اعتراضات مردم عرب علیه جمهوری اسلامی به کدام سو بایستی برود؟

اعتراضات مردم عرب علیه جمهوری اسلامی به کدام سو بایستی برود؟

روزهای آغازین سال ۹۷ اهواز و چند شهر دیگر خوزستان شاهد اعترضات وسیع مردم عرب علیه جمهوری اسلامی بود. ماجرا از آنجا آغاز شد که در یکی از میان برنامههایی که در جریان نمایش کلاه قرمزی از تلویزیون پخش شد، کودکی عروسکهایی که لباس ملیتهای مختلف را پوشیده بودند، در مناطقی که این اقوام اکثریت دارند، روی نقشه نصب میکند. وقتی نوبت به بخش خوزستان میرسد، تنها عروسکی که لباس بختیاریها را به تن داشت روی تابلو نصب میشود و خبری از عروسک ملبس به پوشش عربهای خوزستان نبود. اعتراضات چندین روز پیاپی ادامه داشت و درگیریهایی میان نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی و مردم عرب رخ داد. در پی این اعتراضات بیش از چهارصد نفر دستگیر شدند و بسیاری محکوم به حبسهای طولانی مدت شدند.
برنامه کودکی که از کانال دو سیمای جمهوری اسلامی پخش شد پدیدهای جدا از سایر برنامههای رادیو و تلویزیونی جمهوری اسلامی که بیش از صد کانال را در برمیگیرد نیست چرا که همه بخشی از دستگاه سیاسی و ایدئولوژی طبقه حاکمه هستند. امکان ندارد که برنامهای، حتی انتقادیترین برنامه پخش شود و مفاهیم مذهبی– اسلامی و دفاع از “میهن اسلامی” و “دفاع از حَرَم” و مفاهیم برتریطلبانه جنسیتی و یا تحقیر ملیتها در آن گنجانده نشده باشد. مردم بهخصوص در سالهای اخیر در مقیاس وسیع برنامههای جمهوری اسلامی را نگاه نمیکنند و بیشتر برنامههایی را که از ماهواره پخش میشود، تماشا میکنند.
ستم بر ملیتهای غیر فارسِ ساکن ایران جزو ارکان جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی از بدو تاسیسش وجود ملیتهای ساکن ایران را انکار کرد و بهجای آن از ملت مسلمان و هویت اسلامی صحبت کرد و این خیلی زود بخشی از ایدئولوژی طبقه حاکمه شد. ستم بر ملت عرب سابقه تاریخی دارد و منحصر به دوره جمهوری سلامی نیست. در سال ۱۹۲۵ رضا شاه آخرین حاکم عرب در ایران را سرنگون و حاکمیت ملت فارس را تحکیم کرد. در زمان حکومت پهلوی نیز وجود ملت عرب مانند ملت کرد و ملت بلوچ انکار میشد.
پس از قیام عمومی مردم علیه رژیم شاه و سرنگونی آن و شکلگیری دولت موقت به نخستوزیری بازرگان برخی متوهم بودند که حقوق ملیتها بهرسمیت شناخته شود اما در مدت کوتاهی مشخص شد که از این خبرها نیست و در قانون اساسی جمهوری اسلامی بهجای ملت از لفظ قومیت استفاده شد. در ابتدای سر کار آمدن جمهوری اسلامی چندین گروه و سازمان عرب بهوجود آمدند و حتی هیئتهایی برای طرح خواستههای ملت عرب راهی تهران شدند و خوشخیالانه مطالبات خود مانند به رسمیت شناختن تدریس و تکلم زبان عربی در مدارس و اختصاص مقداری از بودجه نفت استخراج شده به خوزستان را پیش گذاشتند. جمهوری اسلامی نه تنها به این خواستهها نوجهی نکرد بلکه بسیاری از شخصیتها و رهبران سازمانهای عربی را اعدام و بسیاری را ترور کرد.
