در همبستگی با عروج اعتراضات وسیع توده ای در سطح جهان! به بهانه قتل فجیع جورج فلوید آمریکایی

در همبستگی با عروج اعتراضات وسیع توده ای در سطح جهان!
به بهانه قتل فجیع جورج فلوید آمریکایی

ناصر بابامیری

قتل فجیع جرج فلوید ۴۷ ساله اهل مینیاپلیس(ایالت مینه سوتا) آمریکا در روز ۲۵ می، از سوی افسران مهاجم، “درک چائووین” و” توئو تائو” و دو افسر دیگر، باری دیگر خشم و انزجار توده های وسیعی از مردم و آزادیخواهان فارغ از هویتهای ملی، رنگ، جنسیت، نژاد در این ایالت و در ادامه سایر شهر و ایالتهای آمریکا و سراسر جهان را به دنبال داشت. قتل فجیع جورج فلوید تنها یک نمونه از هزاران نمونه جنایتهای عریانست. حال سوال اساسی اینست: چرا قتل فجیع اخیر شعله خشم مردم عاصی از این مناسبات را شعله ور نمود و سایر کشتارها نه! در حالیکه تنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ الی ۲۰۲۰ از سوی منابع مستقل از دولت تائید گردیده، نزدیک به پنج هزار نفر بر اثر خشونت سیستماتیک دولتی و شلیک مستقیم نیروهای پلیس یا دیگر اشکال تعرض وحشیانه در ایالتهای آمریکا جانشان گرفته شده است.

قتل وحشیانه جورج بدست افسران پلیس بر متن وضعیت و شرایطی بشدت بحرانی جامعه آمریکا اتفاق میافتد که پدیده شیوع کرونا بر ابعاد دهشتناک آن بمرتب افزوده است. جامعه ای که هنوز از شوک و بهت ناشی از مرگ و میر و ابتلا به بیماری کوید ۱۹ خلاص نشده اند. سونامی مرگباری که تا کنون جان بیش از صد هزار انسان را گرفته، و نزدیک به ۲ میلیون را مبتلا کرده و هنوز جامعه با مخاطرات آن دست به گریبانست از یکسو، و از دیگر سو هیئت حاکمه و دولت میخواهند بحران و رکود فزاینده ای که بموجب بیماری کرونا دامنگیرشان شده را با پروژه فشار بیش از پیش بر نیروی تولیدی و اقشار محروم جامعه و زدن دستاوردهایشان آنرا تلافی و استثمار و تبعیض افسارگسیخته تر را بر دوش کل جامعه حمل کند. پروژه ای که در همین اول راه، ده ها میلیون انسان را بیکار و به لشکر سایر بیکاران افزوده، کمااینکه بیش از پیش بر فقر و تبعیض علیه انسانها دامن زده. و اساسا زندگی را برای اکثریت عظیم جامعه آمریکا بمراتب بدتر از دوران قبل از شیوع بیماری کرونا کرده. دولت آمریکا در صدر لیست کشورهای مبتلا به بیماری کوید ۱۹ قرار دارد و دلایل آنهم نزد مردم بسیار روشن است، هر چند دولت و هئیتهای حاکمه برای توجیه آن از همان روزهای نخست خواستند با توسل به “تئوری توطئه” مردم را اغفال کنند و بنوعی دولت را تبرئه کنند، گویا از انجام وظایفش در برابر جامعه عدول نکرده. اما مردم آگاه نه تنها فریب این توجیهات مضحک را نخوردند بلکه دولت و سرمایه داران را بانی اشاعه این بیماری در چنین ابعاد فاجعه باری دانستند. چرا که حاضر نبودند از سود اندوزی خود بگذرند، تا بموقع دست به اقدامات پیشگیرانه بزنند! ثانیا مردم خصوصا طی اینمدت که با سونامی مرگ و میر ناشی از این اپیدمی مواجهه بوده اند بیش از پیش متوجه شده اند که سود اندوزان انگل اگر جان اکثریت عظیم انسانها برایشان به ذره ارزش داشت، کافی بود، چند درصد، تنها چند درصد، از هزینه هایی که سالانه صرف تسلیحات و پروژه های جنگ افروزی و غیرو ذالک میکنند را به ساخت بیمارستانهای مجهز، مراکز بهداشت و درمان اختصاص میدادند، جامعه با فاجعه ای انسانی در چنین ابعادی مواجه نمیشد! سوای همه اینها دیگر بدیهی تر از این تنها در عرض چند ماه ده ها میلیون کارگر در این کشور از کار برکنار و به لشکر بیکاران اضافه شده اند!شکاف طبقاتی، تبعیض و نابرابری روز به روز بیشتر و بیشتر میشود…اعترضات چندین روز گذشته بر متن چنین وضعیت عمومی سر بر آورد.
