سیل، درماندگی رژیم و قدرت همبستگی مردم در گوشە و کنار ایران!

عزیز آجیکند
March 31, 2019


 بار دیگر بارانهای بهاری در اکثر شهرهای ایران تبدیل به سیل شد و سیل ویرانی و مصیبت را بهبار آورد و نوروز و سال نو را بە کام شهروندان ایران تلخ نمود .
در این روز های بهاری ٢٧ استان متأثر از سیل و آبگرفتگی شدند. متاسفانە در این حادثە بخشهای بزرگی از شهرهای ایران تلفات انسانی و ویرانی های گسترده ای را به دنبال داشته است. تا کنون دهها نفر جانشان را از دست داده اند، صدها نفر زخمی شده اند، هزاران خانه ویران شده اند و صدها هزار نفر از هستی ساقط شده اند. گسترده ترین سیلابها در ترکمن صحرا، یعنی استان گلستان جاری شده است که با بیشترین خسارتهای مالی و ویرانی همراه بوده است. این حوادث باعث مرگ ٤٤ نفر در نقاط مختلف ایران شدە است . ٢١ نفر در استان فارس، ۷ نفر در گلستان، ۵ نفر در مازندران، ۳ نفر در خراسان شمالی، ۲ نفر در کهگیلویه و بویراحمد، یک نفر در کرمانشاه، یک نفر در خوزستان، دو نفر در لرستان، یک نفر در همدان و یک نفر در سمنان شدە است . همچنین این سیل باعث مصدومیت ۲۶۵ نفر هم در استانهای فارس، کرمانشاه، لرستان، ایلام، سمنان، خراسان شمالی و رضوی، خوزستان، بوشهر، کهگیلویه بویراحمد، همدان و کرمان شدە است.
گزارشهایی کە از ایران میرسند حاکی از آنست کە نهادهای حکومتی در عملیات امداد و نجات که علی القاعده بایستی در لحظات اولیه انجام گیرند بسیار کند و مستأصلانه بودەاست . اما درماندگی رژیم در انجام عملیات امداد و نجات، و کندی در ارسال کمک های اولیه تنها عامل بروز بحران انسانی بعد از وقوع سیل در استانهای کشور نیست. درجه بالای آسیب پذیری مردم این منطقه در برابر این سانحه طبیعی ریشه در مناسبات تولیدی سرمایه داری دارد که این مناسبات تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی ابعاد ویرانگرش مرزهای ناشناخته ای پیدا کرده است. ابعاد فقر و فلاکت اقتصادی، عدم امنیت شغلی مردم، ناامنی اجتماعی، سکونت در محل های نامناسب، زندگی کردن در روستاهای دورافتادە بدون کمترین امکانات ناشی از فقر اقتصادی، شانه بالا انداختن دولت در برابر خدمات اولیه ای که باید انجام دهد، همه از عواملی هستند که پیامد سانحه ای مانند سیل را در استانهای کشور  را به یک بحران انسانی تبدیل می کند.
بدون شك سيلاب بعنوان يك بلای طبيعی شناخته شده است . ولی در عمل سيلاب هم از نظر تلفات جانی و هم از نظر خسارات مالی مهيب ترين بلای طبيعی در جهان محسوب می شود. سيل در حقيقت افزايش ارتفاع آب رودخانه و مسيل و بيرون زدن آب از آن و اشغال بخشی از دشتهای حاشيه رودخانه مي باشد كه میتواند با غرقاب نمودن منطقه باعث وارد آمدن خسارات بر ساختمان و تاسيسات عمومی شده و تلفات انسانی و دامی به همراه داشته باشد در مواردی نيز سيل ميی تواند ناشی  از افزايش سطح آب درياچه و يا دريا باشد كه در اين موارد جريان بادهای شديد تاثير زيادی خواهد داشت. سيلاب زمانی روی ميدهد كه خاك و گياهان نتوانند بارش را جذب نموده و در نتيجه كانال طبيعی رودخانه كشش گذردهی رواناب ايجاد شده را نداشته باشد. روشهای اصلی مهار سيلاب شامل احيا ﺀ جنگلها ، احداث سيل بندها ، سدها ، مخازن و كانالهای سيلاب بر می باشند. تحقیقات کارشناسانه  در ایران و در زمینە چنین حوادثی نشان داده است که تخریب جنگلها بە خصوص در استان گلستان و فرسایش خاک از دلایل اصلی وقوع سیل های پیاپی در این استان  و دیگر نقاط ایران  هستند. جنگل خواری، تخریب محیط زیست، فرسودگی خاک، که از جمله عوامل جاری شدن سیلابها هستند، همه توسط شبکه های مافیای اقتصادی وابسته به نهادهای دولتی صورت گرفته اند. در نتیجه قطع بی رویه درختان، تبدیل جنگل ها به ویلاها و مناطق مسکونی و مراکز اقتصادی وابسته به سپاه و بنگاههای دیگر، آتش سوزی هائی که تلاشی هم برای مهار آنها صورت نمی گرفت، طی ٤٠ سال گذشته حجم جنگلهای این منطقه به نصف تقلیل یافته است.
رژیم جمهوری اسلامی موظف است که همه خسارتهای ناشی از چنین حوادثی را برای مردم زحمتکش و تهیدست این منطقه جبران کند. رژیمی که با درآمدی که از رنج و کار این مردم بدست می آورد و با تصاحب ثروتهای طبیعی این سرزمین، در اعماق زمین پادگان نظامی و مراکز ذخیره موشکهای دور برد برپا میدارد، رژیمی که سالانه میلیاردها دلار صرف پروژه های جنگی خود در خارج از مرزهای ایران می کند، رژیمی که پادگانهای ارتش و سپاه و بسیج اش، در گوشه و کنار این کشور مانند قارچ به سرعت از زمین می رویند، چگونه می تواند از مسئولیت چنین حوادثی در برابر تودەهای زحمتکش مردم  سر باز بزند .
عوارض ناشی از سیل با همه ویرانگریش تا حدود زیادی قابل کنترل است. اگر بودجه ای که صرف پروژه های نظامی رژیم و گسترش نیروهای سرکوبگر مردم می شود، برای مقاوم سازی محیت زیست به کار رود، اگر با صرف بودجه لازم و کافی امور شهرسازی با بهره گیری از نتایج تحقیقات علمی در حوزه زمین شناسی اجرا گردد، اگر دست دزدهای حکومتی کوتاه شود، اگر یک سیستم امداد رسانی با امکانات کافی وجود داشته باشد تا در هنگام رویداد طبیعی به سرعت و با توانایی لازم وارد عمل شود؛ با بودجه و امکانات بسیار کمتر از هزینه های گزاف امداد رسانی و جبران خسارت های مادی، می توان تلفات و خسارات را به حداقل ممکن رساند. واقعیت این است جمهوری اسلامی خود یکی از بلایایی است که بر سر مردم این کشور آمده است. برای مصونیت از آثار ویرانگر سیل و هرگونه بلای طبیعی دیگر، باید بلای جمهوری اسلامی را از سر راه برداشت.
جا دارد در همین جا همدردی خود را با مردم این مناطق و قربانیان این حادثە اعلام کنیم و خود را شریک غم آنها بدانیم .


منبع: شماره ٩٣ نشریه سوسیالیسم امروز
١٠ فروردین ١٣٩٨
٣٠ مارس ٢٠١٩



 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com