شیخ و دین آتش به خاک و آبمان افکنده است
اشکهایم را بروی نقشهء دریا دلان باریده ام
آه این خون اشک را با ماهیان نالیده ام
ای سکوت بی حیا این قلب من آماج توست
همره این رود کوچک خون به خون غلطیده ام
تا رسیدم بر لب دریای آبی این خزر بی همزبان
چون سیاه ماهی کوچک در آن لغزیده ام
شیخ و دین آتش به خاک و آبمان افکنده است
با فروش جان و اعضای بدن با مردمان غریده ام
کوسه و تمساح در آب خزر با شیخ و دین
روی این غارت بسی بر جانیان تازیده ام
باج میگیرد بروی بمب و موشک شیخ ننگ
با فروش این وطن با دشمنان جنگیده ام
بیت این اسلامیان را بایدش آتش کشید
لحظه ها را این چنین با اخگران سنجیده ام
نوید اخگر
https://www.facebook.com/nawid.akhgar
۱۵ ماه آگوست سال ۲۰۱۸ میلادی سوئد استکهلم