندگار

جمشید عبدی
August 29, 2019

در اندیشه، تضاد توانسته همیشه چون نیرویی مفاهیم را شکل دهد. در تحول جوامع نیز این تضاد بوده که عصر های پیاپی را شکل داده است. نیروی محرکه تاریخ در مارکسیسم هم مبارزه آشتی ناپذیر طبقات معرفی می شود. اما چه می شود اگر تضادی را تصور کرد که نه تنها پیشبرنده نیست، که در شکل نمود و مسیر طرح آن، تنها شمه ای از دگردیسی نومیدی و ناآگاهی را می نمایاند. رویکردی که نه تنها بنیانی انتقادی ندارد، که نمی تواند درکی از مبانی نظری خود داشته باشد. این فضای تضادی  است که اکنون در درون تشکیلات حکا با هر بهانه ای منقلب می شود. مدعای این گرایش دفاع از "حفظ موجودیت حزب" است. گویا ما اکنون در شرایط عدم وجود حزب به سر میبریم، یا در راستای انهدام حزب کمونیست ایران هستیم. یکی از برنامه های تلویزیون حکا با نام "دیالوگ" که توسط ر.حمه کمالی اجرا می شود، هر بار در سطحی نازلتر و با منطقی آشفته، سعی در تشدید و دفاع از گرایشی فکری از این دست را دارد. نقطه عزیمت کمالی، در این برنامه که بر محوریت سالگرد تاسیس حکا، تهیه شده، طرح موضوع "حزب کمونیست کردستان" است و اینکه گویا این آلترناتیو جایگزین حکا می تواند باشد. وقتی در ابتدا به این اشاره کردم که تضادهایی می تواند وجود داشته باشند که پیشبرنده نیستند، به طور صریح منظور این گونه، ساختار توهم سازانه و توهم گسترانه از سوی امثال کمالی بود. طرح مسائلی از این دست که نه در دستور کار حزب و کنگره قرار گرفته، نه هیچ فردی در حزب به طور رسمی خواستار برسی این موضوع از جانب اعضا شده، چه توجیه طرحی می تواند داشته باشد. کمالی با طرح این موضوع قصد دارد تا مخاطبانش را در مقابل این مدعا قرار دهد که گویا این مطالبه راست روانه از سوی اعضای حزب مطرح می شود و این کمالی و رفقای رادیکالش هستند که مانع تحقق یافتگی این انحراف عظیم می شوند. طرح یک دادخواست تخیلی، محاکمه یک جانبه این دادخواست و درنهایت رای به محکومیت ایده ای که تنها غرض طرح آن اثبات این است که طرف مقابل ما راستگرا و ناسیونالیست است. هیولای چوبی ناسیونالیست که در فضای کنونی حتی توان دفاع از خود را هم ندارد، تنها مکانی است که این افراد در تاریخ مانده می توانند، همچون دشمنی مقابل خود به تصور درآورند. کشف یا بهتر بگوییم ابداع این دشمن از سوی این رفقا صرفا محض خالی نبودن عریضه و دلیلی مبنی بر ابراز وجود آنان است. به کسانی که این برنامه را مشاهده نکرده اند پیشنهاد می کنم به آن رجوع کنند، تا دقیقا دلیل چندین دهه شکست مبارزاتی را در قامت نظرورزی های این رفقا مشاهده کنند. سخنان این رفقا نه از لحاظ مضمونی، که از منظر منطق تفکر ایشان، بسیار به صورت واضح نشان می دهد که دلایل این همه انشعابات در مارکسیسم ایرانی چیست و دیدگاهی که این افراد به نقد دارند چگونه است. اینگونه است که می توان دریافت چرا هیچکدام از فعالین چپ توانایی دیالوگی با "دیگری" را ندارند. اصلی که همیشه می باید در این بین خود را گسترش دهد و رنگ غالب گردد، اراده گرایی معطوف به تفکری مستبد، خودایستا و ساختاری از منطق یک وجهی است. در این اندیشه تنها تفاوت مهم است و هیچ عنصری بعد از مواجه با تضادش، حفظ نمی شود، بلکه نابود می شود. خود ایستایی این تفکر از آن ناشی می شود که همیشه میخواهد به گونه ای مکانیکی، یک راه تحقق اندیشه را جستجو کند.

 

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com