قطب راست در حزب کمونیست ایران و کومەله با سیاست «تقیه»

ناصر زمانی
April 19, 2019

در شرایط کنونی که اختلافات سیاسی در تشکیلات حزب کمونیست ایران و کومه له رو به بیرون انتشار علنی پیدا کرده است باید بر این امر مهم تاکید کرد، بر خلاف کسانی که تلاش دارند در به انحراف کشاندن و به حاشیه راندن اختلافات سیاسی، با توجیه شخصی بودن اختلافات بین چند نفر از اعضای رهبری، الویت نداشتن نظرات مطرح شده و متعاقب آن تقسیم بندی این رویکرد سیاسی در تشکیلات را بر مبنای قطب چپ و راست توهم معرفی می کنند، باید با صراحت و شفاف بدون اما و اگر گفت این خوانش نه تنها واقعی نیست بلکه در واقع یک ژست سیاسی دمکرات مآبانه است که میخواهد در پس تارک رویکرد راست، بدون هیچ چالشی در یک دوره برنامه ریزی شده و با شعار «تبعیت اقلیت از اکثریت » در تشکیلات و روبه بیرون، اختلافات سیاسی را با پرده ای ساتر بپوشاند. این گرایش راست سخنگوهای خود را روبه جامعه نشان داده است. در واقع باید خیلی شفاف روبه جامعه گفت که نه تنها ریشه بحث ها و اختلافات سیاسی به هیچوجه متوجه شخص خاصی نیست بلکه در نقد گرایشی راست است که در تشکیلات ما قد علم کرده و اگر هم از طرف ما در نقد این گرایش به مصاحبه ها و مطالب انتشار یافته رفقای هم حزبیمان رجوع می شود به این دلیل کاملن ساده است که این رفقا سخنگوی این گرایش راست هستند، بر این مبنا  این ادعا نیست و کسی ذربین به دست نگرفته تا قطب راست را گویا کشف کند. رفقا ی سخنگوی گرایش راست درون حزب ما از این بر آشفته می شوند که به آنها گرایش راست گفته می شود، این در حالی است که اگر به صف بندی شکل گرفته در بیرون از تشکیلات ما حول این اختلافات نگاهی بیندازید مشاهده می کنید که کلیه جریان های راست از دو شاخه ی سازمان زحمتکشان گرفته تا عناصر و افراد بریده از آنها، از  گرایش راست همین رفقای ما حمایت می کنند و روی این اختلافات حساب باز کرده اند. آیا همین که رفقای ما در صف بندی گرایشات اجتماعی در خارج از تشکیلات این مکان و جایگاه عینی را پیدا کرده اند معتبر ترین فاکت برای اثبات راست بودن مواضع سیاسی آنها نیست؟

 

به باور من این نوع نگرش و دِماگوژی سیاسی در تلاش برای نشان دادن تصویر غیر واقعی از اختلافات سیاسی رو به جامعه بیشتر به یک شوخی به سَبک و سیاق «تقیه» شبیه است. به این معنا، دست کم گرفتن شعور سیاسی افکار عمومی و مخاطبان این تشکیلات و طیف زیادی از فعالین سیاسی و پیشرو درون جامعه از جمله طبقه ی کارگر و دیگر جنبش های پیشرو و رادیکال که خود را با سیاست ها و استراتژی این حزب تداعی میکنند، است. چالش های جدی درون تشکیلات حزب کمونیست ایران و کومه له بر متن اختلافات سیاسی را با طَفره رفتن، اما و اگر، صغرا و کبرا کردن به روش و سُنتِ جریانات راست و با دادن کُدهای توهم زا، هدفمند ریشه ی اختلافات سیاسی را عامدانه با تحریک دیگر اعضای حزب بر یک متُد و شعار اخلاق کمونیستی می خواهد فرافکنی کند. نگارنده این مطلب با اشاره ای کوتاه به محور اختلافات سیاسی، نشان خواهد داد که این خوانش نه تنها دقیق نیست بلکه بطور واقعی و در حیطه ی پراتیک، در اتخاذ سیاست ها و تاکتیک های رهبری کومه له در چند سال اخیر در راستای استراتژی حزب و کومه له هم خوانی ندارد، کشمکش های سیاسی در واقع تقابل دو گرایش سیاسی مشخص است و پا بر عرض واقع دارد، یکی در دفاع از استراتژی حزب و کومه له در راستای خط سیاسی تشکیلات و دیگری در تقابل با آن، که منطقن این گرایش و رویکرد در جناح راست استراتژی حزب و کومه له قرار می گیرد بر همین مبنا دو قطب چپ و راست نه تنها توهم نیست بلکه در تشکیلات حزب کمونیست ایران و کومه له نمود بیشتری در پراتیک سیاسی پیدا کرده است. برای صحت و سقم نظراتم مخاطبان این نوشته را به مصاحبه اخیر رفیق جمال در برنامه ی کومه له و هه لسوراوان«۱» که در تاریخ ۲۹ فرورین ماه ۹۸ از تلویزیون کومه له ارجاع میدهم که این رفیق در قبال نظراتش کاملن دست به تقیه میزند.