بارها میشنویم که در غالب اظهاریهها و لطیفهها به ملت عرب بهعنوان ملتی بیفرهنگ و عقبمانده توهین میشود. البته این فحاشیها منحصر به مردم عرب ساکن ایران نیست بلکه ملت عرب که در کشورهای مختلف پراکنده هستند آماج حملات برتریطلبان رنگارنگ عمدتا فارس هستند. در این میان، ارتجاع اسلامی شیعه محور در توهین و نفی وجود ملت عرب تنها نیست. عظمتطلبان سلطنتطلب بهاصطلاح میراث کوروش و رضا شاه را در بوق و کرنا میکنند و سبعیت و سرکوبگری جمهوری اسلامی را به حاکمیت “عرب”ها نسبت میدهند. بسیاری اوقات گفته میشود که حاکمین جمهوری اسلامی ایرانی نیستند و عرباند! البته برخی بهشکل مضحک، پرده نازکی بر بینش برتریطلبانه و نژادپرستانه خودشان کشیده و میگویند که “مردم عربزبان” ساکن جنوب ایران حسابشان از عربهای عربستان جداست و ایرانی هستند!
چند سال پیش در پی تشدید تضاد میان دولت عربستان سعودی و دولت ایران دو جوان ایرانی در فرودگاه عربستان ادعا کردند که مورد آزار جنسی قرار گرفتند. حکومت جمهوری اسلامی از طریق رسانههای رسمی و غیر رسمی موجی از عربستیزی را به راه انداختند.
در حالی که روزانه میلیونها بشکه نفت از منطقه خوزستان استخراج و صادر می شود، اکثریت مردم عرب در فقر بهسر میبرند و در استخدام، آموزش و پرورش و… بر آنها تبعیض روا داشته میشود. بسیار از مناطق اهواز حتی از گاز محروماند این در حالی است که خوزستان تامینکننده گاز بسیاری از شهرهای ایران است. ارمغان حاکمیت جمهوری اسلامی برای ملت عرب، فقر و بیخانمانی و بیکاری بوده و مردم از هر فرصتی برای اعتراض علیه ستم ملی استفاده میکنند.
ملت عرب مانند دیگر ملتها به طبقات تقسیم شده و هر طبقه میکوشد که آمال و آرزوهای خود را دنبال کند. بههمین ترتیب بنا بر بینش نیروهای رهبریکننده یا مطرح فعال در مبارزات مردم، خواستهها و جهتگیری گوناگونی بر جنبش اعمال میشود. ناسیونالیستهای عرب تلاش میکنند که جنبش را به طرح خواستههای ملی محدود کنند. در برخی از تظاهراتهای مردم عرب شعار استقلال شنیده میشد. بدون شک ملتها در حق تعیین سرنوشت خود آزادند و استقلال میتواند شکلی از این تعیین سرنوشت باشد اما مهم آن است که تعیین سرنوشت به چه آمال و آرزو و اهدافی خدمت میکند.
بعد از بالاگیری مبارزات مردم عرب علیه ستم ملی، ترامپ و مرتجعین عربستان سعودی و برخی دیگر ادعا کردند که از مبارزات مردم عرب پشتیبانی میکنند. امپریالیسم آمریکا در میان طرحهای عدیدهاش برای آینده ایران، برپایی جنگ علیه جمهوری اسلامی را نیز بهعنوان یک گزینه جلو گذاشته است. در این طرح، عربستان سعودی بهعنوان یک رقیب اصلی جمهوری اسلامی در منطقه و متحد امپریالیسم امریکا نقش مهمی بازی میکند. بههمین دلیل دارودستههای بورژوا ناسیونالیست و یا مرتجع عرب را حمایت مالی کرده و میکوشد تا اهداف و آرمان مبارزات مردم عرب را به نفع خود بهکار گیرد. نیروی انقلابی کمونیست بایستی ضمن افشای توطئههای جمهوری اسلامی و مقابله با سرکوب مبارزات مردم با توطئه امپریالیستها نیز مقابله کنند.
