نقد "قطب سوم در ونزوئلا"

عباس گویا
January 30, 2019

نقد "قطب سوم در ونزوئلا"

سیاست میدان تقابل نیرو هاست، میدان جنگ مواضع نیست. موضعی كه كلیشه وار اعلان میكند "قطب سوم"ی در ونزوئلا وجود دارد كه امرش "نه" گفتن به دو قطب دیگر است، نتیجه می‌گیرد که باید به همان قطب سوم رهنمود داد كه تا میتوانید به این قطب و به آن قطب و به در و دیوار "نه" بگوئید و لاغیر. این موضع به نیروئی متکی نیست و در عمل مروج بی عملی است. بعید میدانم مدعیان این موضع با نام دو تا ازشهرهای ونزوئلا، دو نیروی چپ در آن كشور یا حتی دو شخصیت اپوزیسیون ــ بجز آنهائی كه سی ان ان معرفی كردهــ آشنا باشند، بگذریم از "شناختشان" از "قطب سوم در ونزوئلا".

 

چنین موضعی با طرح سوالی انتزاعی "اگر ایران مثل ونزوئلا بشود، چه باید كرد؟" به این استنتاج میرسد که اگر آمریكا و غرب پشت جناحی از حكومت یا جناحی از اپوزیسیون حكومت بروند، آیا باید در تقابل با آنها مدافع وضع جاری یعنی حاكمیت جمهوری اسلامی شد، بیطرفی اعلام كرد یا "قطب سومی" عمل كرد؟ "قطب سوم" صرفا آچار فرانسه ای است كه در جواب به سوال انتزاعی بالا كارا میشود. این ذهنیت در ذهن خود به ضرورت وجود یك "قطب سوم در ونزوئلا" میرسد. قطبی كه ظاهرا امروز در ونزوئلا به جناح غرب گرای حكومتی نه میگوید و به مادورو هم نه میگوید و به تبع آن به بلوكهای بین المللی پشت سر آنها نه میگوید. این موضع فراموش میكند كه قطب سوم بعنوان یك نیروی مادی در جامعه را باید نشان داد نه اینكه اعلان كرد. اگر هست، كیست و كجاست؟

 

با پذیرش استدلالِ سوال انتزاعی بالا بسراغ ایران برویم. در ایران میتوان نیروئی كه با *هیچكدام * (هیچ جناحی از حاکمیت) نیست را نشان داد. كارگران با "اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمام ماجرا" نشان دادند كه نیروی عینی "قطب سوم" هستند. كارگر اما به این سطح قناعت نكرد. جنبش كارگری از موقعیت "قطب سوم" عبور كرد و اعتلا یافت چرا كه بنا به تعریف و در متن سیاست ایران، هم ناسیونالیست عظمت طلب پرو غرب، هم كمونیست و هم مجاهد بخشی از بدنه "قطب سوم" هستند. كارگر اما با هویت مستقل كارگریش، در قد و قامت مستقل خود، با شعار حكومت شورائی صف خود را از قطب سومی ها جدا كرد، بعنوان یك طبقه خودآگاه قدرت سیاسی را بمصاف طلبید. جنبش کارگری در ایران امروز با هویت كمونیستی و سوسیالیستی كارگری اش اظهار وجود میكند. چنین جنبش خود آگاهی نه تنها هیچگاه خود را در کنار جمهوری اسلامی سرمایه نخواهد یافت که در مقابل توطئه ها، سناریوها و اولتیماتومهای آمریكا، روس و چین، واکسینه شده است. همچنین شانس اینکه چنین جنبشی دچار چنان توهمی شود که ترامپ، پوتین و زیائوپینگ را نه رهبر که حتی حامیان حكومت كارگری تلقی کند، اگر صفر نباشد، تقریبا صفر است.

 

ای كاش مدعیان موضع "قطب سوم در ونزوئلا"  حتی از راه دور هم كه شده بما نشان میدادند كه این قطب سوم چه كسانی هستند، و اگر زیاده خواهی نباشد، چه طبقاتی را شامل میشود؟

 

انتزاع و استدلال "قطب سوم"ی در جنگ طبقاتی بر سر قدرت سیاسی، چه در ونزوئلا و چه در ایران آب به آسیاب سرمایه داری، حال از نوع غربیش، میریزد.

۩۩۩


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com