سابقه!‎

سابقه!‎

با کمی اندیشه در رابطه با رئوسای سازمانهای امنیتی و سابقه شان، که تقریبا همه شان، نماینده مجالس قانوگزاری و بویژه سنا و یا یکی از استادان به نام بوده و هستند، بخوبی، پی می بریم که این گفته ی مانیفست، چقدر واضح و روشن، ماهیت واقعی این جامعه ی استثمارگر – سرمایه داری که در خون و چرک انسان و بویژه انسان کارگر و زحمتکش متولد شده، نشو و نما، گسترش و توسعه یافته و اکنون پای در خون انسان است را بیان کرده است و همه کسانی که تحت هر نامی امروزه از گوشه ای از این جامعه دفاع می کنند، حالا هر نامی که بخود نهند، عملا دشمن انسان بطور کلی و انسان کارگر و زحمتکش می باشند و شریک در جنایتی هستند که هر روز دولت های کنونی مرتکب میشوند.

در مانیفست چنین آمده است : « در اوضاع زندگی پرولتاریا، دیگر شرایط جامعه کهن (فئودالیته اساسا- من) نابود شده است. پرولتاریا ماینلکی ندارد؛ مناسبات وی با زن و فرزند با مناسبات خانواده های بورژوازی هیچگونه وجه مشترکی ندارد؛ کار نوین صنعتی و شیوه نوین اسارت در زیر یوغ سرمایه، که خواه در انگلستان و فرانسه و خواه در آمریکا و آلمان یک نواخت است، هر گونه جنبه ملی را ازپرولتاریا زدوده است. قانون،اخلاق، مذهب، برای وی چیز دیگری نیست جز تعصب بورژوازی که در پس آنها منافع بورژوازی پنهان شده است. » ، بویژه جمله آخر « قانون،اخلاق، مذهب، برای وی چیز دیگری نیست جز تعصب بورژوازی که در پس آنها منافع بورژوازی پنهان شده است.»، آیا چیزی میتواند از این روشن تر و واضح ماهیت جامعه سرمایه داری و دولت را که دستگاهی است که همه اینها را شامل است و مجری و جاده صاف کن برای پیاده شدن شان میباشد، در جامعه ی طبقاتی سرمایه داری بیان نماید؟ هر چند که جواب به این سئوال مثبت است، یعنی بیان واقعیت و حقیقت دولت طبقاتی، بطور کلی و سرمایه داری امروز کثیف تر از آن است که حتی در مخیله مارکس و انگلس هم مخصوصا در زمان نوشتن مانیفست نمیگنجید، یعنی قبل از انقلابات فوریه ۱۸۴۸ و مخصوصا کمون پاریس که درنده خوئی ، این طبقه ی استثمارگر را به روشنی تمام نشان داد که کارل مارکس در کتاب جنگ داخلی در فرانسه از زبان یک نویسنده – روزنامه نگار – کمی با وجدان معمولی، چنین بیان کرده است : « خبر نگار روزنامه ای وابسته به حزب «توری»(Tory) لندن، چنین گزارش داده است:

در حالی که هنوز صدای تک تیراندازی های پراکنده از دور به گوش می رسدِ؛ در حالی که مجروحان بخت برگشته ای را می بینی که در لا به لای سنگ گورهای پرلاشز۱ به حال خود رها شده اند تا بمیرند؛ در حالی که ۶۰۰۰ شورشی وحشتزده را، در بیم وهراس از نومیدی، در زیر زمین ها و دهلیزهای گورستان ها، بی پناه و سرگردان می بینیِ؛ در حالی در کوچه ها می بینی بیچارگانی در گروه های بیست نفره به ضرب مسلسل از پا در می آیندِ؛ تماشای کافه های پرازمشتریِ عاشق افسنطین؛ بیلیارد و دومینو در پاریس، خون آدم را به جوش می آورد؛ خون آدم از دیدن دخترانی که در بولوارها می گردند و از شنیدن صدای همهمۀ عیش و عشرتی که از لژهای مخصوص رستوران های آلامد پاریس بر می خیزد تا سکوت شب را بر هم زند، به جوش می آید.»،ص ۱۶۱ُ، پی دی اف –

این بود، این تمدن و مدرنیت در شاه کله دموکراسی طبقاتی بورژوائی – در پاریس واقعا لاییک و صاحب بیانیه حقوق بشر-! آیا الآن فرق نکرده، یعنی خوب نشده است؟ ویرانی عراق، افغانستان، لیبی، مالی، یمن، سوریه و دزدیدن و کشتن دانشجویان در مکزیک، قتل عام زندانیان سیاسی در ایران، قتل عام کارگران اعتصابی در آفریقای جنوبی، سوختن هزار هزار کارگر در کارخانه های لباسدوزی داکار، معادن ترکیه و… به ما، جواب منفی می دهند. اما و بنا بر این، البته که فرق کرده است، منتها در جهت ددمنشی و قصابی بیشتر انسان! سری به تاریخ بعد از ۱۸۷۱ و گور های آدمسوزی هیتلری و اردوگا ه های کار اجباری، حتی به نام کمونیسم و حکومت شورایی بزنید! بورژوازی در هر لباسی قاتل انسان بطور کلی و بویژه قاتل کارگران کمونیست است! » به نقل از “چپ” در ایران و طبقه ی کارگر، در مصاحبه با حمید قربانی – انسان بیوطن.

