دولت وقتی مجبورشد وجود کرونا در کشور را تاییدکند که دیگر کار از کار گذشتهبود. خیلی از مردم گرفتار این ویروس شدهبودند و دائما بر تعداد بیماران و ناقلان افزوده میشد. دولت با تعلل و دیرهنگام، برای جلوگیری از شیوع کرونا اماکن مذهبی را تعطیل اعلامکرد. اما داستان به همینجا ختم نشد. هیبتهای بدشکل معوجی که زاده اندیشه متصلب دینی و جهان خرافاتیاش بودند، چالش لیسزدن[۱] و طباسلامی[۲] و شکستن در حرم[۳] را به راه انداختند. جمهوریاسلامی در قم با موجودی روبرو بود که خود در همه این سالها ساخته و پروردهبود. اینها عمدتا نیروهای نزدیک به علی خامنهای بودند که عموما در فقره دعواها و سینهچاکیهای خیابانی انجاموظیفه میکردند. هرچند جمهوریاسلامی سعیکرد این افراد را به شیرازی،[۴] روحانی مرتجع ضد خامنهای منتسبکند.
از این دعواهای خیابانی و گردنکشیهای عرصه عمومی که بگذریم، دعوای تروتمیز و شیکتری در عرصه تئوریک و در بین ایدئولوگهای مذهبی در جریان است. جبههای متشکل از اصلاحطلب و اصولگرا و نیروهای بینابینی یا نیروهایی که خود را متعلق به هیچ دار و دستهای نمیدانند. این ایدئولوگ ها همگی برای یک هدف معین به تقلا افتادهاند. آنها میخواهند جواب تشکیکهای مردم به بنیادهای مذهب را بدهند.[۵] مذهب به چه دردی میخورد؟
ضعیفترین جبهه دین در دفاع از خودش را حلقه افراطیونی تشکیل میدهد که سوی عریان و واقعی تفکر دینی را به نمایش میگذارند. بهراستی چه تفاوتی میتواند بین خم و راستشدن افراد در برابر خدایی ناموجود و تسبیح او یا بستن وصلتهای دائمی و صیغهای با خواندن اورادی از قرآن با لیسزدن درودیوار حرم باشد. درودیواری که همان خدای ناموجود آن را دارالشفا خواندهاست. اینقشر که در روزگار جنگ و بلا، آتش به اختیاران نظامند، در بحران کنونی دمخروس جهان دروغینی هستند که مذهب دور اندیشه مردمان تنیدهاست. برایهمین هم هست که تمام جناحهای حکومتی این پسران بد نظام را فعلن بااحترام طرد کردهاست.[۶] خامنهای، پیش از این نیز در داستان حمله به سفارتعربستان و ماجرای قتلهای زنجیرهای(۱۳۷۷) این افراطیون را با ادبیات”درستاست که حمله به سفارت کار بدی بود اما اینها سینهچاک اسلام و انقلاب هستند!” مورد عتاب پدرانه خود قرار دادهبود .اما مغز متفکرهای پشتپرده نظاماسلامی هوش و حواسشان را علیرغم بحرانها هیچگاه از دست نمیدهند.[۷] شما میبینید، اسلامی که در خیابان با تارموی دختران و برجستگیهای بدن آنان به فغان در میآید و همه هموغم نیروهای نظامیاش سرکوب مهمانیهای مختلط جوانان است،[۸] چطور قیافه واقعبین علمی به خود میگیرند. اینان با تصویرسازیهای وارونه و معوج از ضرورت دین و رابطه بین “علم” و “دین” سعی در اثبات لزوم نگاه دینی دارند. جبههای از سروش دباغ و پسران تا مکارم شیرازی، از ابطحی تا نماینده ولیفقیه در تهران! از رئیسی تاعلم الهدی.[۹] جدال با طیفمدرن این قشر به ظاهر متعقل، بدون تعمیق خواستگاه نگاه دینی ممکن نیست.[۱۰] آنان تضادی بین علم و دین نمیبینند. به عقیده آنان دین به اموراتی میپردازد که علم در آن ناتوان است. شما بهراحتی میتوانید تسلیم این اندیشه شوید که خوب چهاشکالی دارد؟ فرضکنیم در دنیایی که هیچچیزی سر جای خودش نیست و حتی علم قدرت نجات انسان از درد و رنج را ندارد، این مهربانی خداوند منان است که درهای آرامش را به روی قلوب مومنین میگشاید.
