الزامات تکامل جنبش اعتراضی کنونی به یک انقلاب

الزامات تکامل جنبش اعتراضی کنونی به یک انقلاب

برای آنکه جنبش توده ای و اعتراضات خودانگیخته که از سرفصل دیماه سال ۱۳۹۶ وارد مرحله جدیدی گردید و از آن مقطع تاکنون از رهگذر اعتصابات و اعتراضات کارگران، معلمان، رانندگان کامیون، مالباختگان، زنان و جوانان و عموم فرودستان و سرکوب شدگان ادامه یافته، به مرحله برگشت ناپذیر و در نهایت به یک جنبش انقلابی بنیان برافکن و زیر و رو کننده وضع ناعادلانه و ستمگرانه موجود تکامل یابد، مجموعه ای از الزامات و فاکتورهای مقدماتی لازم است تا فراهم گردد. فهرست وار به چند نمونه در ذیل اشاره می کنم:

  1. ناامیدی توده های مردم در مقیاس هر چه بیشتر و گسترده مشتمل بر قشرها و طبقات اجتماعی مختلف تحت سرکوب و ستم از بابت اینکه رژیم حاکم دیگر قادر به پاسخگویی به نیازمندی های مادی و ضروری آنها برای ادامه زندگی نیست.
  2. رسیدن به این ایده جمعی که رژیم سیاسی حاکم مانع اساسی در برابر رفع نیازمندی های مادی و ضروری زندگی آنها است.
  3. بی اعتباری ایدئولوژیک رژیم در نگاه عموم مردم
  4. تقویت روان شناسی امید به امکان تغییر و غلبه آن بر روان شناسی بیم و ناامیدی از امکان تغییر که توسط دستگاههای تبلیغاتی و جنگ روانی رژیم دامن زده می شود.
  5. امید به بهبود شرایط زندگی با عبور از رژیم حاکم و اینکه دگرگونی وضع موجود نویدبخش بهزیستی و خلاصی از مصائبی چون بیکاری، فقر و سرکوب آزادی های فردی و اجتماعی است.
  6. فروریختن ترس مردم استبداد زده از رژیم مستبد و نیروی سرکوب آن و یا لااقل ترک برداشتن دیوار ترس و رعب مطلق به مثابه ستون فقرات رژیم استبدادی
  7. ظهور این احساس عمومی در سطح افکار و باورهای فردی و جمعی معترضان که زورشان برای غلبه بر رژیم و نیروی سرکوب آن بویژه در نبردهای خیابانی نه تنها ناچیز نیست بلکه توان آن را هرچند نابرابر دارا می باشند.
  8. ریزش نیروهای رژیم و تضعیف پایه اجتماعی آن تحت تاثیر بحران اقتصادی و نیز بی اعتباری ایدئولوژیک آن بویژه تحت تاثیر افشای فساد و رانت خواری سران و کارگزارانش از یکسو و نیز فشارهای عمومی پدیده “توده مردم” و اعتراضات خیابانی آن از دیگر سو
  9. چاره یابی مردم معترض در حوزه تاکتیک ها و روش های مبارزاتی در راستای مقابله موثرتر با نیروی سرکوب و افزایش توان مقاومت خود در برخوردهای رودرو با مزدوران مسلح رژیم که در چند روز گذشته در شعارهایی چون “ما همه با هم هستیم، وای به روزی که مسلح شویم” انعکاس یافته است.
  10. تشدید سرکوب از سوی دشمن علیه مردم معترض که آخرین رشته های امکان آشتی میان طرفین نبرد و حوزه های مانور اصلاح طلبان و مشاطه گران رژیم را قطع می کند و قهر و خصومت لاعلاج را بی پرده و عمیق تر و جامعه را به وضوح به دو قطب متخاصم مردم معترض و خواستار تغییر از یک طرف و رژیم از طرف دیگر تقسیم می سازد. در واقع با هر باتوم که بر فرق زنی فرود می آید و با هر گلوله ای که بر سینه آرزومند جوانی معترض می نشیند، دره نفرت و خصومت میان مردم معترض و رژیم اسلامی عمیق تر می گردد.
  11. برغم تشدید سرکوب، کاهش قدرت دشمن در اعمال کنترل اجتماعی علیه رفتارهای معترضان و مخالفان که نظم موجود و اجزای آن را روزانه به چالش می کشند، نظیر مخالفت آشکار زنان با حجاب اسلامی و موازین و دستورات مذهبی که افزایش شجاعت اخلاقی و جسارت اجتماعی معترضان را در فضای عمومی جامعه به دنبال خواهد داشت.
  12. شکل گیری نیروی رهبری کننده و متشکل ساز که یکی از فاکتورهای تعیین کننده در روند تکامل جنبش است. بی تردید ماهیت طبقاتی و نوع برنامه و استراتژی نیروی رهبری کننده، جهت گیری های آتی جنبش را نیز مشخص می سازد.
  13. گذار مشارکت انفرادی کارگران در جنبش به فاز مشارکت کارگران به مثابه یک طبقه اجتماعی معین در جنبش و تقویت و استحکام آن از طریق راه اندازی اعتصابات سراسری در صنایع و بخش های استراتژیک تولیدی چون نفت و انرژی، پتروشیمی، خودروسازی، ذوب آهن و غیره
  14. فریاد مشترک توده های معترض حول خواست های عمومی مشترک که موجبات انسجام درونی جنبش و اتحاد عمل و نیز زمینه های پیوستگی اعتراضات پراکنده در نقاط مختلف را فراهم می سازد.
  15. طولانی شدن جنبش اعتراضی، درس آموزی از حوادث آن، تکرار زد و خوردها با نیروی سرکوب، پوچ شدن مکرر وعده های فریبکارانه رژیم برای خاموشی جنبش، اثبات مکرر ناکارآمدی رژیم و برنامه های آن برای کنترل بحران و غیره سبب می گردد تا جنبش به مثابه مدرسه ای پر از تجربه و دستاورد و پختگی برای مردم معترض عمل کند تا بدینسان آنها با ذخیره تجارب و توان مبارزاتی خود، با دست پر و با اعتماد به نفس بسوی مرحله نبرد نهایی با رژیم جهت سرنگونی آن حرکت نمایند.

زنده باد انقلاب

آگوست ۲۰۱۸