ولی و این ولی مهم و اساسی، برای اپورتونیست ها و نان به نرخ روز خورها، این مزدوران نفوذی و موذی ترین جانوران روی زمین، فرقی نمی کند که حتی امروز هم از این جامعه به دفاع برخیزند، اعمال خون ریزانه ی طبقه سرمایه دار و دولتش را به نام دفاع از دموکراسی، آزادی بیان، بر علیه دیکتاتوران، دفاع از حقوق بشر، دفاع از سکولاریسم و … توجیه کرده و دولت را ناظم جامعه بدانند که گاهی موقع و برخی از دولت ها، از این راه “مقدس” منحرف می شوند.

این جریانات را ما امروزه به وفور می بینیم که در اشکال و نام سوسیال دموکراسی، سوسیالیسم و حتی کمونیسم، به ننگین ترین و کثیف ترین و مرگبارترین اعمال دست می یازند و صدها هزار و بلکه میلیون ها انسان را در جنگ ها، در کارخانه ها و معادن، در زندانها و میادین تیر، به فرمان سرمایه و سرمایه داران می کُشند و با وقاحت کامل خود را از پیروان صدیق؟!!! مارکس و انگلس هم می دانند.

اینها در جهانی، این رفتار را می کنند که ۶۴ نفر از سرمایه داران بزرگ و ثروتمند بر بیش از ۵۰ درصد از ثروت و در آمد جهان چنگ انداخته اند و ۱درصد از جمعیت جهان، یعنی، همین سرمایه داران و مزدوران شان بر ۸۴ درصد از ثروت و درآمد تولید شده بوسیله کارگران و زحمتکشان، حاکم هستند و این در صورتی است که ۵۰ درصد از جمعیت دنیا یعنی نزدیک به ۴ میلیارد انسان، هیچ ثروتی ندارند، آنها مجبورند که هر روز جسم و جان شان را به طبقه سرمایه دار، تحت سلطه ی چنین دولت های مجهز و ستم پیشه ای که فقط برای جلوگیری از یک تظاهرات در پاریس ۱۵ هزار و یا بیشتر نیروی رنجر و ۱۲ و یا بیشتر تانگ به خیابانها می فرستند و همچنین در استانبول، دولت فاشیست ترکیه، عضوی از جامعه ی جهانی – سازمان ملل متحد – گروه ۲۰ – پیمان ناتو – جامعه و دولت های اسلامی و غیره ۳۰ هزار رنجر رسمی با وسایل و تجهیزات یک جنگ کامل، برای جلوگیری از تظاهرات کارگران در اول ماه مه ها، بسیج می کند.

این اوضاع را، اما، فقط و تنها، انقلاب سرخ کارگران حزبیت یافته در حزب کارگران آگاه ، انقلابی و کمونیست، حزب مخفی و مسلح شده میتواند، تغییر بنیادی دهد و نه چیز دیگری! باید ما، کارگران باور به این آوریم که انقلاب و پیروزی آن ممکن است و هرگز همین امروز است!

توجه شما را به سابقه مسئول اطلاعات و امنیت ملی دولت ایالات متحده ی آمریکا، این قبله اکثریت اپورتونیست ها و خائنین به طبقه ی کارگر و زحمتکشان و خدمت گزاران سرمایه، جلب می کنم.

البته، این بیان از زبان بی بی سی یعنی صدای امپریالیست های انگلیس است که نخست وزیر چند دوره قبلی آن در سال ۲۰۰۱ وثبا و بعد آن ، تونی بلر از حزب کارگری که امروزه خیلی ها در آرزوی دوباره بر گشت اش به قدرت روزشماری میکنند، به نوشته ی روزنامه نگار شجاع جان پیلجر « سگ پودینه ی روی زانوی جورج دبلیو بوش است! »، همان بوشی که خود را نماینده مسیح بر روی زمین میدانست و جنگ هایی را رهبری کرد که کشورهای بسیاری را ویران نمود، میلیونها انسان را کشت، مثلا در عراق تا سال ۲۰۱۶ یعنی در مدت ۱۳ سال، دو میلیون و نیم انسان کشتند و افغانستان را می بینیم که روزی نیست ، بمب ها منفجر نشوند و ده ها انسان را لاشعه ننمایند و دنباله این جنگ در لیبی و مالی و سومالی و یمن و … است که برده داری را برگردانده است و روزانه دهها کودک قربانی بمب های هواپیماهای فروخته شده از سوی همین دولت های خیلی دموکرات و مدافع حقوق بشر؟ این چه بشری است؟ من نمی دانم، فروخته شده اند، می گردند.

http://www.bbc.com/persian/world-49147412