گوشهایت‌ به این حرفها بدهکار نباشد! ‎

گوشهایت‌ به این حرفها بدهکار نباشد! ‎


بعد از برگزاری گردهمایی اینترنتی سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت در روز جمعه ۱۷ ژولای ۲۰۲۰ میلادی، و پخش سخنرانی مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور منتصب شورای ملی مقاومت از تلویزیون اینترنشنال؛ کسانی به آن اعتراض کردند و به فحش و بد و بیرا گفتن به کانال تلویزیونی نامبرده پرداختند!

حمید بعیدی نژاد، سفیر هرزه و هرجایی جمهوری اسلامی در لندن، نسبت به آن واکنش داد و از گردهمایی جهانی مجاهدین گلایه و شکایت کرد و نفرت خود را نثار این تشکیلات منسجم نمود. این از این!

از سوی دیگر یک جریان اینترنتی که خود را حزب حکمتیست می نامد از پخش قسمتهایی از این مراسم از تلویزیون اینترنشنال،ابراز ناخرسندی بسیار شدید و عصبی نمود و با صدور یک اطلاعیهٔ حقیقتا شدیداللحن و تهدید کننده،با عنوان:” نزدیکی به قدرت برای فرقهٔ مجاهدین خلق لقمهٔ بزرگی است!” بعد از کلی افشاگری در بارهٔ سابقهٔ مجاهدین خلق و اینکه” مردم ایران این سکت را خوب می شناسند، آنچه که مایهٔ تعجب بود و بدرستی عکس العمل جامعه را بدنبال داشت، پخش این مناسک از تلویزیون اینترنشنال و تبلیغات غلیظ این برنامه از این مناسک و جایگاه مجاهد در اپوزیسیون بود. پخش این مضحکه … موجی از اعتراض در ایران و خارج از کشور را بدنبال داشت…حزب حکمتیست اعلام می کند که بعنوان نیرویی که چهار دهه است تلاش می کند ضامن آزادی و برابری و… باشد در مقابل این سناریوها می ایستاد”!(به نقل از اطلاعیه حکمتیست بتاریخ ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۰)

چند روز بعد رئیس این حزب، یعنی خانم آذر مدرسی در مصاحبه ای با یک رادیو‌ اینترنتی، متن همین اطلاعیه را بار دیگر‌ تکرار کرد و نشان داد که این اطلاعیه به قلم ایشان بوده است!!!

اولا در این اطلاعیه، بطور مشخص و دقیق به ماهیت اعتراض کنندگان و موج قوی آن در داخل و خارج کشور اشاره نشده است! دوما، اگر به نوشتهٔ اطلاعیهٔ حزب حکمتیست (خط رسمی)، مجاهدین خلق این همه در میان مردم ایران منفور و طرد شده هستند، پس چرا این حزب قدر قدرت ‌‌و‌ با نفوذ و مبارز !!! از رسیدن صدای مجاهدین خلق و مریم رجوی به داخل ایران ترس و وحشت دارند؟ً!

سوما، حزب حکمتیست چهار دهه سابقهٔ مبارزاتی ندارد! این حزب در سال ۲۰۰۴ میلادی، یعنی دو‌سال بعد از مردن منصور حکمت(۲۰۰۲) از حزب کمونیست کارگری ایران انشعاب کرد و با عنوان حزب کمونیست کارگری ایران( حکمتیست) به لیدری کوروش مدرسی شروع به فعالیت کرد. در ادامه نیز «ح ک ک ا (حکمتیست )» بخاطر مسائل شخصی و فرقه ای به دو ‌ شاخه تقسیم شد که حزب حکمتیست -خط رسمی -یکی از آنهاست. تازه کل تاریخچهٔ حزب کمونیست کارگری ایران ۲۹ سال بیشتر نیست. این حزب بعد از استعفای منصور حکمت از حزب کمونیست ایران به دبیرکلی عبدالله مهتدی در سال ۱۹۹۱، در نوامبر همانسال در منطقهٔ سبز و دلنشین اسکاندیناوی تشکیل شد ‌تا مبارزهٔ مدرن و متمدنانه خود علیه نظام کثیف و خشن سرمایه داری جهانی آغاز کند و در ادامه بردگی مزدی را یکبار برای همیشه لغو و نابود نماید تا کودکان برزیلی و فقرای سومالیایی و دیگران را از بدبختی و فلاکت نظام پولی نجات دهد!!! حال برویم سراغ حزب خط رسمی!

