عروج دلار و نزول حجاب , نگاهی به نظرسنجی مجلس اسلامی به حجاب در ایران

عروج دلار و نزول حجاب

نگاهی به نظرسنجی مجلس اسلامی  به حجاب در ایران

عروج دلار همراه با گرسنگی و بیکاری، بی آبی و  افزایش سرسام آور مایحتاج اولیه  جان مردم زحمتکش را به لب آورده است. در این میان روزنامه ها خبر دادند که طبق نظر سنجی مرکز پژوهشهای مجلس، مردم به حجاب اعتقاد ندارند و ضرورت برخورد حکومت با بد حجاب ها کاهش پیدا کرده است. مسئله قابل مکثی است، که مجلس اسلامی  عاجلتر نزول حجاب را بررسی میکند و کاری به عروج دلار و گرسنگی مردم ندارد.

شاید پرسید، چطور شده است که ناگهان و در شرایطی که رژیم قرار دارد، به جای چاره اندیشی برای مشکلات عدیده مردم، حجاب علم میشود. نظر سنجی در ایران جمهوری اسلامی پدیده ی بسیار جالبی است.  اکثریت مردم  یاد گرفته اند که نظرشان را در مورد نظام ، قوانین و گرسنگی و فقر، یا جلسات خصوصی با جوک و متلک بیان کنند و یا در اعتراضات خیابانی. اعتراضاتی که در دی ماه در ایران در بیش از صد شهر اتفاق افتاد، نظر سنجی واقعی بود. مردم مستقیم  حرفهای خود را زنند و با شعار مرگ بر دیکتاتور نظر خود را بیان کردند و حجاب ها را در خیابانها بعنوان بیرق بی حقوق زن بالا بردند. اعتراض علیه جمهوری اسلامی اکنون به یک پدیده ی روزمره تبدیل شده است.  اینروزها اصفهان و شیراز و تهران و کرج، فردا حتما جای دیگری خواهد بود. بحران آخر تمام رژیم را فرا گرفته است.

در چنین شرایطی ناگهان  ” نهادهای مختلف نزدیک به حکومت” با نظر سنجی، بخوان اعتراضات وسیع زنان و مردم  متوجه شده اند که ۵۰ درصد نظر مردم به حجاب تغییر کرده است و ۳۵ درصد حجاب را ارزشمند میدانند.این دیگر نه تبلیغات کمونیست ها بلکه نظر سنجی نهادهای دولتی است.

داستان حجاب اسلامی  در جمهوری اسلامی را همه ما میدانیم. حجاب به مانند بختکی از همان روز بر زنان تحمیل شد و البته به عنوان معضلی گریبان جمهوری اسلامی را گرفت و اکنون در آستانه غرق شدن ناگهان این نظر سنجی گویا قرار است کاری بکند. مبارزه  زنان در ایران بعد از روی کار آمدن رژیم اسلامی به یکی از کشمکش های دائمی جنبشِ برابری طلب تبدیل شد و هست.

 بارها و بارها گفته ایم که حجاب در ایران یک پوشش ساده نیست. حجاب سِمبل بی حقوقی زن در ایران و بیرق اسلام سیاسی ست. جمهوری اسلامی از همان روزهای اول به جنگ زنان و مدرنیت با علم کردن حجاب اسلامی به میدان آمد. اوباش اسلامی را سازمان داد که با اسید و پونز حجاب را بر سر زنان نهادینه کنند. اول  حجاب را آورد و بعد قوانین آپارتاید جنسی را به تصویب رساند، تا شاید بتواند جنبشی را که همزمان،  برای رهایی و برابری زن شکل گرفته بود به عقب برگرداند. ۸ مارس ۵۷ زنان  در خیابانها به حجاب نه گفتند.

این جنبش نه تنها عقب نشینی نکرد بلکه هر روز قدرت بیشتری پیدا کرده است. بد حجابی زنان در ایران سالهاست دیگر یک پدیده اتفاقی نیست. بطول عمر رژیم  سیاه اسلامی زنانی که در خیابانها کتک خوردند و شلاق زده شدند و زندان رفتند نتوانست بدحجابان را سرجایشان بنشاند. برخلاف همه ی تلاش ها و تبلیغات مرد سالارانه و سازمان دادن بسیجی ها و راه انداختن جنبش فمنیسم اسلامی این بد حجابی بود که نهادینه شد.

