هدف از كمك های" انسان دوستانە "عربستان سعودی و امارات به مناطق سيل زده چیست؟

زاگرس ابراهیمی
May 04, 2019

همانطور كه همه ما طي اين سال هاي اخير شاهد آن بوديم ميان عربستان سعودي و امارات با ايران بر سر مسائل منطقه تنش هاي زيادي به وجود آمده است به حدي كه اين تنش ها باعث آن شد كه بارها نيز هم ديگر را به اقدام متقابل تهديد كنند اما بعد از رویداد سيل اخير در برخی از مناطق كشور شاهد آن بوديم كه عربستان سعودي و امارات اعلام كردند كه ٩٥ تن كمك هاي انسان دوستانە از طريق حلال احمر به مناطق سيل زده ايران إرسال خواهند كرد و ايران نيز هيچ گونه واكنش منفي به اين قضيه نداشت  .

در اين زمان كه سه كشور نامبرده در اوج تنش به سر ميبرند و در صدد هر گونه ضربه زدن به رژيم حاكمه و ايجاد بحران و فشار بيشتر تحريم ها بر سر ايران هستند اينگونه كمك ها امر طبيعي به نظر نميرسد. ممكن است در نگاه اول شنونده اين خبر ، اين برداشت را داشته باشد كه اين كمك هاي انسان دوستانه است و هيچ گونه دخالتي با تنش هاي مابين كشورهاي نامبرده ندارد يا از نگاهي ديگر ممكن است شنونده را به فكر فرو ببرد كه اين كمك ها و عدم واكنش منفي ايران به إرسال اين كمك ها ضمينه را براي اين كشور ها خوش ميكند كه از تنش ها بكاهند و روابط حسنه اي مابين خود برقرار كنند اما سوال اينجاست اگر عربستان سعودي و امارات متحده از ديد انساني به بحران سيل زدگي مناطق ايران نگاه ميكنند و خواستار كمك هاي انسان دوستانه ھستند پس چرا براي مناطق زلزله زده كرمانشاه آن موقع نیز حس انسان دوستانه نداشتند و به اين مناطق هم كمك نكردند ؟!  همان سوال در مقابل گسیل حسد شعبی و دیگر سرکوبگران وابسته به ایران به آن مناطق تحت عنوان فریبنده" کمک به سیل زدگان" همواره مطرح بوده که اگر مسائل دیگری پشت این نمایشها نیست چرا باز همین نیروها به کمک زلزله زدگان استان کرمانشاه  نشتافتند!؟ آنچه روشن است از هر دو سوی این داستان اهداف سیاسی و ضد انسانی خوابیده است، ایران از ترس گسترش اعتراضات و هموار کردن راه بقای خود و بقیه هم در جهت اهداف شومشان دست به چنین اقدامات "انسان دوستانه" ای زده اند. هیچکدام در راستائ کمک به آسیب دیدگان نبوده و نیست.

زماني كه جغرافياي سياسي مناطقي كه دچار بحران شده است را به دقت نگاه ميكنيم ميبينيم كه اكثريت اين مناطق اسيب ديده متشكل از عرب زبانان ايران مي باشد. وقتي از لحاظ سياسي و امنيتي تنش هاي مابين اين كشور ها را با دقت بيشتري نگاه كنيم متوجه ميشوم در سال هاي اخير براي مناطق عرب زبان ايران احزابي با اسم هاي مختلف در خارج از كشور به اسم دفاع از حقوق مردمان اين استانها تاسيس شده اند.  برخي از اين احزاب خواستار تشكيل دولت الأحواز و برخي خواستار فدرالي هستند و اخيراً نيز شاهد برخي اقدامات مسلحانه اين احزاب در آن مناطق بوديم كه بزرگترين آنرا ميتوان اقدام مسلحانه در روز موصوم به هفته دفاع مقدس و رژه نيروهاي مسلح ايران نام برد كه هنوز اين اقدام نيز در هاله اي از ابهام به سر ميبرد، زيرا يكي از اين احزاب ها و  داعش هر دو همزمان مسئوليت اين اقدام را به عهده گرفتند !

