شده دلدار کسی باشی و بر در نزنی

شده دلدار کسی باشی و بر در نزنی

روی بال و پر پرواز بمانی و تو پرپر نزنی

شده دلدار کسی باشی و او غافل تو

خون جگر باشی و از همسر و سر دم نزنی

شده جان نفست تا دل خون پُر بشود

ولی از تیغهء جرار بخود بدتر و کمتر نزنی

شده عاشق بشوی غافل از اندیشه خویش

جز برای نگهش کور شوی دیده به دیگر نزنی

شده در وقت درو داس به دهقان بدهی

پتک و سندان نگذاری و به این کارگران سر نزنی

شده وقتی سر داری و ندیمت ماه است

جز ستاره به لب بوسهء اخگر نزنی

شده در جام می روشن خُمخانهء دیر

لب به آن خمر ازل مستی اختر نزنی

شده آیا که شبی همدم دریا بشوی

ناخدا باشی و از موج شرر دم نزنی

شده آیا که بهر کودک و سگ

دست یاری بدهی سنگ بهر سر نزنی

شده با آتش بنهفته در اندیشهء شهر

شعر اخگر بشوی جام به کهتر نزنی

نوید اخگر

دوشنبه ۱۵ اکتبر سال ۲۰۱۸ میلادی سوئد استکهلم