عامل و مسبب اصلی فجایعی که زلزله و سیل نیز در جامعه ایران ببار آورده خود رژیم است!

ناصر بابامیری
March 27, 2019


متاسفانه دیروز 5 فروردین سیل ویرانگر دیگری شیراز و چند استان دیگر اعم از خوزستان، لرستان، کرمانشاه و بعضی مناطق دیگر را نیز فراگرفت و تلفات و خسارات جانی و مالی فراوانی در برداشت. این در حالیست که بخش زیادی از سیل زدگان دو استان گلستان و مازندران که از هفته قبل در محاصره سیل هستند برغم موج وسیع کمک رسانی شبکه های مستقل مردمی از دیگر استانها هنوز هم نجات نیافته اند. مبرهن است دولت هم به روال همیشگی در این حوادث از ارسال بموقع نیروی های امداد رسانی شانه بالا انداخته و تازه بر سر راه تیم های کمکی مردم نیز سنگ اندازی کرده. همین امر موجب شده طی اینمدت بر میزان تلفات لحظه به لحظه افزوده شود. میزان تلفات جانی و خسارات مالی و بی مسکن و آواره شدن در شیراز بیش از جاهای دیگر گزارش شده. هر چند هنوز آمار دقیقی از میزان کشته، مفقود و مصدوم شدگان در دست نیست و رژیم بشدت آنها را سانسور میکند، اما آخرین خبرها از محل حاکی از اینست تا کنون میزان کشته ها در شیراز به 19 نفر رسیده و ده ها نفر هم زخمی اعلام شده اند و آماری بی مسکنی و آوارگی در همه مناطق در ابعاد میلیونی تخمین زده شده. ویدئوهایی که تا کنون از محل ارسال و در دنیای مجازی هم رسانه ای شده اند صحنه های بسیار دردناک و تراژیک از مردم گرفتار شده در سیلاب را نشان میدهد که بیم آن می رود میزان تلفات بسیار بالاتر از آمارهای اعلام شده باشد. صحنه هایی که ماشینها با سرنشینان بر موج پرخروش و بی امان سیل سوارند و در حال بلعیده شدن هستند!
بدلیل ادامه ریزش باران و تگرگ شدید در بعضی از استانها سطح آب رودخانه ها به حدی بالا آمده که سدها و سیلاب بندهای این مناطق بدلیل غیراستاندارد بودن یا عدم لایروبی و فرسوده شدن شدیدا در معرض تلاشی هستند. به همین خاطر زندگی میلیونها نفر در این استانها با مخاطرات بسیار جدی مواجه است. حتی مقامات دولتی که خود را از فجایع ببار آمده بی وظیفه کرده اند بدان اذعان نموده هر آن احتمال دارد سدها از جمله سد دز بشکند. به همین منظور از مردم شهرها و روستاهایی که در مسیر این سد واقع شده اند درخواست شده هر چه سریعتر این مکانها را تخلیه کنند.
همه به خاطر دارند سال گذشته هم که زلزله ای با قدرت 6 ریشتر شهر کرمانشاه و ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب و چندین شهر و روستاهای حومه آنها را لرزاند و به دنبال آن سیل ویرانگری نیز این مناطق را فرا گرفت، هزاران کشته و زخمی و میلیونها نفر آواره و بی مسکن شدند. سران دولتی نه تنها از ارسال نیروی امداد رسانی سرباز زدند بلکه به بهانه واهی اینکه امدادرسانی مردمی باید از طریق قانونی انجام شود حتی سر راه بخش زیادی از تیم ها و شبکه های مستقل مردمی که به یاری آنان شتافتند مانع ایجاد کردند. هزاران کامیون از کمکهای مالی مردم را نگذاشتند به دست زلزله زدگان برسد و این مانع تراشیهای مضحک خود موجب شد میزان تلفات به دلیل برودت سرما و بی سرپناهی و نبود بهداشت و درمان از میزان فاجعه زلزله کمتر نباشد! هنوز هم که هنوز است هزاران خانوار این مناطق زلزله و سیل زده زیر خانه های ساخته شده از چوب و نایلون یا در کانکس هایی زندگی میکنند که با وزش باد و باران خانه اشان طوفانی و زندگیشان به جهنمی تبدیل میشود! کما اینکه دیروز سیل در این مناطق به راه افتاده و برای چندمین بار متوالی ده ها هزار نفر را آواره کرده. و وضعیت بمراتب بدتر از ساکنین این شهرها باز اسکان داده شدگان در همان خانه های پوشالی و کانکس ها در سرپل ذهاب و کرمانشاه بوده که در همان ساعات اولیه سیل تا کنون به محاصر آب افتاده و در معرض خطر مرگ هستند.