 

بی گمان کم نیستند کسانی به عنوان شاهدان زنده ی تاریخ حزب کمونیست ایران و کومه له که بر این مهم اذعان دارند این نوع نظرات و رویکرد سیاسی راست روانه که در تقابل با استراتژی حزب و کومه له از زاویه ی اتکاء به اعتبار نامه ی برنامه و استراتژی این حزب به عنوان  قطب نما در حوزه ی پراتیک در اتخاذ و انتخاب سیاسی، به اندازه تاریخ حزب و کومه له سابقه سیاسی دارد و به هیچ وجه یک پدیده ی خلق الساعه و یک شبه نیست بلکه می توان با رجوع به اسناد تاریخی ثبت شده در کنگرها، پلنوم ها و کنفراس ها ی حزب و کومه له مستدل این نگرش را روبه جامعه شفاف نشان داد. همین گرایش راست با تمام تلاش اش به جز یک مقطع کوتاه از تاریخ حزب کمونیست ایران و کومه له، نتوانسته به خط رسمی سیاسی این حزب تبدیل شود تا جاییکه همیشه در حاشیه قرار گرفته است. اما باید گفت متاسفانه امروز این گرایش می خواهد هژمونی خود را بر خط سیاسی تشکیلات تحمیل نماید. بر خلاف ادعای رفیق کمیته مرکزی ما چه در کنفرانس ۱۲ تشکیلات خارج حزب و چه در مصاحبه ی اخیرشان که در با لا به آن اشاره شد، که گویا اظهار می کند نوشته اش را در «طاقچه گذاشته است » و در الویت کار و فعالیت اش قرار ندارد، باید گفت با زبانی دیگر میخواهد بگوید فعلن در تلاش است تا شرایط و توازن قوا را برایش مهیا و آماده کند، وقتی این امر مهم را تثبیت کرد آن وقت نظرات اش را از طاقچه بر روی میز کنگرها و کنفرانس ها در اولویت قرار خواهد داد تا سیاست و استراتژی این حزب را با شعار «تبعیت اقلیت از اکثریت» از ریشه بزند و مابه ازای عملی نظرات بایگانی شده در طاقچه را به خط مشی سیاسی و سیاست این تشکیلات در انحلال حزب و نهایتن سوسیالیسم را به طاق نسیان بسپارد، مستدل ترین و تازه ترین زنگ خطر همین تبیین و نگرش را در شعار به ظاهر دمکراتیک «تبعیت اعضای اقلیت از اکثریت» در کنفرانس ۱۲ تشکیلات خارج از کشور حزب و انتخاب اعضای کمیته ی خارج به وضوح خود را رو به جامعه نشان داد. دقیقن این همان زنگ خطری است که کنگره ۱۳حزب کمونیست ایران را هم میخواهد با همین متُدلوژی تثبیت، و نظرات قطب راست را در تقابل با استراتژی حزب با رجوع به نوشته های روی طاقچه اش را در الویت قرار دهد. به باور من هیچ عقل سلیم، آگاه و فهیمی از جمله نیروهای پیشرو و فعالین جنبش های رادیکال درون جامعه، قاعدتن نباید همچین کلاه شرعی (تقیه) را بپذیرند.

