تعابیر متفاوت از روز کومەله

ابراهیم رستمی
January 27, 2019

تعابیر متفاوت از روز کومه له

 هر سال با فرا رسیدن ٢٦بهمن روز کومه له، خود را در تعارض با ارزیابی احزاب از اهداف اولیه، جایگاه و نقش #کومەلە میبینم.
اما انگار که سنت #مبارزه_مسلحانه و #پیشمرک، تمام هویت ما #ملت_کرد را تعریف میکند( #پیشمرگ، #جنگ، "شهید" یادنامه #جانباختەگان، "شهید" نامری، فعالیت نظامی بی هدف و بدونه دورنما، و #فعالیت برای خشنود کردن دشمنان و دولتهای جانی منطقه، آواره گی، و.... ) آیا این تنها سهم #ملت #کرد است، برای بیش از یک قرن؟

 برای یک بار هم که شده به خاطر بسپاریم که سازمانهای نظامی در #اپوزسیون در قرن گذشته در هیچ جایی از دنیا به تنهایی نتوانسته اند دولتی را از اریکه قدرت ساقط کنند. از جدایی طلبان کاتالونیا در اسپانیا تا گروه فارک کلمبیا و ببرهای تامیل سریلانکا و .... و شاهد بوده ایم. در #کردستان نیز شاهد شکست ملا مصطفی در سال ١٩٧٥ بودیم. و سپس در دهه های اخیر شاهد بوده ایم که نیرویهای نظامی #اپوزسیون_کُرد خواسته و ناخواسته، به ظاهر مستقل و یا غیر مستقل، به نحوی از انحا وابسته و تابع شدن یکی از دولتهای مرتجع منطقه توانسته اند به موجودیت خود ادامه دهند.

تعدادی از سازمان و جریانات اپوزسیون کُرد تمام هویت خود را بر اساس منافع دشمنان #خلق_کرد، دولتها و نیروهای #سرکوبگر و #مرتجع منطقه، و قدرتهای بزرگ همچون #آمریکا گره زده اند و به فرمان آنها عمل میکنند که سناریویی سیاه برای محرومان خواب دیده اند. اکنون با این جریانات در این نوشته سر سخن ندارم.

اما کومه له از بدو تاسیس و بدنبال علنی شدن در سال ١٣٥٧، آرزوی جنگ مسلحانه را نداشت. یک نیروی سیاسی و به مبارزات توده ای متکی بود. اما جنگ از جانب #رژیم_اسلامی و هار تا دندان #مسلح به #مردم مبارز #کردستان تحمیل شد و کومه له به عنوان یک نیروی فعال در این جنبش، ناچارا در جنگ تحمیلی شرکت و به درست نقش رهبری را ایفا نمود. ایده کاک فواد در مورد این #مقاومت (خلق کرد در بوته آزمایش) پاسخ درست #مردم_کردستان به فرمان حمله #خمینی به کردستان بود.

قبل از جنگ تحمیلی دهها تشکل و #سندیگا در کردستان فعال بودند اما با یورش رژیم به کردستان همه #سرکوب و به حاشیه رانده شد. اشکال مختلف مبارزه وجود داشت منجمله تحصن، #راهپیمایی، #اعتصاب، #تظاهرات و ... و.. اما به دنبال سرکوب و عمده شدن نیروی نظامی، همگی تابع #مبارزە_مسلحانە شد و یا کاملا تحت تاثیر این شکل از مبارزه قرار گرفت.
به دلیل غالب بودن سنت پیشمرگ در کردستان و از دوره های قبل به عنوان تنها شکل مبارزه، دور از انتظار نبود که کومه له هم با عمده شدن مبارزه مسلحانه در اوایل دهه شصت، همان سنت را کم و بیش دنباله روی کند (ومنبعد مبنای بحثهای "راست و چپ" در کومه له بر پایه نگرش به این سنت در کردستان شکل گرفت). ما پس از سالها بی افقی در فعالیت نظامی، در کنگره ششم دورنمای فعالیت نظامی خود را در کردستان تنظیم کردیم و قرار بود که نیروی نظامی حافظ و مدافع مبارزات توده ای، #کارگری، و اجتماعی باشد. این نیرو میبایست ضمن حضور هر از چند گاهی علیه دشمن، خود را برای یک برآمد و سازماندهی و هدایت #قیام_مسلحانە توده ای در کردستان آماده کند.

