رهبری حزب کمونیست ایران در برابر عدول از اصول رهبری وقت کومله بایستی کماکان قاطعانه بایستد!

ناصر بابامیری
April 01, 2019

رهبری حزب کمونیست ایران در برابر عدول از اصول رهبری وقت کومله بایستی کماکان قاطعانه بایستد!

این روزها قطعنامه پایانی "کمیته دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای سیاسی کردستانی" متشکل از 33 حزب و سازمان ناسیونالیستی و اسلامی انتشار یافت و کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران هم در صدر امضاء کنندگان بود! نخست یکی از رفقای کادر حکا ر.پویا محمدی طی نوشته ای به شرکت کومله در این مرکز، علنی اعتراض نمود و در آن به درست رهبری کومله را فراخواند تا پیرامون اتخاذ چنین سیاستی و پیوستن به همچون کمپی( که محل تلاقی انواع گرایشات ناسیونالیستی و اسلامیست) که در خفا و بدور از انظار اعضای حزبی انجام شده توضیح دهند. چرا که کومله بنا به اصول سازمانی میبایست قبل از چنین انتخاب آگاهانه و اقدامی سیاسی آنرا علنا و شفاف خصوصا با کادر و اعضای حزب در جریان میگذاشت و بطریق اولی فلسفه این انتخاب سیاسی راستگرایانه را علنا رو به جامعه نیز توضیح میداد و در میان میگذاشت نه اینکه اعضای حزب و جامعه را نیز غافلگیر کند! طبیعتا در این فاصله شمار زیادی از کادر و اعضای حزب کمونیست ایران به این حرکت سیاسی رو به قهقرای رهبری کومله بسیار مسئولانه واکشن نشان دادند و خواهان پاسخگویی شدند.
با فاصله کوتاهی از انتشار بیرونی مطلب رفیق پویا و ضمیمه نمودن قطعنامه پایانی این مرکز، و اعتراض دیگر اعضای حزب در دنیای مجازی، به اینکه کومله جزو امضاء کنندگان چنین آن بود، حزب کمونیست کارگری هم طی نوشته ای این سیر قهقرایی رهبر کومله را مورد نقد قرار داد.( اینکه حزب کمونیست کارگری ایران چقدر نقدش مسئولانه بود یا خود نیز در کدام کمپ واقع شده بحث دیگریست. بدنبال راه افتادن این موج انتقادی، دبیرخانه کومله اطلاعیه صادر نمود، که حدااقل انتظار این بود، شاید آنرا تکذیب کند، اما بجای تکذیبیه نوک حمله اش را به شیوه ای ناموجه متوجه این حزب نمود و ضمنا اینگونه از حضور فعالانه اش در این مرکز پرده بر داشت:
«از آنجا که کومه له ( سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) ، در جریان تاسیس این مرکز قرار دارد و در سالهای اخیر در بسیاری از اجلاسهای آن شرکت نموده و بعضا مواضع مشترکی را اتخاذ کرده است، صادر کنندگان بیانیه پایانی بدون توجه به عدم حضور ما در این اجلاس، نام سازمان ما را هم احتمالا با با کپی از بیانیه های قبلی درج کرده بودند. این یک اشکال فنی بیش نبود و سوء تفاهم در یک تماس دوستانه با اداره کنندگان اجلاس بر طرف شد و نام کومه له از متن رسمی انتشار یافته آن برداشته شد. تا اینجای قضیه مشکل به سادگی بر طرف شد و لطمه ای هم به مناسبات دوستانه ما با این نهاد نخواهد زد.»(نقل قول داخل گیومه از اطلاعیه دبیرخانه کومله)