عروج مبارزه و نارضایتی که اکثریت شهرهای آمریکا و اروپا را درنوردیده، هم جنبش و گرایشهای راست و چپ بورژوازی و هم جنبشهای پیشرو اعم از کارگران و اقشار فرو دست جامعه تا جنبش کمونیستی که اکثریت جامعه را نیز در بر میگیرد در آن شرکت داشتند. توده های مردم معترض هر چند که در سراسر جهان آنهم در مقیاس ده ها میلیونی به خیابانها آمده اند، اما دقیقا به حکم اینکه این اعتراضات جنبشها و گرایشات دخیل در آن افق، اهداف و منافع نه تنها یکسانی ندارند بلکه بخشا بشدت متمایزند، به همین اعتبار بعید نیست در صورت تدوام در برابر همدیگر نیز قرار گیرند. وجود جنبشها و گرایشات چپ و دمکرات مآب بوژوازی که اکنون در صف اعتراضات میلیونی حضور دارند، فردا مبارزات و تقابل توده های مردم معترض، اگر یک وجب از افقی که آنها نزد خود متصورند و بدان متعلقند فراتر رود، سرسختتر از دیگر بخشهای بورژوازی در برابرش می ایستند و می جنگند! نهایتا اعتراضات و مبارزات متشکل و متحدانه خصوصا کارگران و آزادیخواهان و کمونیستهای آمریکا فارغ از اینکه سیاه پوست یا سفید پوست باشند می تواند راه پیشرویهای آتی و دورنمای تقابل و کشمکش ها هم با نظام حاکم و هم با جنبش و گرایشات درورن آنرا تا حدود زیادی روشن کند. یعنی در صورت تداوم مبارزات اعتراضی در چنین مسیری و گسترش و تعمیق آنست که میتوان به تغییر تناسب قوا به نفع طبقه کارگر و به تبع آن جامعه امید بست. اینکه این مبارزه و کشمکش تداوم پیدا خواهد کرد یا چه افقی در آن دست بالا پیدا میکند پیشبینی آن هنوز دشوار است.
قتل فجیع جرج در دوشنبه هفته گذشته، تنها جرقه ای بود برای شعله ور کردن نفرت و انزجار جامعه. مردم خشمگین و معترض ایالت مینه سوتای فارغ از ملیت، جنسیت، رنگ پوست، مذهب به شیوه همبسته و متحد وقتی توجیهات مضحک رئیس پلیس مینیاپلیس و دیگر مقامات را شنیدند، اینبار خود وارد عمل شدند. پلیس و گارد ضد شورش از همان آغار تظاهرات مردم، خواستند با ضرب چماقدارن و گاز اشک آور معترضین را متفرق کنند، اما لحظه به لحظه موج اعتراضات پرخروش تر گشت. دولت گرچه در این ایالت حکومت نظامی را اعلام کرد اما این جلودار آمدن مردم خشمگین به خیابانها نبود. سرایت اعتراضات به دیگر ایالتها و شهرهای آمریکا هیئت حاکمه را بشدت بیمناک کرد به صرافت این افتاد که با عنوان کردن اینکه دو افسر پلیس که در کشته شدن جورج فلوید نقش اساسی داشتند را دستگیر و تحویل دادگاه داده خود را از مخمصه نجات دهد، اما دید مردم معترض بدرستی سیستمی را که پلیس حافظ آنست نشانه گرفته اند.