درک مباحث #کنگره برای گرایش ناسیونالیستی مشکل بود و به همین دلیل بیش از یکسال بعد از کنگره ششم مجددا عبدالله مهتدی در #کمونیست شماره ٥١ (ارگان مرکزی #حزب_کمونیست_ایران) در مقاله ای با ارزش بنام "درونمای فعالیت در کردستان" دوباره برای تفهیم مصوبات کنگره ششم در #تشکیلات تلاش نمود(اکنون عبدالله مهتدی کاملا بر خلاف و متضاد با نوشته خود عمل میکند امری دیگر است).

برای کومه له(#سازمان_کردستان_حزب_کمونیست_ایران)، قرار بود نیروی پیشمرگ وتشکیلات علنی تنها "نوک قله کوه یخی" باشد. اما در طول ٤ دهه دیدیم که تشکیلات علنی تمام و یا بخش عمده این کوه یخی است. این را در تراکت و فراخوانها برای #روز_کومەلە نیز می بینیم. پوسترها، سالنها، اسلاید و #فیلم ها و همه و همه با پیشمرگ و نیروی نظامی(به اصطلاع نوک قله کوه یخی) باز تعریف میشود.
آیا ما نمی توانیم در روز کومه له خود را با صدها #جنبش_کارگری، و توده ای تعریف کنیم. آیا نمی توانیم یک سال را به دفاع از #زندانیان_سیاسی که به دنبال مقاله عبدالله مهتدی(خروش انقلاب و زوزه توابین)، "تواب" خطاب قرار دادیم و بلندگوی تبلیغاتی رژیم علیه #زندانیان بودیم، اختصاص دهیم و از کرامت و مبارزه آنها دفاع کنیم؟ آیا نمی توانیم یک سال را به خانواده های #زندانیان_سیاسی و #خانوادە_پیشمرگان و فداکاری های آنها اختصاص دهیم. آیا نباید پوسترهای ما از صدها نفر به مانند صوفی عبدالله هاله دره، آمینه پرستارها(آمینه از خانواده پیشمرگان و هوادار کومه له که بدنبال شکنجه های فراوان بعد از #آزادی از زندان جان باخت.) اختصاص یابد که علیرغم اینکه عضو نبودند اما سنبل مقاومت و ایستاده گی بودند.

اما دریغا، "کمبودها" نه اشتباه است و نه غفلت، بلکه نگرش است و نفوذ #ناسیونالیسم و سنت #مبارزه #مسلحانه در کردستان که "چپ ترین" جریان را نیز همسو و دنباله رو مبارزه مسلحانه میکند. کومه له (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) خود را در مقابل #جنبش #کارگری و #تودەای بی وظیفه نکرده اما به مانند "صدقه" و حسن نیت به کارگر و #زحمتکش عمل مکیند، در صورتیکه میبایست این تشکیلات متعلق به کارگران و زحمتکشان و در دست رهبران آن و برای سازماندهی #مبارزە_کارگری و توده ای باشد(از آخرین سخنرانی های رفیق #صدیق_کمانگر گفت"کارگران بیاید این حزب خود را تسخیر کنید").
متاسفانه می بینیم که سنت ناسیونالیستی موجب شده که کومه له مدعی کمونیست را نیز به دنبال خود بکشاند و بعد از چهار دهه هنوز تمام قریب به اتفاق اعضای کمیته مرکزی اش از تشکیلات علنی و از نیروی پیشمرگ است و با ذره بین زن در کمیته مرکزی یافت میشود. و از "بی خاصیت" بودن حزب کمونیست ایران صحبت به عمل میآورند، چون تمام و کمال پشت جبهه نیروی نظامی نیست و غیره...