استدلال اصلی این مدعیون دو محور دارد. اول آنکه، دین اضطراب ناشی از نادانی انسان در برابر نیروهای مهارناپذیر طبیعت را تسکین میدهد. بگذارید ببینیم واقعیت چیست؟ بیایید از همین بیماری آغازکنیم. کرونا تکرار تجربه دائمی بشر در مواجههاش با نیروهای ناشناخته طبیعت است. تجربهای هزاران ساله که دانش، توان و نحوه مواجه ما با آن نشانهای از شکل سازماندهی معین اجتماعیمان دارد. پیش از شکلگیری جوامع طبقاتی، وقتی ما هنوز بهشکل شکارچی و گردآورنده به صورت کمونی زندگی میکردیم، نادانی عظیمی بر دوش بشر سنگینی میکرد. ما مقهور نیروهای بزرگ طبیعت بودیم. این ترس سرمنشا ایدهپردازیهایمان در برابر چیستی این نیروها بود. این، درست همان نکته اتکای تاریخی جهانی مذهبیون است. گویی این اضطراب از سر نادانی نشانه ابدی و ازلی انسان است و مهری است که با داغ قابیل بر پیشانیمان حک شدهاست. این ایدئولوگها بهعمد در برابر اینموضوع سکوت میکنند که بشر توانست در تمامی سالهای پرجدالش برای پاسخدادن به نیاز جمعی خود برای شناخت پدیدهها، متدهای علمی قابل اتکاتری را کشفکند. در این جدال، بشر آموخت ناشناختهها تا زمانی خطرناکند که ناشناخته بمانند و ما در جهت شناسایی آنها بر نیاییم. اما شناخت، پروسهای طولانی، دقیق و پرزحمت است. این پروسه، زمانبر و مشروط به ابزار شناسایی است و مهمتر از آن نیاز به مطالعهای گسترده و برخورد با سطوح مختلف تجربه عینی و در نهایت سنتز درست دادهها و مدلهای مشاهدهشده دارد و تاریخا تکامل پیدا میکند. از همینرو مفهوم “اضطراب” خود، مفهومی تاریخا شکلگرفته است. هراندازه دانش بشر در پروسه روبرویی با رویدادهای ناشناخته کاملتر میشود، نیاز به پاسخهای غیرواقعی و نادرست، خرافی و شبهعلم کمتر میشوند. هراندازه سلاح شناختمان قویتر میگردد، پاسخهای نادرست ابتداییمان کمرنگتر میشوند. آنچه مذهب را هنوز بر سر قدرت نگهداشته، نه اضطراب ما در برابر ناشناختهها که نگرانی حاکمان در برابر قدرت شناخت و علم و دانش ما است. دانشی که استثمار و ستم را بر نمیتابد و علیه آن میشورد و راههای دیگری برای سازمان دادن به زیست انسانی را در سر میپروراند. وظیفه دلنگرانان شامورتیباز مذهب هم، خاکپاشیدن به چشم این واقعیت است. دوم، آنان معتقدند عدمتوانایی علم مدرن در شناخت طبیعت و پاسخدادن به نیازهای بشریت ضرورت نگاه دینی را باردیگر به همگان ثابت کردهاست. سروشِ پسر در مصاحبهای با تلویزیون ایراناینترنشنال میگوید:” در طول تاریخ از ایندست بحرانها زیاد بوده و همیشه دین و نگاه دینی بعد از این بحرانها به راه خود ادامه دادهاست. چراکه دین، جای خالی ناتوانی علممدرن را پر میکند.”[۱۱] اما چرا علم مدرن قادر به پرداختن به نیازمندیهای بشر نیست و ما هنوز در برابر ترسهایمان نیاز داریم که به خدا پناه بریم؟