جمهوری اسلامی زمانی یاد مردم عرب میافتد که به آنها نیاز مبرم داشته باشد. در جریان هشت سال جنگ ارتجاعی میان ایران و عراق، جمهوری اسلامی ضمن استفاده از مردم عرب با گسیل نوجوانان به جنگ و کشاندن جنگ به شهرها باعث نابودی بخش عظیمی از شهرهای خوزستان شد.
ایران یک کشور سرمایهداری تحت سلطه امپریالیسم و در عین حال چند ملیتی است. ملل مختلف در این محدوده جغرافیایی تحت یک دولت مرکزی و شرایط نابرابری و تبعیض و سلطهجویی ملت غالب (فارس) زندگی میکنند. ایدئولوژی مسلط بر دولت آمیختهای از برتریجویی مذهبی شیعه بر پیروان سایر مذاهب و ناسیونالیسم برتریجویانه ایرانی– فارسی است که وجود ستم ملی و خواستههای عادلانه ملی را منکر میشود. تنها زبانی که حکومت میفهمد زبان سرکوب است. جمهوری اسلامی طی بیش از چهل سال حکومت باعث شده که مردم ملیتهای گوناگون اطلاع بسیار کمی از وضعیت زندگی دیگر ملل ساکن ایران داشته باشند. تنها کاری که برخی رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی میکنند این است که در مورد برخی جوانب زندگی مردم عرب مثل موسیقی و یا طرز لباس پوشیدن و فرهنگ البته به شکل تحریف شده و پر رنگ کردن مذهب برنامه پخش میکنند.
بدون شک ملت عرب نیز بایستی حق تعیین سرنوشت داشته باشند. همانگونه که پیشنویس برنامه جمهوری سوسیالیستی نوین حزب کمونیست ایران (ملم) اعلام کرده مردم عرب حق دارند که پس از پیروزی انقلاب سوسیالیستی رفراندوم برگزار کرده و حتی در صورت پشتیبانی اکثریت، مستقل شوند.
برخی میپرسند اگر یک حکومت انقلابی سوسیالیستی سر کار باشد چهکار میکند؟ بدون شک نمایندگان معترضین به وسیعترین شکل ممکن بایستی اجازه داشته باشند از تریبونهای دولتی دلایل اعتراضاتشان را بیان کنند و از کانالهای رسمی مناظره صورت بگیرد. ملتهای ساکن ایران بایستی حق داشته باشند که در صورت حل نشدن مشکلات در مورد شکل همزیستی با سایر ملتها با برگزاری رفراندوم نظر بدهند. مثلا استقلال داشته باشند و یا اینکه در چارچوب سیستم حکومتی سوسیالیستی خودمختاری داشته باشند و یا حتی جدا شوند.
مشارکت آگاهانه مردم در رفع چالشها و تضادهای مختلف یکی از ویژگیهای مهم جامعه و دولت سوسیالیستی است. دادن آگاهی علمی به مردم درباره ماهیت معضلات و بهرهگیری از ابتکارات و نظرات آنها برای رفع مشکلات، شاخص مهمی در چگونگی اداره جامعه است .تشکیل کمیسیونهای فعال از میان مردم برای بررسی علمی محرومیتها و آگاهگری در مورد جایگاه مذهب و سنت و ربط آن با ستم بر زنان، برگزاری سمینارهای علمی در مورد جامعهشناسی علمی مثلا علت تقسیم جوامع به ملتها و طبقات و آگاهی از ذات سیستم سرمایهداری جهانی، معرفی دیدگاه انترناسیونالیستی و پرورش مردم با این دیدگاه از جمله کارهایی است که بایستی تحت رهبری کمونیستهای انقلابی بهپیش برده شود.
مردم، فارغ از این که متعلق به کدام ملت هستند، باید از یک استراتژی واحد برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برپایی یک جمهوری سوسیالیستی و پیشروی بهسوی کمونیسم در سراسر جهان و پایان دادن بر دهشتهای سرمایهداری و امپریالیسم و جنگ، مبارزه متحدی را بهپیش ببرند.

atash1917@gmail.com
n-atash.blogspot.com

تلگرام : @haghighatcpimlm