این انفجار اجتماعی که تا به امروز اکثر ایالت و شهرهای آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی را نیز درنوردیده ابتدا به ساکن نبوده. این انفجار اجتماعی را نباید صرفا به مبارزه علیه نژاد پرستی تقلیل داد! این انفجار ریشه در رشد بیسابقه فقر، بیکاری، تبعیض و نابرابری دارد که این مناسبات ضد انسانی در جای جای جهان و بطور اخص در کشورهای نظیر آمریکا بر جوامع بشری حکمفرما کرده اند.
شهردار شهر “پتل” در ایالت “می سی سی پی” آقای هال روز بعد از قتل جورج در تویتر خود اذعان میدارد:«من که هیچ چیز غیر موجهی ندیدم». وی در ادامه اظهارات مطنطن خود آورده : «اگر می‌توانید بگویید نمی‌توانم نفس بکشم، پس دارید نفس می‌کشید». اظهاراتی که به شیوه شنیع در دفاع از جنایت پلیس بلغور شد و چهره واقعی هئیت های حاکمه، و دولت ترامپ را تماما بر ملا کرد که اینان مجریان خادم، اراذل و اوباش جیره خوار و آموزش دیده این سیستم ضد انسانی هستند.
دولت ترامپ نماد فاشیسم و چهره عریان هئیت حاکمه آمریکاست. که شهردار و دیگر پست و مقامهای دولتی و لشکری را پشت سر خود دارد، زمانی که نتوانستند موج عظیم اعتراضات را به بهانه های پوچ و واهی نظیر “تشویشگر و دزد و تروریست!” کیش دهند اینبار جبونانه به پناهگاها پناه بردند! مردم در اکثر ایالتها صریح و روشن پاسخ اینگونه قلدریهای ترامپ و همفکرانش را دادند: «تروریست سیستمی است که در روز روشن جلو چشم مردم جان انسانهای بی تاوان را میگیرند. دزد کسانی هستند که بر همه سرمایه جامعه چنگ انداخته اند و شیره جان کارگران و زحمکتشان را بخاطر اعتراض و دفاع از حقشان میگریند!». معترضان در سایر شعارهای طنین انداز گفتند: اعتراض میلیونی توده های مردم در صدها شهر را نمی شود با این القاب که برازنده رئیس جمهور و هیئت های حاکمه سرمایه داریست به سکوت واداشت و به خانه فرستاد!

اما طی روزهای اخیر همبستگی اعتراضات چنان در ابعاد جهانی وسیع و سراسری گشت که حافظان سرمایه را بشدت بیمناک نمود. اینبار خشونت بارتر از پیش برای فرو نشاندن اعتراضات نه تنها در آمریکا بلکه سایر کشورهای اروپایی نیز پلیس و گاردهای ضد شورش مجهز به اسب، ماشینهای آب پاش و در یک کلام تا دندان مسلح را افسار گسیخته تر از همیشه به خیابانها سرازیر کردند. نیروهای سرکوبگر خصوصا در ایالتهای آمریکا جهت حفظ نظم موجود از دولت متبوعشان دستور گرفته بودند تا تظاهرات کنندگان را در روز روشن با تیر بزنند و زیر ماشین بگیرند. گزارشهای تا کنون حاکی از اینست طی چند روز گذشته هزاران نفر از تظاهرات کنندگان ضمن ضرب و شتم دستگیر شده و ده ها تن نیز بدلیل شلیک مستقیم و زیر ماشین گرفتن جانشان را از دست داده اند.
در چندین شهر پلیس وقتی تظاهرات کنندگان را آماج حملات وحشیانه قرار داد آنها مجبور شدند هجومهای وحشیانه آنانرا بدون پاسخ نگذارند، مردم معترض با مشتهای گره کرده صفوف پلیس های مهاجم تا دندان مسلح را با اتحاد و همبستگی در هم شکستند و آنرا متواری ساختند. نتیجتا مردم وقتی اعتراضاتشان از سوی پلیس به خون کشیده شد، در چندین شهر مراکز پلیس، ادارات و امکان دولتی را نیز به آتش کشیدند.