منظور از علم، اتخاذ روش درست برای دستیابی به ماهیت درونی و دینامیکهای پدیدهها و پروسههاست. اما بکاربست علم در جامعه سرمایهداری چیز دیگری است. آنچه ناکارآمد است، نه متدهای علمی مورداستفاده در علوم طبیعی و انسانی(که همواره تکاملیابنده هستند) که کاربست این متدها و هدفگذاری وظیفه علم در جامعه سرمایهداری است. خوب است بدانیم بودجه تحقیقاتی حوزه سلامت تنها ۳ صدم درصد کلبودجه کشور است.[۱۲] سال ۹۹ تنها بودجه تشکیلات بسیج، ۴۱ هزارمیلیارد برآوردشده، درحالیکه کل بودجه بهداشت و سلامت کشور ۴۵ هزارمیلیارد است. در جامعه طبقاتی وظیفه اجباری علم، مشغولشدن به حوزههای موردعلاقه حاکمان است و پاسخگفتن به بحرانهایی که حاکمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. در نهایت ما با کاربست معینی از علمی روبرو هستیم که دغدغه مردمی ندارد و در مواقع ضروری قادر به پاسخگفتن به نیازهای بشر نیست. در چنین وضعیتی خدا به چه کار مومنان میآید؟
بگذارید داستان جالب کوتاهی را نقلکنیم. در یکی از برنامههای زنده اینستاگرامی آخوند معروف حسن آقا میری، مهمان برنامه او، شیری، خاطره جالبی را تعریفکرد. شیری تجربه یکی از شبهای احیای خود را گفت. خطیب مجلس درساعتهای پایانی شب از مردم خواستهبود که همه بایستند و هرکسی نیاز و دعای خود را با صدای بلند اعلامکند. راوی میگوید، ناگهان صدها نفر ایستادند و هرکدام دردهایشان را با صدایبلند به گوش خدا رساندند. گوش دادم. یکی از قرضش گفت. یکی از آبرویش. یکی از بیماری یکی از قسطهای عقب مانده… آنجا بود که با خودم گفتم، اگر دولتی بود که این امور را سامان میداد که نه فقیری باشد و نه عصبیت و خشونتی و اگر مردم دیگر دردهای اینجهانی نداشتند، تکلیف دعا چهبود؟ با خدا چه میگفتند؟ این دریافت صادقانهای است. هرچند گرایش عرفانی مذهب، لزوم وجود خدا را به همین اتصال بیمنت و نیاز بنده با معبود توجیح میکند.[۱۳] اما نکته اصلی همانتصویر از درد و رنجهای اجتماعی است که پایه تقویت نگاه مذهبی در جامعه طبقاتی است. بد نیست کمی به این موضوع بیندیشیم که اگر در جامعهای بیاستثمار و ستم میزیستیم تکلیف اندیشه خدا چه میشد!
ما در جامعه سوسیالیستی وکمونیستی نیز با نادانستههای بسیاری روبرو خواهیمبود. اما در آنجامعه اضطراب ناشی از نادانی به اضطرار شناخت و هیجان کشف و آگاهی انسان تبدیل خواهدشد. در جامعهای که همه دست به کار ساختن روابط نوین هستند، شوق زندگی انسانی بدون افساراستثمار، بدون روابط ستمگرانه، خشونتآمیز و تحقیرکننده، نیروبخش ارادهی انسانهای بسیاری خواهدبود. جهانی که در آن لازمنیست برای دستیابی به نیازهای اولیه انسانیتان جلوی حاکمان و یا خدا ملتمسانه زانو بزنید. نباید بگذاریم در جهان بعد از کرونا این حامیان اندیشههای پوسیده به احترام استدلالات پوکشان کلاه از سر بردارند. همه ما نگران عواقب دستاندازیهای زیادهخواهانه سرمایهداری به طبیعت و زندگیمان هستیم! همه ما نگران آموزههای لیبرالی خودخواهی افراد بشرهستیم. همه ما نگران ناشناختههایی هستیم که در گوشه و کنار خود را پنهان کردهاست. اما بخش کوچکی از ما نگران بازتولید کلیت پوسیده و درهمشکسته روابط تولیدی سرمایهداری است. ما هرگز نباید اجازهدهیم در جهان بعد از کرونا، دولت سرمایهداری، مذهب حامی آن و نظم و نظام ساختاریاش بهواسطه هیچ شکلی از توضیح و توجیه پایدارتر شود. امید ساخت روابطی عاری از استثمار و ستم، تلاش در اینراه و بهکارگیری علم در تمامیت این پروسه تغییر، تنها نیروی آرامشدهنده واقعی برای جهان مضطرب ما است.