در مورد پوستر ها بگویم، عکس زیبای رفیق یاسین ایراندوست(آرام) بر روی پوستر امسال دیدم. وی یکی از نزدیکترین رفقایم و #آموزگار خود میپنداشتم. اگر رفیق آرام ناچارا علنی نمی شد و اگر #فعالیت_نظامی بی دورنما، وی را از ما نمی گرفت، وی نه فقط در #اورامان، بلکه در #کرمانشاه و در جغرافیای وسیعتر رهبر و سازمانده ای با اتوریته بود. آیا درست نبود که عکسی از غلام گرگینی در کنارش میبود که با همدیگر عضو کمیته شهر کرمانشاه بودند؟ و اگر رفیق یاسین با همه بزرگورایش این کلاشینکف را بر دوش نمیداش، حالا وی هم قطعا در پوستر نمی آمد.
ولی ما فقط تفنگ و کلاشینکف را می بینیم و این وسیله در درست غلام گرگینی ها و هزاران زندانی مقاوم و جانباخته زیر شکنجه رژیم، و در دست میلیونها انسان مبارز در کوچه و خیابان و محل کار و زندگی علیه بربریت #اسلامی و قوانین ضد زنش #مقاومت کردند، نیست. در صورتی که قرار بود با اتکا به نیروی میلیونی و به رهبری کمونیستها به قدرت رسید. و در کردستان وجود نیروی نظامی کارگران با توجه به شرایط خاص این جغرافیا و اینکه حامیان بورژوازی و مرتجعین در قدرت و اپوزسیون مسلح هستند، لازم و ضروری میاید و نباید آنرا منتفی دانست. ولی همانطور که قید کردم سرنوشت این رژیم با مبارزه توده ای تعیین خواهد شد نه مبارزه مسلحانه! #حزب_کمونیست #ایران و سازمان کردستان آن(کومه له) این ظرفیت را دارد و از حمایت درونی و بیرون از تشکیلات برای این امر تاریخی برخوردار است و چنانچه پتانسیل خود را از این نیروی پیشرو وانقلابی در جامعه نگیرد به حاشیه رانده خواهد شد!

متاسفانه سنت پیشمرگ و فعالیت نظامی در دهه های گذشته موجب شد تمام عرصه های مبارزه به پشت جبهه، خدمه و آتش بیار مبارزه مسلحانه تبدیل شود و احزاب ناسیونالیستی شب و روز در بوق و کرنا برای نیروی نظامی میدمند که مردم را از بدست گرفتن قدرت توسط شوراهای مردمی به دور کنند. "شهید خوری" احزاب ناسیونالیستی کنونی و عمده کردن لباس، زبان #کوردی، ویا #پرچم و پاشیدن خاک در چشم مردم برای نادیده گرفتن ستم طبقاتی و محرومیت هایشان است. این احزاب طرفدار #بورژوازی و مرتجعین هیچ ربطی به رفع ستم ملی ندارند. کمونیستها رفع ستمهای ملی را جزئی از مبارزه برای رهایی مردم از هر نوع ستم میدانند. از ناسیونالیستهای دروغکو باید پرسید مگر در کردستان عراق برای صحرارودی قاتل آقای قاسملو فرش قرمز پهن نکردند(جمهوری اسلامی با این کار به ملت کرد گفت:" می کشم، ترور میکنم و شما بی اراده ای بیش نیستید).

ناسیونالیستهای کنونی، با دوره قاضی محمد قابل مقایسه نیستند. #ناسیونالیسم امروزی یعنی ملت فروختن، خاک و شهر و کرکوک فروختن، هزاران هزار جانباخته را وثیقه معامله و مذاکره مخفی با دولتهای جنایتکار قرار دادن، و هر آنچه که لازم باشد قربانی میکنند که فقط و فقط #سرمایەداران کُرد به قدرت برسند و اکثریت #جامعه محروم از امکانات بشری باشند(یعنی فرعونهایی از سرمایه داران از یکطرف و رشد #کولبران و محرومان را از طرف دیگر شکل دهند). بهترین نمونه از شکل #حکومت ناسیونالیستها و سرمایه داران کُرد، آنچه خواهد بود که در کردستان #عراق شاهد هستیم.