اطلاعیه دبیرخانه کومله صریح و روشن اذعان نموده، کومله در جریان تاسیس این مرکز قرار دارد، و در سالهای اخیر در بسیاری از اجلاسهای آن شرکت نموده و بعضا مواضع مشترکی را اتخاذ کرده است! پیوستن رهبری کومله به کمپی که ماهیتا با رژیم در مماشات چهل ساله بسر برده و ضد کمونیست ترین و سوپر ارتجاعی ترین جریانات اسلامی و ناسیونالیست در آن گرد هم آمده اند به کدام افق خدمت میکند؟ کمپ جریاناتی که عمدتا بسته به منافع سکت و ارتجاعی خود مبارزات توده های رادیکال و پیشرو این منطقه را دستمایه معامله گری ها و بند و بستهای گاها مخفی و بخشا علنی خود با دول مرتجع منطقه ای یا با متحدین غربی خود قرار داده اند آیا سقوط سیاسی نیست؟|! آنهم خصوصا در چنین اثنایی که از هر زمانی مبارزات طبقه کارگر و دیگر اقشار خواهان آزادی و برابری در ایران بیشتر رو به اعتلای انقلابی است و دارد در جنگ نابرابر کار و سرمایه علیه این نظام ضد انسانی میجنگد و می رزمد. یعنی به همین اعتبار بیش از پیش می طلبد جبهه کمونیسم، پیشروان انقلابی و آزادیخواهان در برابر کل کمپ راست تقویت گردد! نمیشود همزمان هم در کمپ راست بود هم در کمپ کمونست و چپ!
متاسفانه مسیری که رهبری وقت کومله بدان پا گذاشته یک انتخاب کاملا آگاهانه سیاسی است و چندان هم در خفا نبوده تنها شاید هنوز به سیاست رسمی کل تشکیلات تبدیل نشده. و خصوصا از کنگره 17 کومله به اینسو این رهبری تمام زورشان را دارند می زنند که تیم مقابل اعم از کادر و رهبری حزب کمونیست ایران را خلع ید سیاسی کنند و این سیاستها را رسما علنی کنند. یعنی این رویکرد یکشبه شروع نشده و پیشینه آن لااقل به شرکت در "کنگره ملی کرد" در سال 2013 بر میگردد! (البته همان موقع نیز من به سهم خودم طی نوشته ای این سیاست رهبری کومله را نقد نمودم).
آنچه در این مرحله جدید است بریدن از کمپ پیشین است و پیوستن به کمپ دیگر. البته این نوسان انتخاب میان دو کمپ شاید اندکی به قبل از کنگره ملی هم بر میگردد ولی نیازمند سبک و سنگین کردن توازن قوا بود از نظر تیم رهبری که در راس آنان ابراهیم علیزاده قرار دارد. این انتخاب میان دو کمپ منوط به قطع امید از یکی و ایجاد بارقه ای از امید از سوی دیگری ممکن و نیازمند گذر زمان بود. نفسهای پایانیشان در کمپ قدیمی را وقتی کشیدند که دیدیم کمپی که پس از اینکه کشتی کنگره ملی اشان به گل نشست، اینبار ابراهیم علیزاده شتابزده پیشقراول و سخنگوی مرکز همکاری طیفی از احزاب ناسیونالیستی مذهبی در آن کمپ شد، تا شاید از قبل آن بتواند به این صف بندی آرایش منظمی بدهد و آنرا رهبری کند و حتی با آنان قطعنامه مشترک صادر کرد، اما آنزمان رهبری حزب کمونیست ایران بسیار بموقع و قاطعانه در برابر این راستروی رهبری کومله ایستاد و علنا این اقدام را خط قرمز اعلام نمود. هر چند ظاهرا رهبری کومله عقب نیشنینی تاکتیکی نمود، ولی این طیف رهبری دچار اشتباه معرفتی نشده بود که این خط قرمزها بتواند آنرا از ادامه سیاست و پیوستگیشان با افق راست و احزاب ناسیونالیست نه تنها ایرانی بلکه منطقه باز دارد پس حربه جدیدشان این بود آرایششان را تغییر دهند. به همین منظور رهبری وقت کومله تا آمده خود را یکدست تر کرده تا سیاست و جهتگیری ناسیونالیستی و بغایت راست ایندوره خود را در پوشش استراتژی کومله اگر بتواند حتی به رهبری حکا و کادر و اعضای این تشکیلات حقنه کنند که صدالبته تا کنون تلاششان بی ثمر مانده!
