چرا حزب کمونیست کارگری طرفدار “مجمع عمومی” در سندیکای واحد است

چرا حزب کمونیست کارگری طرفدار “مجمع عمومی” در سندیکای واحد است

بنا به اطلاعیه های رسمی سندیکای واحد که به صورت سند در سایت این تشکل وجود دارد مدتهاست که تلاش برای تشکیل مجمع عمومی در این سندیکا مساله شده است.

 ابتدا لازم است این توضیح داده شود  که منظور از مجمع عمومی در همه این مباحثات، تشکیل جلسه سالانه این تشکل است که بنا به اساسنامه این تشکل از طرف اعضای این سندیکا برگزار میشود. جلسه سالانه هر تشکلی که دارای این نوع اساسنامه ها هست را اصطلاحا مجمع عمومی میخوانند و ربط  مستقیمی به مجمع عمومی یعنی تشکل پایه ای که بعنوان ابزار مبارزه و حاکمیت کارگران است ندارد، این مجمع عمومی  در هر محل کاری تشکیل میشود و محدود به اعضا تشکل نیست و همه کارگران را در بر میگیرد. مجمع عمومی در ادامه وجودش و در زمان استقرار، بعنوان شورای کارگران محسوب میشود.

 حال سوال این است که چرا حزب کمونیست کارگری طرفدار تشکیل مجمع عمومی در خواست شده در سندیکای واحد است و سخنگوی رسمی همه تشکل و دیگر فعالین کارگری است که اینگونه فکر میکنند؟ در همه استدلات مبلغین برگزاری این مجمع عموی بطرز ساده انگارانه ای توضیح میدهند که برگزاری مجمع عمومی چه اندازه مهم و حیاتی برای کارگران و جنبش کارگری است بدون اینکه بخواهند و یا تمایلی داشته باشند به کنه مساله و دغدغه رسمی این سندیکا بپردازند و برای آن احترامی قائل شوند. واقعیت این است که برای قضاوت و سپس تقویت جبهه کارگران باید به سراغ اطلاعیه های رسمی سندیکای واحد رفت و فکر میکنم این کار بسیار منطقی در رفاقت کارگری است و بدیهی است که باید رویه و روش کمونیستها باشد. برای برخی از رفقا که در این بخش قرار گرفته اند حقیقتا بیشتر یک قضاوت ساده آنها را به این رسانده است که برای دخالت دادن کارگران و اعضا سندیکا خوب است که باید مجمع عمومی آنها را برگزار کرد. این رفقا به این مساله توجه ندارند که بعضی اوقات برگزار نکردن این گونه مجمع عمومی ها هزار بار بیشتر به کارگران کمک میکند اتحادشان را حفظ کنند وقتی پای وزارت کار و اطلاعات رژیم در میان است.

اطلاعیه هشداردهنده سندیکای واحد در مورد توطئه وزارت کار و نهادهای اطلاعاتی رژیم برای درست کردن تشکل و یا سندیکای دولتی ظاهرا در بحث ها و استدلالات طرفداران مجمع عمومی جایگاهی ندارد. چرا این مساله مهم و حیاتی که در تلاش برای در هم شکستن این نوع تشکل ها هست نادیده گرفته میشود؟ آیا منطقی نیست که در چنین مقطع مهمی همه کسانی که این تشخیص سیاسی و مهم را میدهند دست نگاه دارند و زمان مجمع عمومی را بطور مستقل و خارج از فشارهایی که دارد از طرف رژیم به کارگران میاید به فرصت مناسبی موکول کنند؟ سالهاست که این تاخیر ها را رژیم به همه کارگران در همه جا تحمیل کرده است چرا در این مقطع مهم این درایت نشان داده نمیشود که طرفداران برگزار کننده مجمع عمومی یک گام عقب بروند تا در فرصت مناسبی که به همه میدهند آگاهانه در فرصت مناسب اقدام کنند. آیا واقعا گره مبارزه کارگران و پیشروی آنها و مناسباتشان با بقیه بخشهای کارگری به این مساله بستگی دارد؟ کارگران پیشرو و بویژه کمونیستها در این باره قبل از هر تصمیم گیری  لازن است دوبار فکر کنند.

اما واقعا حزب کمونیست کارگری چرا با دور زدن همه این خطرات و توطئه ها که سندیکا رسما و علنا بیان کرده است،  طرفدار پر و پا قرص برگزاری این نوع مجمع عمومی شده است؟ لازم است ابتدا توضیح داد که این سیاست و اقدام امروز حزب کمونیست کارگری خلع الساعه نیست و چه در برخورد های درونی و جدل های درونی در این حزب و چه در برخورد به بیرون از خود  این نوع “دور زدن” ها را دیده ایم و مصلحت های ناچیز و سکتی  مبنای همه منافع عمومی کارگری و کمونیستی شده است. اینجا جای طرح این تاریخ نیست. تا جایی که به سندیکای واحد و برخی فعالینش برمیگردد رفتار مشمئز کننده و نا رفیقانه به رضا شهابی و دوستانش را دیدیم که بخاطر ایراد و انتقادش به چپ به چه چیزهایی مفتخر شد.