من فکر می کنم حزب حکمتیست زیاد مایل نیست تا از” موج اعتراض در ایران و خارج از کشور” بر علیه “ پخش سخنان مریم رجوی از اینترنشنال کانال” نام ببرد!

ولی خوشبختانه یک آقایی به اسم آرش کمانگر با چاپ مقاله ای با عنوان:« جدال بر سر ارباب حلقه ها یا حلقهٔ ارباب‌ها ؟!»،در سایت آزادی بیان، به این “موج مردمی” اشاره کرده است و بداد حزب حکمتیست رسیده است!!!

آرش کمانگر می نویسد: « اقدام تلویزیون اینترنشنال … سبب واکنشهای متفاوت در طیف های مختلف سیاسی شد… اما شدیدترین واکنش را دستجات مختلف سلطنت طلب انجام دادند… پریسدنی است که مگر سلطنت طلبان ادعا نمی کنند برای آزادی اندیشه و بیان و تشکل مبارزه می کنند!؟ … اما وقتی رقیبشان بعد از مدتها در یکی از همین رسانه ها سر و کله اش پیدا می شود فریاد اعتراض سر می دهند؟! … پاسخ مشخص است نه مجاهدین ‌و نه سلطنت طلبان … اعتقادی به آزادی بی قید و شرط اندیشه و بیان و تشکل ندارند…»(پایان نقل قول»). فقط این سلطنت طلبان نیستند که با آزادی بیان و تشکل مجاهدین مخالفند، حزب حکمتیست هم یکی دیگر از این جریانات است که بدنبال محو حق بیان مجاهدین می باشد، البته همسویی این حزب با تفاله ها و ‌پسماند ه های شاه و ساواک تصادفی و خودبخودی نیست، این موضعگیری در چارچوب نوشتهٔ معروف منصور حکمت با عنوان:” سناریوی سیاه، سناریوی سفید: بحثی پیرامون اوضاع سیاسی ایران، بتاریخ ژوئن ۱۹۹۵ “ تنظیم شده است، زیرا در آن نوشته منصور حکمت سلطنت طلبان را جزو‌ سناریوی سفید طبقه بندی کرده که برای حفظ “مدنیت” جامعه باید با آنان در شرایطی همکاری کرد! خلاصه کنم!

به نظر من تاکنون هیچکدام از نیروهای باصطلاح چپ و کمونیست، خط و مشی سازمان مجاهدین خلق را از نظر سیاسی نقد و بررسی نکرده اند! هر‌چه تاکنون راجع به این سازمان نوشته اند ، مقداری اتهامات حقوقی و جنسیتی بوده است که از منابع ساواک و در ادامه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بدست آورده اند. این اتهامان نیز باید در یک دادگاه عادلانه ‌و بی طرف مورد قضاوت و داوری قرار گیرد! که در حال حاضر امکان و شرایط آن فراهم نیست. چون چیزی جز مشتی اتهامات و دروغ‌های شاه و شیخ ساخته نیستند.باری! مجاهدین کار خودشان را می کنند و گوششان هم به این حرف‌ها تا زمانی که در خدمت جمهوری جنایتکار اسلامی نباشد، بدهکار نیست! مارکس زمانی در مقدمهٔ جلد اول سرمایه(کاپیتال) نوشت:« بقول آن بزرگ فلورانسی (دانته) تو‌ راه خود گیر و‌بگذار مردم هر چه می خواهند بگویند!».

سیامک دهقان