اما پیوستن به کمپ جدید تنها استراتژی روشن نمیخواهد، یعنی چیزی که ابراهیم علیزاده خیلی وقت پیش طی پروژه ای ناقوس زدن تاریخ کومله کمونیست را بواسطه استراتژی "کومله نوپا" شفاها در چندین حلقه برنامه تلویزیونی از محتوای واقعی تهی ساخت و به خورد شنوندگان و بینندگان داد. بلکه پراتیک و سیاست به روز شده نیز میخواهد که همسویی هایشان را علنا با گردهمایی و قطعنامه ها کمااینکه اطلاعیه دبیرخانه کومله صریحا اشاره نموده، چیزی جز مابه ازای مادی این استراتژی و اتخاذ سیاستهای جدید ایندوره نیست. چند سالی پیش ابراهیم علیزاده تفاتهای سیاسی و استراتژیک خود با رهبری حکا را طی پروژه ای فکر شده، شفاها با تحریف و حتی بخشا زیر فرش کردن رویدادهای تاثیر گذار در زمینه شکلگیری حزب کمونیست ایران به روشنی و علنا طی پنج حلقه برنامه تلویزیونی تحت عنوان "حزب کمونیست ایران، ناکامی ها، دستاوردها و چالشها " به موجزترین شیوه شروع و بیان کرد! کمااینکه در ادامه و تکمیل این پروژه طی نه حلقه مصاحبه با رادیو کوردانه تحت عنوان:" تاریخ کومله از نگاه ابراهیم علیزاده " نیز بخشی عمده از تاریخچه کومله را به همین منوال تحریف و ساختگی به خورد مخاطبین خود میدهد! تازه ابراهیم علیزاده از این گامی فراتر هم پیش میگذارد برای اینکه زمینه های شکلگیری کومله و حکا را که از متن تحولات و دگرگونیهای جهانی، منطقه ای و ایران برخاسته بر تاریخ ساختگی خود منطبق کند بعضا منشاء انقلاب، افقها، جنبشها و بطور اخص پراتیک جنبش کمونیستی را از متن تاریخی خود قلب و مصادره به مطلبوب میکند. در دو حلقه دیگر برنامه تلویزونی تحت عنوان: "رفرم یا انقلاب" کلی اعوجاج و تبین دلبخواهانه وارد این دوکتورین پدیده انقلاب میکند که کلا انقلاب را با دوردستها حواله و برای رفرمیسم نه رفرم استادتر از کائوتسکی اعتبار جمع میکند. یعنی اینکار را چنان داهیانه و کارکشته تر از هر اساتید دانشگاهی با مقدمه ای شبه علمی طی مباحثش در زر ورق می پیچد که اگر کسی بر تاریخ انقلابات، جنبشها، افقها و پراتیک مبارزات در عرصه جهانی اعم از رویدادها مهم تاریخی کمون و اکتبر اشراف نداشته باشد باید برود از مصاحبه های رفیق ابراهیم یاداشت بردارد! حتما میشود در آینده با استناد به مباحث شفاهی تاریخ دستاز ارائه داده شده از سوی ایشان در شانزده حلقه برنامه با وارد شدن به جزئیات فیگور و فاکتورها از این جعل تاریخی بیشتر پرده برداشت.
متاسفانه ابراهیم علیزاده در راس رهبری کومله برای جعل تاریخچه حزب کمونست ایران و کومله چندین سال است آستینها بالا زده، دیگر باید جعل خاستگاه انقلاب و تاریخ تحولات منطقه نزد ایشان بسیار امری ساده تر و ثانوی باشد! به همینخاطر فی البداهه نیست راستروی رهبری وقت کومله و اینکه با جریانات ناسیونالیستی و مذهبی حول یک استراتژی گردهم آمده اند و دارند قطعنامه مشترک انتشار میدهند! یعنی این اقدام رهبری کومله با تمام معنا درغلتیدن به اپورتونیسم و در نوع خود سقوط سیاسی محسوب میگرد و چوب حراج زدن است به تمام پیشینه یک جریان کمونیستی است که تاریخی درخشان بر تارک جنبش کمونیستی دارا بوده!
رهبری حکا از شرکت کومله در چنین کمپ،مرکز و اجلاس آن و صدور قطعنامه های آنان بیخبر بوده اگر بیخبر نبوده چگونه تا کنون علیه آن موضعش را علنی نکرده!؟
حزب کمونیست ایران در تاریخ درخشان مبارزاتی خود کورانها و تندپیچهای بسیار مهم تاریخی نظیر آنچه آمریکا و غرب با استراتژی "نظم خونین" جهانی با خود آوردند و افق های سیاسی و آرایشهای سیاسی بخش عمده ای از احزاب سیاسی و بخشا کمونیستی در سراسر جهان و خصوصا خاورمیانه را نیز تحت الشعاع خود قرار داد و زیر و رو کرد، نه تنها افق سیاسی خود را گم نکرد بلکه سرافرازانه در برابر همه شداید آن با عزمی راسخ ایستاد. تاریخ گواه میدهد حتی این حزب به تکیه گاه قابل اتکای دیگر کمونیستها در کشورهای همجوار نیز تبدیل شد. به همینخاطر آنچه از رهبری حزب کمونیست ایران انتظار می رود اینست که در قبال این گرایش معین که دارد در حزب و کومله مسئله ساز میگردد کماکان پرچم دفاع از استراتژی و سنتهای کمونیستی حکا و کومله را برافراشته نگه داشته و بایستد!


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com