در ستایش شور زنده­گی! مردم آزادی­خواه سقز!

در ستایش شور زنده­گی!

مردم آزادی­خواه سقز!

کم و بیش چهل سال پیش مردی رهگذر از دیار شما “که خاک را سبز می خواست/ و عشق را شایسته­ی زیباترین زنان….” در یک کلام ساده “اعدام را قتل عمد دولتی دانست.” من اما در تکمیل این آموزه معتقدم یکی از زمخت­ترین ریشه­های این”قتل عمد­” در سنت­ها و قوانین و مناسباتی نهفته است که کماکان در برابر ارزش­های انسانی مقاومت می کند.

روز ده آبان ۱۳۹۸ خانواده­ی محترم علیزاده – یکی از همشهریان فرزانه­ی شما – با شجاعتی مثال زدنی و با یک ضربه­ی جانانه­ی تبر بخشی از ریشه­های آن تار و پود سخت جان را از بن برید تا زنده­گی جوان رضا عبدی پور دوباره جوانه زند. می­توان امیددار بود که در هستی شناسی طبیعی حیات مادی فنا شده­ی زنده یاد محمد علیزاده برای همیشه با رفتارها و عملکردهای انسانی رضا تداعی شود و زنده­گی روال خود را در بستری دیگر پی بگیرد.

نکته­­ی مهم این است که نیک بختانه پس از سال­­ها و به اعتبار فعالیت خسته­گی ناپذیر پیشتازان “مبارزه علیه اعدام” این عمل غیر انسانی به سرعت رو به امحا و انقضا می رود. و مهم­ترین شاهد آن همین ماجرای فرخنده و شاد اخیر در شهر سقز است.

مردم زحمتکش شهر سقز! درود بی پایان بر شما!

خانواده­ی گران­مایه­ی علیزاده! بیش­ترین سپاس به پاس معرفت و انسانیت شما!

خانواده­ی عزیز عبدی­پور! شادا شما و شور شیرین فرزند و برادر….

۱۲ آبان ۱۳۹۸

برادرتان در بستر بیماری

محمد قراگوزلو