 

همانطور که در بالا اشاره نمودم و بر این امر واقفم که اختلافات سیاسی اخیر هم یک شبه ظهور نکرده و به این آواخر هم بر نمی گردد، بلکه از کنگره ۱۵ کومه له و کنگره ۱۱ حزب به بعد آهسته و پیوسته با مکانیزم های مختص به خود در فونکسیون های تشکیلاتی عملن صف بندی سیاسی و نیرو حول نظرات خود را سازماندهی کرده است، و بر خلاف اظهارات رفیق ابراهیم  علیزاده در برنامه ی کومه له و هه لسوراوان«۲» در تاریخ  ۱۵ فروردین ۹۸که گویا کنگره های ما بدون هیچ اختلاف نظری و در کمال آرامش بدونه هیچ مشکلی قطعنامه ها و سیاست خودش را رو به بیرون تدقیق و به تصویب رسانده است باید گفت به این شیوه نبوده است. سوالی مسئولانه که فعالین و جنبش های پیشرو و رادیکال درون جامعه از حزب ما و رفیق ابراهیم علیزاده خواهند پرسید این است که، اگر اینگونه باشد و این امر را مفروض بگیریم که تصویب سیاست ها که نمودش در اسناد و قطعنامه ها به زندگی و سرنوشت توده های زحمتکش و طبقه ی کارگر ربط مسقیم دارد، چرا هیچ فیلمی از کنگره که ۱۷ کومه له روبه جامعه و طبق روال همیشگی روبه بیرون انتشار پیدا نکرده است؟! آیا این سوال ایجاد نمی شود که یک حزب جدی و مسئول در قبال تمام رویدادهای سیاسی اجتماعی در دل جامعه چه جوری است که پخش فیلم های کنگره ی ۱۷کومه له را روبه جامعه انتشار نداد؟! این سوال نباید غیر منطقی باشد این یک واقعیت انکار ناپذیر است. نه اینکه گویا ما می خواهیم با انداختن ذربین بر نظرات رفیق بغل دستیمان کشف گرایش کنیم.

 البته که ما بر این باور هستیم، وجود گرایشات مختلف در یک تشکیلات یک امر کاملن نُرمال است و به خودی خود هیچ اشکالی نه تنها ندارد بلکه به پویایی، ارتقای آگاهی و پختگی سیاسی کل اعضاء کمک شایانی خواهد کرد، اما با توجه به اظهارات رفیق جمال بزرگپور در کومه له و هه لسوراوان باید به این رفیق یادآوری کرد، در راهکار  ائتلاف سیاسی و ناهمگون شما رفقا یک نقطه و گره کورر پراتیکال وجود دارد که اشکال و چالش جدی را در عملی کردن خط مشی سیاسی و استراتژی حزب و کومه له ایجاد میکند، آن هم این است که شما رفقا تلاش می کنید آهسته و پیوسته برای بدست گرفتن تمام ارگان های اصلی در حزب و کومه له، سازماندهی شده زیر لوای شعار تحکیم و انسجام حزبیت و تبعیت اقلیت از اکثریت و متهم کردن رفقای هم حزبیتان به کمونیست کارگری در منحرف کردن افکار عمومی و مخاطبان حزب کمونیست ایران و کومه له، همچنین فراهم کردن زمینه یی برای یک ائتلاف در تقابل با مصوبات و سنت های مبارزاتی کومه له با توجیه دیپلماسی از نوع ک. ن. ک و احزابی همچون خه بات و مشتقات پ ک ک، در جهت انحراف افکار عمومی و دادن کُدهای اشتباه در مقایسه کردن این نوع از دیپلماسی با هیئت نمایندگی خلق کُرد و رابطه با دولت عراق در گذشته، پلاتفرم و گرایش یک قطب راست را بر این تشکیلات به عنوان خط سیاسی تحمیل نمایید. این تنها یک ادعای خشک و خالی نیست بلکه روند فعالیت های حزبی در ارگانهای مختلف در دو بخش کردستان و خارج و متعاقب آن عملکرد رهبریت کومه له در این چند سال اخیر در برخورد به و رابطه دیپلماسی با احزاب بورژوا ناسیونالیست این را به وضوح نشان داده است.