یک رکن اساسی جنبش زنان و تلاش برای برابری بر نفی حجاب اسلامی در ایران استوار است و یکی از راههای خلاصی فرهنگی و ضدیت با تسلطه ی مذهب بر زندگی زنان دقیقااز کانال مبارزه علیه پوشش اسلامی  در ایران میگذرد.

امروز مبارزه علیه حجاب بعنوان سمبل اسلام سیاسی دیگر فقط خواست منحصر بفرد و درخودی برای جنبش برابری طلب نیست. خواست جامعه ای است که رهایی از قید و بندهای عقب مانده، مرد سالار و ضد زن را  بعنوان یک هدف در مقابل خود قرار داده است. این ۵۰  درصد،  فقط   سقوط حجاب اسلامی نیست. معنا دارد. مجلس میداند که  این سقوط یا  ” نظرسنجی” به معنای نه به اسلام و دخالت مذهب در زندگی انسانهاست و آری به رفتن رژیم است .

 وقتی مردم علیرغم فشار و ترس در زیر سایه شوم و تهدید جمهوری اسلامی رسما و علنا اعلام میکنند که ما حجاب نمیخواهیم درواقع دارند تکلیفشان را با کلیت رژیم روشن میکنند. این گفته که ” انقلاب آتی ایران انقلابی زنانه است” به روشنی ویژگی مبارزه و نقش زنان را در ایران روشن میکند. تغییرات در ایران بدون وجود زنان نمیتواند اتفاق بیفتد و پیش برود. نقش زنان در طول حیات رژیم آپارتاید جنسی در ایران و بویژه اتفاقات اخیر نشان از این حقیقت  دارد.

اگر این نظر خواهی بیان حقیقتی تلخ برای جمهوری اسلامی است، در عین حال نشان میدهد، و اکنون  میخواهد برای این “جام زهر” نظر خواهی کاری بکند، باید اتقاق مهمتری افتاده باشد که مجلسی که تمام قوانین ضد زن را تصویب کرده به نظر خواهی پناه برده است. رژیم و سران اسلامی میدانند که در اوضاع بدی گیر کرده اند. دایره مخالفت با هرآنچه که سمبل اسلامیت است به اعماق جامعه نفوذ کرده است. طوریکه مخالفت با حجاب دیگر فقط امر زنان شهرنشین و تحصیلکرده نیست بلکه در دهات هم بدحجابی گسترش پیدا کرده است.

پرچم مبارزه با  هر آنچه که سمبل اسلام سیاسی و نابرابری در جامعه است، در دست ما کمونیستها است که از همان روز اول اعلام کردیم که جمهوری اسلامی حکومتی ضد انسان و ضد زن است. مبارزه با حجاب یک محور مهم مبارزه ی  ما برای دستیابی به آزادی و برابری است. علیرغم هیاهوی دوم خردادی ها  و دوستان فراری و رژیم سابقی ها  یا ناسیونالیست های پرو غرب ما نمایندگان خلاصی از قید و بندهای اخلاقی و عقب مانده و برابری طلب و ماکزیمالیست هستیم. مخالفت  ما براساس تکیه بر آزادی و محور بودن انسان است. هویت ما  برقراری یک جامعه آزاد و شکل دادن به انقلابی سوسیالیستی است.  نماینده بخش عظیمی از زنان و مردم تحت ستمی هستیم که مبارزه با حجاب اسلامی برایشان به مانند گذاشتن از تونلی سیاه و دستیبابی به تحقق یک جامعه آزاد و برابر است که در آن نه مذهب و نه جنسیت و زبان و قومیت ملاک نیست.

حجاب بهانه است. دوران سرنگونی رژیم فرا رسیده است. باید برای به جلو انداختن سقوط جمهوری اسلامی خود را سازمان داد.

***