پس در این بحث باید روشن باشد که مطلقا جدل بر سرمصالح جنبش مجمع عمومی و جنبش سندیکایی و جدال این سنت ها نیست.این مغلطه را  استادان در این حزب درست کرده اند تا آب را گل آلود کرده باشند همین. باید به واقعیت و فعالیت واقعی این حزب در روی زمین واقعی برگشت و قضاوت کرد. باید پرسید که این حزب که بیش از ده سال است عملا مبلغ و سازنده و فعال “اتحادیه” در ایران است چگونه است در سندیکای واحد بدون توجه به توطئه های وزارت اطلاعات و وزارت کار کاسه داغ تر از آش شده است؟ فعالان اصلی و مهمی در این سندیکا اطلاعیه داده اند و میگویند که توطئه ای در جریان است، کارگران ساده اندیشی که مجری این تلاش وزارت کار و اطلاعات هستند خود نوشته اند و میگویند که آنها را به وزارت کار فراخوانده ا ند تا با نمایندگان ای ال او ملاقات کنند!! و …  اما این حزب بطور یکدست باز هم تاکید دارد که مجمع عمومی خیلی مهم است و لازم است برگزار شود و …

ده سال است که طرفداران سنت شورایی و جنبش مجمع عمومی با دست اندرکاران و فعالین اتحادیه آزاد کارگران و کمیته های هماهنگی و پیگیری و … در جدل بوده اند که راه آنها بیراهه است و بجای این فعالیت ها تلاش خود را معطوف به ایجاد تشکل در محل کار کارگران کنند و از بالای سر کارگران اقدام نکنند و قیم آنها نشوند و … اما استراتژی ما و بحث های مان را بی ربط به اوضاع ایران و شرایط خفقان خواندند و فکر میکردند که هر آن ممکن است انقلابی بشود و این حزب و فعالینش از قافله شریک شدن در قدرت (مهم نبود چه کسی قدرت میگیرد) جا میمانند. همین استراتژی بود که آنها را متاسفانه دنباله رو هر جنبش و جریان ارتجاعی هم کرد. جنبش سبز آخرین آنها بود! و لابد همه به خاطر دارند که سندیکای واحد و سندیکای هفت تپه با اطلاعیه رسمی همان موقع در مخالفت با جنبش سبز و هر دو جناح رژیم ایستادند و کارکرد هر دو جناح را در مقابله با کارگران و جنبش کارگری افشا کردند. جدل های امروز حزب کمونیست کارگری ادامه این اختلافات هم هست. اما شرایط امروز ایران و مبارزات کارگری که بنا به آمارهای خودشان هر روزه چند ده اعتراض و مبارزه کارگران ثبت میشود کجا و فعالیت برای داشتن اتحادیه آزاد کارگران ایران که بتواند در برگیرنده کارگران در کارخانه های مختلف باشد کجا؟ بحث و جزئیات و اسناد مهمی در این تاریخ و جدل ها وجود دارد. خوشبختانه امروزه از فعالین اصلی این اتحادیه هم میشنویم که کم کم کار آنها تمام شده است چرا که در بسیاری محل های کار تشکل های مختلف کارگری وجود دارد. خوب این را مقایسه کنیم با بیراهه ای که استراتژی این حزب و فعالینش داشت.آیا همین واقعیت مبارزه امروز کارگران و تشکل هایشان نشان بسیار قوی از این مساله نیست که این حزب بجای تلاش در سازماندهی جنبش مجمع عمومی مشغول اتحادیه سازی بوده است که سرنوشت کاملا مجزایی از آنچه در واقع در مراکز کار و زندگی کارگران و از طریق تجمع ها، انجمن ها، کمیته ها و مجامع عمومی و شوراها در جریان است، پیدا کرده است؟

اکنون باید بیشتر روشن شده باشد که جدال و کشمکش این حزب در سندیکای واحد ربطی به جنبش مجمع عمومی ندارد و بیشتر دنباله همان استراتژی  آشفته سازی و بیراهه اتحادیه سازی در اتکا به همان استراتژی دنباله روی بوده است؟ بهتر این نیست که این حزب ابتدا این آشفته بازی را هر جا که وجود دارد سر و سامانی بدهد و فکری بحال خود کنند و دست از سر سندیکای واحد بردارند؟

البته که حیاتی است همه تشکل های کارگری و فعالینش هر چه بیشتر از زیر سایه کماکان سنگین سنت سندیکایی بازمانده از حزب توده و رفرمیست جنبش کارگری جهانی بیرون بیایند اما این کار با اتحادیه سازی و ده سال زندگی خود و دیگران را به آن مشغول کردن ممکن نمیشود. این پروسه ایست که در مبارزه متحدانه  کارگران و ضرورت متکی شدن به نیروی همه کارگران در هر واحد کارگری بدست میاید و عمیقا بر رفاقت کارگری و قانع کردن صمیمانه همدیگر بستگی دارد، تلاشی که خوشبختانه به همت بسیاری از پیشروان کارگری و مارکسیست های جوان دارد راه باز میکند. جنبش کارگری در ابعاد بسیار بزرگی نیازمند جنبش مطالباتی متکی بر تشکل هایش است.

مهم است که سندیکای واحد و هشدار های مهمی که دارد را جدی گرفت. کارگران واحد در اتکا به فضای کنونی جامعه و اعتراض عمومی و مبارزات سازمانیافته و رادیکال، بمراتب شانس گذر از چنین تهدید و توطئه هایی را دارند. “مجمع عمومی” های کذایی، مشکوک و سمی را باید دور زد!

۱۶ آبان ۹۷