پیروزی انقلاب سرخ ضامن رهایی بشر است

پیروزی انقلاب قهری کمونیستی کارگران و زحمتکشان، درهم شکستن دولت کنونی و برقراری دیکتاتوری انقثلابی طبقاتی پرولتاریای ضامن رهایی و خراب نمودن هر گونه زندانی است!

کارگران در کل و بویژه کارگران آگاه بدانید و آگاه باشید که فقط شما می توانید با تشکل یافتن در تشگل های اقتصادی سیاسی و مخصوصا و مخصوصا حزب سیاسی تان، حزب کارگران آگاه، انقلابی و کمونیست که اساسا نیرویش را شما کارگران و سپس فرزندان روشنفکر شما یعنی دانشجویان، نویسندگان و رورنامه نگاران آگاه و  انقلابی تشکیل می دهد، با متحزب و مسلح شدن تان، دولت را درهم شکنید و ازتش و نیروهای سرکوب جسمی تان مانند پلیس های مختلف، سپاه پاسداران داغان کنید و به حاکمیت نیروی سرکوب فکری تان  یعنی مذهب و دستگاه عریض و طویلش پایان دهید  با بر قرار ساختن سلطه ی سیاسی تان- دولت کارگران و زحمتکشان مسلح – دیکتاتوری پرولتاریا – شوراهای مسلح کارگران و زحمتکشان، زمینه را برای لغو شرایط موجود اجتماعی، یعنی مالکیت خصوصی  و یا دولتی سرمایه دارانه و کار مزدوری فراهم کنید.

دوستان و رفقای کارگر و زحمتکش،

شما اولا اکثریت بالاتفاق جمعیت زنده  و بالغ  جامعه ایران همچون هر جامعه کنونی را تشکیل می دهید و دوما نقش تان در تولید مایحتاج جامعه تعیین کننده است، فقط باید به این نیروی عطیم تان باور آورید و باور پوچ تان را به طبقات دیگر، مخصوصا طبقه ی سرمایه داری حاکم  و دولت ها و سازمانهایشان و نیر به نیروی پوچی به نام خدا از دست بدهید و خود را سازمان داده و مسلح کنید، آنگاه بدانید که نیروی تان برای هر کاری کفایت می کند.

موجودیت دادن به حزب سیاسی که می تواند عامل آگاه کننده، سازماندهنده و در یک کلام آماده کنند ه کل طبقه کارگر باشد و هم می تواند به عنوان ستاد جنگ طبقاتی تان که ناگزیر است، باشد،  در درجه اول اهمیت قرار دارد و  واقعا ضروریو لازم است، زیرا که نیروی دشمن سازمان یافته و مسلح  است، نیروی مادی سازمان یافته و  مسلح ضد انقلاب را هم فقط می توان با نیروی مادی، سازمان یافته و مسلح  درهم شکست که بدون درهم شکستن آن و ایجاد دیکتاتوری پرولتاریای مسلح ، اوضاع تغییر ی به نفع شما کارگران و زحمتکشان نمی کند و بر تعداد زندانسان، شکنجه شدگان، تیربازان شدگان و یا در زندان خفه شدگان  مثل کارگر کمونیست و انقلابی شاهرخ زمانی و دیگران با وسایل دیگر،  و نیز مرگ از گرسنگی، مرگ از تجاوز و اعتیاد و… افزوده می گردد.

دوستان کارگر، متأسفانه سازمانها و احزاب موجود با هر نامی که خود نهاده باشند، در این ۴۰ سال ثابت کرده اند که نیروی سیاسی ای که باید باشند، نیستند و حتی با مجیز گوئی از دولت های امپریالیسشتی و ارتجاعی منطقه و حتی همین جمهوری اسلامی، هم مانع تحرب یافتن شما شده اند و هم شما از مبارزه طبقاتی و تبدیل آن به جنگ طبقاتی شما را باز داشته و می دارند.

 نمونه روشن اینکه اینها حزب شما نیستند، از این مشخص است که هیچ کدام از این جریانات با صراحت از انقلاب قهری کمونیستی و دیکتاتوری پرولتاریا به دفاع بر نخاسته اند و بر نمی خیزند، بلکه با دادن شعارهایی همچون سرنگونی رژیم، آن هم نمی گویند با چه مبارزه ای ؟ و چگونه؟ و شعارهایی مانند آزادی؛ برابری؛ حکومت کارگری، دموکراسی خلقی، دموکراسی شورایی، دموکراسی مشارکتی و امثالهم را می دهند.

به نشریات و بیانیه های این جریانات اگر نگاه کنید، آنگاه خودتان می بینید که اولا از این شعارها یعنی: مرگ بر سرمایه، مرگ بر امپریالیسم، مرگ بر کار مزدوری، مرگ بر دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی،  پیروز باد  انقلاب قهری کمونیستی کارگران و زحمتکشان،  بر قرار باد دیکتاتوری پرولتاریا – شوراهای مسلح کارگران و زحمتکشان، زنده باد کمونیسم! چیزی دیده نمی شود؛ و بنابراین، دوما بخوبی این صحبت مرا می فهمید که من چرا، این احزاب و سازمان ها و تشکلات را ” طویله اوژیاس” نامیده ام.

تنها و تنها، پیروزی انقلاب قهری کمونیستی شما کارگران، با برقرارساختن  دیکتاتوری مسلح  شما،  میتواند،  راهگشا بسوی جامعه کمونیستی، جامعه بدون دولت و بدون استثمار و طبقات  و بدون زندان و زندانی سیاسی باشد و نه چیز دیگری به باورمن.

نامه آتن اداپمی از زندان.

http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=93459

حمید قربانی۲۷ ماه مه ۲۰۹۲ سال اسپارتاکوسی