روز کومه له بر همه آزادیخواهان و برابری طلبان مبارک باد!

 #ابراهیم_رستمی ٢٥ ژانویه ٢٠١٩ برابر با پنجم بهمن سال ١٣٩٧
******************************

از میان دهها پوستر خیالی ام که بیانگر کومه له اجتماعی باشد، این یکی را در دسترس قرار میدهم. عکسها از ردیف بالا و سمت راست شروع میشود:
١-دایه مریم مام قادری، مادر جانباخته مصطفی درزی ولی ومادر پیشمرگان سارا و محمد. وی تمام زندگی خود را وقف حمایت از فرزندانش نمود و خوشبختانه در حال حیات است و برایش آروزی تندرستی دارم!
٢-رفیق مسعود مدرسی عضو کومه له و از چهرهای مبارز شناخته شده #سنندج که بدنبال دستگیری تشکیلات #تهران، در ٢٥ خرداد سال ١٣٦٢ توسط جانیان اسلامی #اعدام گردید.
٣-خالد غفاری اهل روستای باشبلاغ، هوادار کومه له و انسانی آگاه و برابری طلب و چهره محبوب منطقه که در #تاریخ دوم مهرماه سال ١٣٦٤ در جلو چشمان بهت زده مردم روستا توسط افراد مسلح #حزب_دمکرات به جرم هواداری از کومه له، تیرباران شد.
٤-کاله به ی اذهر دختر جوان مبارزی از روستای علی آباد در منطقه قمری #دیواندرە، که با ورد #پاسداران و مزدوران محلی مردم را علیه آنها #بسیج میکرد که در خانه های خود راه ندهند و با مزدوران درگیر میشد. وی در پائیز سال ١٣٦١ به ضرب گلوله مزدوران #رژیم_اسلامی در روستای خود جان باخت.
٥-رفیق محمد حسین کریمی از بنیانگذاران کومه له و یکی از رهبران #جنبش_کمونیستی در #کردستان_و_ایران که در روزهای قیام به هنگام تسخیر #شهربانی_سقز مجروح و سپس در تاریخ ٢٦ بهمن جان باخت و کومه له در این تاریخ بصورت علنی اعلام موجودیت نمود.
٦-محمد صالح سهرابی از اسطوره های مقاومت در برابر دژخیمان اسلامی در زندان #سقز اعدام شد.
٧-دکتر سعید یزدیان عضو رهبری کومه له و مسئول تشکیلات شهر تهران بدنبال دستگیریهای اوایل دهه شصت دستیگر و توسط جنایتکاران رژیم اعدام شد.
٨-رفیق داوود قادری پیشمرگ گردان کاوه دیواندره که در تاریخ ١١ فروردین سال ١٣٦٤ در منطقه شلیر به اسارت پیشمرگان #حزب_دمکرات درآمد اما بلافاصله اعدام شد.
٩-عکس دونفره از رفیق حسین پیرخضرانی (از چهرهای شناخته شده #جنبش_کردستان که در تاریخ سوم #شهریور ١٣٥٨ توسط رژیم جنایتکار اسلامی در #مریوان به همراه ٨ چهره مبارز دیگر تیرباران شد)، به همراه صوفی عبدالله محمدی هاله دره که ایشان بدنبال اشغالی شدن مناطق کردستان در روستایش دستیگر و پس از مدتهای طولانی شکنجه و اینکه یک دستش را در زندان از دست داده بود اما به این رژیم تسلیم نشد و در تاریخ ١٩ خرداد سال ١٣٦٢ اعدام گردید.


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com