[۱] . در مقالهای که در سایت آستان منتشرشد و البته بعد از مدتی از روی این پایگاه برداشتهشد، نوشتهشدهبود: «سازههای حرم مطهر در بالاترین سطح آنتیباکتریایی بوده و مانع از شیوع عمومی بیماریهای واگیردار و سد محکمی برای اپیدمی کرونا است.»
[۲] . نظریه طرفداران بازماندن حرم معصومه و برقراری نمازهای جماعت در سخنان آقای سعیدی، امام جمعه قم، بروز و ظهور پیدا کرد. ایشان استدلال میکردند که حرم ائمه دارالشفاست.
[۳] . شماری از افراطگرایان اسلامی روز دوشنبه ۲۶ اسفند ۹۸ با حمله به حرممعصومه در قم و حرمرضا در مشهد، درهای حرم را شکستند و “حیدر حیدر” گویان وارد حرم شدند.
[۴] . روز بیستم شهریور سال ۱۳۹۲، خامنهای، در اشاره به صادقی شیرازی گفتهبود «تشیعی که از لندن و آمریکا تبلیغشود، به درد شیعه نمیخورد. در آنهنگام کمتر کسی متوجه اشاره خامنهای شد. صادق حسینی شیرازی و فرزند او حسین شیرازی آخوندهای تندرو مرتجع، بارها علیه جمهوریاسلامی و رهبری آن سخنرانی کردهاند.
[۵] . در عالماسلام هم هرساله سرمایهگذاری هنگفتی، صرف اثبات علمی آیات قرآن میشود. این رویکرد در ایران هم وجودداشته و دارد. ردپای آنرا میتوان در برخی تفاسیر قرآن مثل تفسیر محمدتقی شریعتی، طالقانی و مکارم شیرازی پیداکرد.
[۶] . (خامنهای)۳۰ دی سال ۹۴٫ نیروهای افراطی در نظامهای فاشیستی بازوی به قدرت رسیدن و تثبیت اقتدار نظام در دوره های مختلف هستند. قدرت فاشیستی هرگاه خود را از زاویه افراط این نیروها علیه چهارچوب قدرت خودش در خطر احساسکند، آنان را حذف یا برای مدتی به گوشه میراند.
[۷] . باید مواظبباشیم که قضیه کرونا باعث رنسانس دینی نشود و مردم به بهانه ناکارآمدی دین و دستورات دینی در اداره امور زندگی، از دین عبور نکنند.!! و گرفتار همان بلایی بشویم که کلیسا بر سر اروپا آورده و مردم دست به رنسانس زدند. “عباس نصیریفرد”
[۸] . معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی غرب تهران، سرهنگ سرپناه تصریحکرد: برگزاری پارتیهای مختلط خط قرمز ما است.
[۹]. حالِ انسانِ امروز با مشاهده حرفهای ضدونقیض دانشمندان درمورد علل و عوامل کرونا و سردرگمی آنها در پیشبینی آینده جهان کرونایی، حال کودکی است که احساس میکند والدیناش توانایی نگهداری او را از دست دادهاند. https://iqna.ir/fa/news/3884484
[۱۰] . مذهب نتوانست به حل بحران کرونا در جهان کمککند بلکه باعث تشدید آن نیز شدهاست. اما ایده مشترک نمایندگان نگاه عقلانی در دینمداران معتقدند، دین و دینداری به راه خود ادامه خواهدداد. آنان با تفکیک موضوعاتی مانند سه موضوع «علم و الهیات»، «علم و دین» و «علم و دستگاه روحانیت» سعی در پاسخدادن به این بحران دارند.
[۱۱] . https://www.youtube.com/watch?v=tiI6zQaRNXU
[۱۲] . https://www.isna.ir/news/98100503949.
[۱۳] .عبدالکریم سروش، پرسش و پاسخ با فاطمه صادقی، کانال تلگرامی سخنرانیها.