این دیگر جزو بدیهیات است نزد اکثریت عظیم جامعه چهل سال است ویرانگرتر و مهیب تر از زلزله و سیلاب وجود خود این نظام است که جدا از استثمار و به بردگی کشاندن اقشار مختلف این جامعه، همه بنیادهای زندگی را نیز تخریب و به فنا کشانده. زلزله و سیلاب را "بلایای طبیعی" قمداد کردن از سوی گله های آخوند سرمایه دار تنها و تنها برای در رفتن از زیر بار مسئولیت فجایعی است که آنها با بالاکشیدن بودجه های آن به بار آورده اند. و الا سیل و زلزله شدیدتر از این در کشورهایی که زندگی و امنیت شهروندانشان برایشان اهمیت دارد اتفاق افتاده ولی بدلیل بکار گرفتن دستاوردهای علمی، امکانات و ارتقاء دادن مداوم سطح استاندارد زیر ساختهای شهری، روستایی و محافظت از محیط زیست خسارات و تلفات در چنین اثنایی را به صفر یا حداقل رسانده. هزینه هایی که بطور معمول بایستی در یک کشور متعارف سرمایه داری تخصیص داده شود به استاندارد کردن عمران اعم از شهرسازی و آبادانی، آبراهه ها، سدها و سیلاب بندهای استاندارد و حفاظت از جنگلها و کل محیط زیست( صد البته آنهم محصول و دستاورد مبارزه اقشار مختلف و در راسشان کارگران و پیشروان و سوسیالیستهای این جوامع بوده). اما این رژیم حتی این معیار و میثاقهای عمرانی و حفاظت از محیط زیست کشورهای متعارف سرمایه داری را نیز نه تنها برای شهروندانش برنمی تابد بلکه خود در ویرانی و تخریب زیرساختها و کل محیط زیست این مملکت دست بالا داشته و رتبه نخست جهان را کسب کرده! چپاول ثروت و سامان این جامعه از سوی سران این رژیم و اعوان و انصارش و انتقال سرمایه های هزاران میلیارد دلاری به دیگر کشورها از آنان حتی در بخشی از کشورهای اروپای و آمریکایی یک الیگارشی مالی تمام عیار ساخته! تنها طی چند سال اخیر دوجین دوجین دست اندرکاران رژیم و آقازاده ها به سرمایه های هنگفت که از هزاران بیلیون دلار فراتر بوده در کشورهای کانادا و آمریکا و یا اروپایی اسکان گزیده اند. اینها دنباله همقطاران دیروزی خود هستند که با پولهای باد آورده که به جیب زده اند در کشورهای غربی و منطقه مشغول لابیگری برای بقای ننگین این رژیم هستند. لابیانی که چند دهه است با سرمایه غارت شده مردم که میبایست صرف بهبودی شرایط زندگیشان شود در خیابانهای کانادا و آمریکا و در مساجد اروپا عاشورای حسینی برپا میدارند و آش نذری پخش میکنند. سرمایه هایی غارت شده این مملکت که سران این رژیم برای بقای عمر ننگین خود آنرا صرف کمک به شبکه های تروریستی میکنند و رژیمهای مرتجع منطقه ای را با پول مردم پر و بال میدهدند. اگر کسی در این شک کند همه ویرانیهای به بار آمده دراین مملکت مسبب اصلی آن کسی جز رژیم جمهوری اسلامی نیست حتما منفعتش به گوشه ای از غارت و چپاول این رژیم بند است!
دم زدن از بلایای طبیعی دیگر جوکی بیش نیست! کمااینکه مشتی اراجیف کلاشانی نظیر رئیس اسبق سازمان مدیریت بحران کشور، آقای اسماعیل نجاری که سال 1389 در واکنش به فجایعی زیست محیطی که هر ساله از مردم قربانی میگیرد با عبارت: "امضای تفاهمنامه با حوزه علمیه برای جلوگیری از بلایای طبیعی"، در رورنامه "فرهیختگان" تیتر زده شد و همان موقع واکنش مردم را نیز برانگیخت و آنرا جوک مجلسیان خواندند!
با وصف این همه شرایط فلاکتبار اقتصادی و اختناق که این رژیم طی چهار دهه حاکمیت ننگین خود بر این جامعه اعمال نموده و برغم همه فجایعی که دامن جامعه را گرفته و مسبب و عاملی اصلی آن در درجه نخست خود این رژیم است، اما اینکه رژیم نتوانسته روحیه همبستگی و مبارزه در میان اقشار جامعه را هنوز هم که هنوز است تضعیف کند نقطه امید بزرگی است که دقیقا رژیم هم از آن هراسان است. این نشان میدهد این جامعه برغم چنین اوضاع و شرایطی اسفناکی شور زندگی و مبارزه را کماکان نه تنها در سر دارند بلکه هر بار در این پیشامدهای ناگوار با ایجاد موجی از شبکه و تیمهای مستقل کمک رسانی در سراسر مناطق به رژیم میگویند نمی توانید بسادگی روحیه اتحاد و همدلی مبارزاتی ما را تضیعف و در هم بکشنید!
همینجا باید به خانواده و بستگان همه عزیزان جانباخته تسلیت گفت و ابراز همدردی عمیق نمود و ضمنا برای کلیه مصدومین این فاجعه انسانی آرزوی بهبودی هر چه سریعتر کرد.
زنده با روحیه همبستگی و همیاری با سیل زدگان!
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی
26.03.2019


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com