 

به باور من رفقای ما در قطب راست کماکان دارند با شعار بى اساسى همچون تحكيم و انسجام حزبيت برنامه ی خودشان را پيش می برند، رمز و شعار اين پروژه هم متهم كردن رفقاى كه از استراتژى حزب دفاع ميكنند، به كمونيست كارگرى است. دقيقن همان شعارى كه در انشعاب سال ٢٠٠٠ زحمتكشانى ها و طرفداران عبدالله مهتدى و فراكسيون روند سوسیالیستی در چند سال بعد آن با همين و شعار كُد واژه، خود رهبرى كومه له و حزب كمونيست ايران را از جمله رفيق ابراهيم عليزاده را به كمونيست كارگرى متهم ميكردند كه متاسفانه بايد گفت بعد از چندين سال دقيقن بر همين متُدلوژى تلویحن رفیق ابراهیم علیزاده در آخرین مصاحبه ی خود در برنامه کومه له و هه لسوراوان، ۸۰ درصد از کادرهای قدیمی و همسنگران خود را به كمونيست كارگرى متهم كرد. در واقع اين رمز پيروزى کسانی شده است كه ميخواهند اصل موضوع و اختلافات سياسى كه پا بر عرض واقع دارد را به حاشيه برانند تا بتوانند بدونه هيچ مانعى پروژه ى خود را به پيش ببرند، بر همين مبنا بايد گفت كه گذشت زمان سِره را از ناسِره نشان خواهد داد.

 

به باور من در همین راستا و از همین زاویه در واقع یک «ائتلاف سیاسی ناهمگون در قطب راست» در حزب کمونیست ایران و کومه له وجود عینی پیدا کرده که یک دست نیست اما با یک رویکرد و جهت سیاسی در تقابل با استراتژی حزب در موضع گیری های سیاسی، خود را نشان داده است. اگر بخواهیم به صورت کُنکرِت و خیلی جمعبندی شده محور اختلافات سیاسی را بیان کنیم میتوان به چند محور اشار نمود از جمله: ۱.اختلاف بر سر تحقق سوسیالیسم در ایران ۲.مخالفت بر سر همکاری احزاب چپ و کمونیست در ایران ۳. اختلاف بر سر وجود ماندن حزب کمونیست ایران ۴اینکه استراتژی کومه له بعنوان مانعی در جهت همکاری پایدار با احزاب راست را به رسمیت نمی شناسد. میتوان گفت این اختلافات در تقابل با بخش اساسی از استراتژی حزب و کومه در برنامه حزب کمونیست ایران قرار می گیرد و بر همین مبنا رویکرد و گرایش سیاسی این رفقا در قطب راست استراتژی حزب و کومه له قرا می گیرد. اختلافات سیاسی اشاره شده و متعاقب آن عملکرد رهبری تشکیلات کومه له در موضع گیری های سیاسی در مصاحبه ها و مطالب های که بصورت نوشته روبه بیرون انتشار پیدا میکند در واقع تکه های پازلی است که زنجیروار به هم متصل است و وقتی کنار هم چیده می شود یک پلاتفرم سیاسی قطب راست را از خود به نمایش میگذارد.

 همچنین در ادامه باید اذعان داشت که برای پرده پوشی این اختلافات با تبلیغ های ناروا و بدور از هرگونه واقعیتی از جمله خالی کردن زیر پای رفیق ابراهیم علیزاده به عنوان دبیر اول کومه له، پیوستن حزب کمونیست ایران به احزاب منتسب به کمونیست کارگری و برچیدن اردوگاه زرگویز، به یک شیوه ی کاملن غیر متمدنانه و بدور از واقعیت، در داخل شهرهای کردستان تبلیغ شده است. آیا فعالین داخل شهرهای کردستان از این تبلیغات بی خبرند و این تبلیغات ریا کارانه را بارها به ما اطلاع نداده اند؟! از طرف فعالین پیشرو داخل شهرهای کُردستان رهبریت حزب و کومه له را در مورد این پروپاگنده های سیاسی بی پایه و  اساس، مورد سوال قرار داده نشده است؟! آیا ما حق داریم بپرسیم چه کسانی و با کدام پروژه همچین پروپاگنده های را به راه انداخته و چه هدفی را دنبال کرده اند؟! آیا این پروپاگنده های سیاسی و پروکاسیون های بی پایه و اساس سعی در به حاشیه راندن ریشه ی اختلافات سیاسی با یک دماگوژی سیاسی ندارد؟!