این تنها گوشه ای بسیار بسیار کوچک از تصویر آنسوی جهانست که خود را “مهد تمدن بشری!” و “مهد دمکراسی ناب!” میخواند. در اینسوی جهان هم دول اروپایی نظیر دولت فاشیستی بوریس جانسون در بریتانیا در رویارویی و سرکوب وحشیانه معترضان دست کمی از همتایان انگل خود در دولت فخیمه آمریکا نداشتند. این اعتراضات گرایشات مختلفی در آن سهیمند. طی چند روز گذشته شاهد بودیم معترضان علیه نژاد پرستی، فقر، بیکاری و در یک کلام علیه کل مناسبات حاکم در این کشور نیز چقدر بیرحمانه از سوی نیروهای ضد شورش سوار بر اسب و مجهز به ابزار سرکوب در خیابانهای لندن زیر گرفته شدند تا آنانرا مرعوب و از اعتراض باز دارند. یک قاره آنسوتر در کشورهای استبداد زده آسیایی، رژیمهای ضدانسانی نظیر ایران واقع شده است. چهار دهه بیشتر است جدا از استثمار و به بردگی کشاند افسار گسیخته، اعدام، زندان، شکنجه قرون وسطایی و قشون کشی علیه اکثریت عظیم جامعه بخشی جدایی ناپذیر از نظام ننگینش است. همین چند ماه پیش بود، نیروهای سکوبگرش از آسمان و زمین بروی خیزش توده ای و تظاهرات کنندگان آتش گشودند. در عرض تنها ۴ روز بیش از ۱۵۰۰ انسان معترض در صفوف توده های علیه و وضع موجود را که به خیابان آمده و گفتند:« شماها زندگی و معیشت ما را چرا به گرو گرفته اید!»، با درندانه ترین شیوه و با ضرب گلوله به خون نشاند. چنین رژیمی برای قتل فجیع جورج اشک تیمساح می ریزد و شعور جوامع بشری را دست کم میگیرد و دم از منع خشونت می زند!
هیئت های حاکمه در کشورهای سرمایه داری تلاش داشته و دارند گسترش روز افزون فقر، بیکاری، گرانی، تورم، نابرابری و تبعیض و ده ها و صدها پدیده دیگر را بنوعی به بهانه شیوع کرونا موجه جلوه دهند! در حالیکه بند ناف این نظام به استثمار افسار گسیخته، بیکارسازی و محرومیت کارگران و سایر اقشار فرودست، جهت سود اندوزی بیشتر و نابرابری، تبعیض بسته شده. آنان هر چند شعور جوامع بشری را دست کم بگیرند نمی تنوانند این حقایق را از حافظه تاریخی جامعه بزدایند، قبل از بحران کرونا نیز جهان سرمایه با موج وسیعی از اعتراضات و خیزشها در گوشه و کنار جهان روبرو بوده. از خیزش در کشورهای آمریکای لاتین گرفته تا کشورهای آفریقایی. از فرانسه، انگلیس، پرتغال، ایتالیا و اسپانیا گرفته تا یونان. از لبنان و عراق گرفته تا ایران….اما وقتی بیماری کرونا شیوع پیدا کرد و طی چندین ماه جان صدها هزار انسان را گرفت و میلیونها انسان را نیز مبتلا نمود، فکر کردند برای مدتها دیگر مردم هراسیده از ویروس به خیابانها باز نخواهند گشت. و این امر دست دولتها را برای رقم زدن سرنوشت سیاسیشان باز خواهد گذاشت و هر بلایی بخواهند در سکوت بر سر جوامع خواهند آورد. اما قتل فاجعه بار جورج شعله های خشم و نفرت عمومی جهانیان نسبت این نظام واژگونه را باریدگر شعله ورتر و نمایان ساخت که چنین تصوری پوچ و بی اساس است. این کشمکش و تقابل طبقاتی و سیاسی را با این ساده لوحی ها برغم مخاطرات کرونا نیمشود زیر فرش کرد. کما اینکه دیدیم در سطح جهان مردم معترض به نژاد پرستی، تبعیض و نابرابری و غیرو که همه برخاسته از این مناسبات سرمایه دارانه بوده، یکبار دیگر به خیابانها آمدند تا بگویند مبارزه علیه این نظام واژگونه کماکان پا برجاست.
۰۷٫۰۶٫۲۰۲۰