دولتي كه حامي چنين احزاب و چنين اقدامات مسلحانه اي بر ضد اين رژيم است چگونه ممكن است قبل از حل اختلافات منطقه اي و در أوج تنش ها چنين كمك هاي انسان دوستانه اي را به مردم آسیب دیده ايران انجام دهد، در حالي كه سياست اصلي آن فشار حداكثري تحريم ها و گرسنگي مردم و شوراندن مردم بر عليه  همان حکومتی است که بر سر مسائل متعدد تنش دارند. و گویا چنین اقدامي را بدون هيچ گونه هدف و سياستي انجام  می دهند. به نظر من دو علت بيشتر ندارد كه هر دو علت نيز در نهايت به يك هدف ختم ميشوند. زماني كه سخنان رهبران اين احزاب وابسته به عربستان و سياست و استراتيژي آنها را با دقت نگاه ميكنيم ميبينيم كه اين احزاب در درجه اول به گفته خود رهبران آنها وابسته مالي و امنيتي به كشور عربستان سعودي هستند و سياست آنها تجزيه مناطق جنوب ايران تحت عنوان ملت عرب و تشكيل دولت الأحواز است در وهله اول يا لابيگري اين احزاب است كه خواستار كمك هاي انسان دوستانه عربستان در جهت نفوذ خود در اين مناطق شدە اند يا اينكه عربستان با اين كار خود راسا باعث به وجود آمدن تفرقه و پديده شوم نژادپرستی براي مردمان اين مناطق است.  در اين صورت، اين كمك هاي "انسان دوستانه" عربستان سعودي را نميتوان نه كمك و نه انسان دوستانه نام برد. بلكه برعكس در دراز مدت سم خطرناكي است كه باعث ميشود تخم نژادپرستي در ميان مردمان كشوري كاشته شود كه سالها باهم بدون هيچ مشكلي زندگي همزيستانه اي داشته اند و تنها چيزي كه براي اين مردمان اهميت نداشته است زبان گويشي آنان بوده است. مردمی که هم از جانب حکومت اسلامی حاکم بر ایران مورد سرکوب و ناحقی و ستم قرار دارند و هم از جانب دارو دسته های به ظاهر اپوزسیون فاشیست مذهبی عربی نزدیک به دولت عربستان. در نتیجه نه کمک حکومت ایران و سلفی گرفتن مقامات دولتی و فراماندهان سپاه در جریان سیل و نه کمک اقتصادی عربستان از روی دلسوزی و کمک واقعی به آسیب دیدگان نیست. اینها خود دشنمان اول همان شهروندان و منفعت اقتصادی و شهروندی برابر آنها هستند.

 

همانگونه  كه در مقالە اخير نيز تحت عنوان "قربانيان تبعيض نژادي نبايد به رويكرد تبعيض نژادي پناه ببرند " در باره کمک رسانی یک گروه نژاد پرست کورد به آسیب دیدگان سیل در لرستان نوشتم، اين گونه اقدامات و برخوردها به مردم آسیب دیده را محكوم كرده ام. به نظر من اين گونه اقدامات به اسم انسان دوستانه عربستان سعودي و امارات نيز در همين راستا قرار دارد. در نهايت مردم ايران بايد بسيار هوشيارانه با اين مسائل كه تخم نژادپرستي و نفرت را در ميان آنها ميكارد برخورد كنند و قرباني دست اين گونه احزاب و سياست هاي نژادپرستانه و یا مذهبی آنها نشوند ، احزاب و فعالين چپ ايران نيز بايد در مقابل اين اقدامات نژادپرستانه و مذهبی برخورد قاطعي داشته باشند.

 منبع: شماره ٩٨ نشریه سوسیالیسم امروز

١٤ اردیبهشت ١٣٩٨

٤ می ٢٠١٩