 

کلام آخر

به باور من این اختلافات نه تنها توهم نیست بلکه یک قطب راست که دارای یک ائتلاف ناهمگون سیاسی اما با یک رویکرد و جهتگیری سیاسی در تقابل با استراتژی و برنامه حزب کمونیست ایران و کومه له، نقطه تلاقی این ائتلاف ناهمگون ما به ازای عملی و خروجی اش خود را نشان داده و استدلال من رجوع به سخنان رفیق کمیته مرکزی ما از جمله حسن رحمان پناه با آزاد منشی و از تریبون رسمی این تشکیلات اظهار می کند که استراتژی کومه له را بعنوان مانعی در جهت همکاری پایدار با احزاب راست را به رسمیت نمی شناسد و تحقق سازماندهی اقتصاد سوسیالیستی را در ایران امری ناممکن میداند. (فیلم این سخنان موجود است) و در همین راستا مصاحبه ها و نوشته های روی طاقچه ی رفیق جمال بزرگپور در انحلال حزب کمونیست ایران، نقدش به حاکمیت شورایی در کردستان و آخرین نوشته ی ایشان در مورد رابطه سوسیالیسم و دمکراسی! که سوسیالیسم را نه تنها در الویت نمی داند بلکه تحقق سوسیالیسم را مرحله بندی و به ناکجا آباد حواله می کند.

 

به اعتقاد من نباید اجازه داد قطب راست در این تشکیلات بر خلاف مقتضیات و سُنت های تاریخی و رادیکال که بر متن استراتژی حزب کمونیست ایران و کومه له در اتخاذ تاکتیک ها و سیاست هاش استوار است، عمل کند. از این زاویه ما  نمیتوانیم مسائل سیاسی و نگرانیهای موجود و سوالات مطرح شده چه در داخل و چه از بیرون تشکیلات، که با حفظ تمام پرنسیب های سیاسی در برابر تشکیلات ما مطرح می شود را نادیده بگیریم. باید به تمام سوالات مسئولانه مثل همیشه پاسخی شفاف و مشخص داد.  دفاع کامل از تمام دستاوردهای رادیکال، پیشرو و انقلابی که با نام حزب کمونیست ایران و کومه له تداعی می شود وظیفه ما کمونیست ها است. نهایتن باید گفت این وظیفه ی تمام اعضاء و جنبش های رادیکال و پیشرو درون جامعه است با دخالتگری مسئولانه با تمام توان و با دخالت بر این امر مهم، جبهه ی كمونیستی و چپ و رادیكال، در سازمان کردستان حزب کمونیست ایران و کومه له را تقویت نمایند. باید با ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻌﺎﻝ خود ﺩﺭ ﺟﻨﺒﺶ ﻫﺎﻱ سیاسی-اجتماعی ﺑﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥِ ﮐﺎﺭﺳﺎﺯ ﺑـﻮﺩﻥِ راهکارها ﻭ استراتژی سوسیالیستی برای  ﺗﺤﻘق ﻣﻄﺎﻟبات جنبش انقلابی در دو بخش سراسری و منطقه ای، ﺗﻼﺵ کنیم تا رهبری سوسیالیستی ﺭﺍ ﺑـﺮ ﺍﻳـﻦ ﺟﻨـﺒﺶ انقلابی و رادیکال ﺗـﺎﻣﻴﻦ کرده و ﺍﻳﻦ ﺟﻨﺒﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺘﺤﺪ طبیعی جنبش کارگری ﺩﺭ ﺍﻣﺮ سازماندهی ﺍﻧﻘﻼبی کارگر ﺗﺒـﺪﻳﻞ ﮐﻨـیم و ﭘﺎﻳﮕـﺎﻩ سیاسی-اجتماعی خود برای تحقق سوسیالیسم بعد از سرنگونی حاکمیت تا دندان مسلح جمهوری اسلامی، در تعرض به تمام مناسبات سرمایه داری و لغو مالکیت خصوصی، توسط طبقه ی کارگر و دیگر جنبش های رادیکال و پیشرو، تحقق سوسیالیسم را در راستای حاکمیت شورایی به انجام برسانیم.

 

ناصر زمانی

۱۷ آوریل ۲۰۱۹

پی نوشت:

  • مصاحبه رفیق جمال بزرگپور در برنامه کومه له و هه لسوراوان از تلویزیون کومه له در تاریخ ۲۹ فرورین ماه ۱۳۹۸

https://www.youtube.com/watch?v=tn9yJtUjQL4

 

  • مصاحبه رفیق ابراهیم علیزاده در برنامه کومه له و هه لسوراوان از تلویزیون کومه له ۱۵ فروردین ۱۳۹۸

https://www.youtube.com/watch?v=9IgWcSzNPcs

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com