درباره ی اعتراضات ضد حکومتی در ایران

درباره ی اعتراضات ضد حکومتی در ایران
از هر طریق ممکن شده باید در ایران اسلحه تهیه شود و هژمونی این اعتراضات به دست نیروهای چپ و کمونیست بیفتد‌. تصور خامی که در بین توده ها ممکن است وجود داشته باشد، این است که کمونیست ها تشکیلات های فرقه یی خارج از طبقه ی کارگر باشند و تصویری که کمونیسم اسکولاستیک و سنتی ایرانی به جامعه منتقل کرده است و در بین احزاب چپ در خارج کشور بازتولید شده است، تا حدود زیادی با این تصورت خوانایی دارد. کمونیسم از نظر من جنبش عینی و واقعی طبقه ی کارگر برای زیر و رو کردن ساختار نظامی است که بر استثمار انسان از انسان بنیاد گذشته شده است و کمونیست ها نیروی جدا از طبقه ی کارگر نیستند که نه به خاطر عقاید مشترک به صورت دارویش دور هم جمع می شوند، بلکه منفعت مشترک و طبقاتی عینی، منفعتی که مرزهای ایدئولوژیک را پشت سر می گذارد است، مبارزات کارگران را به صورت یک طبقه به همدیگر وصل می کند و جنبه ی سراسری به ان می دهد. کارگران، زنان، جوانان و اقشار محروم و اقلیت ها در یک پروسه ی انقلابی و با یک انقلاب کارگری همگی با هم رها می شوند و این نیروها باید در سطح وسیع به هم بپیوندند. تنفر غریزی از رژیم باید به سازمان دهی اگاهانه تبدیل شود و جزوه های انقلابی در مورد مسائل مربوط به تشکیلات های رادیکال و دولت و انقلاب در سطح وسیع منتشر و دست به دست شوند. ما اگر بخواهیم تمام انسان های همفکر را دور هم جمع کنیم شاید نتوانیم بیشتر از دویست نفر را در یک گروه جمع اوری کنیم، ولی زمانی که مساله ی منفعت طبقاتی مشترک در میان است، میلیون ها انسان برای رسیدن به منافع طبقاتی مشترکشان دور هم جمع خواهند شد و علیه سیستمی که خون انان را به شیشه کرده است به قهرامیزترین شکل ممکن مبارزه خواهند کرد. تصور اینکه به صورت رفورمیستی و در نتیجه ی گفتگو با سران نظام جمهوری اسلامی و در یک فضای “دمکراتیک” و “صلح امیز” بتوان اتوریته و اقتدار حاکمان و همدستان سرمایه دارانشان را به زیر کشید، تصوری خام، ساده لوحانه و ابلهانه است و نباید این تصور در بین طبقه ی کارگر گسترش پیدا کند. مساله ی مهم دیگر این است که ما کمونیست ها تحت هیچ شرایطی نباید از یک موضع بالا و اریستوکراتیک به توده های کارگر و کسانی که از لحاظ طبقاتی با انان سرنوشت مشترک و منفعت مشترک داریم برخورد کنیم،(برخوردی که متاسفانه بعضا توسط برخی کمونیست های متاثر از افکار اریستوکراتیک به طبقه ی کارگر به عنوان سیاهی لشکر برای پیشبرد انقلاب صورت گرفته و می گیرد.) ما کمونیست ها، زنان، روشنفکران چپ و متعهد به منافع طبقه ی کارگر خوشبختی خود را در گروه رهایی طبقه ی کارگر جستجو می کنیم و هر گونه رهایی از چنگال استثمارگران را در گرو رهایی از مناسبات کار مزدوری و استثمار و بهره کشی انسان از انسان می دانیم. انقلاب از نظر ما برخلاف یاوه سرایی طرفداران وضع موجود، رفورمیست ها و چپ های لیبرال، تغییرات فکری در ذهن انسان ها نیست، بلکه تغییرات عینی اجتماعی به صورت فراقانونی و قهرامیز است. قهر البته نباید با خشونت غریزی و بیرحمانه علیه افراد به صورت اندیویدوال در نظر گرفته شود، بلکه قهر انقلابی، به کار گیری ابزار خشونت علیه خشونت سیستماتیک و ساختاری دولتی است. زمانی که دشمنان ما تا دندان مسلح هستند و زندان ها، سیستم اموزشی، مذهب، سیستم سرکوب پلیسی، ارتش و دیپلماسی را در اختیار دارند، تنها ابزار ما تشکیلات منسجم و متحد سراسری مسلح برای در هم شکستن قهرامیز خشونت سیستماتیک و ساختاری دولتی و در هم کوبیدن تمام ارگان های دولتی است. اگر‌ اعتراضات سراسری شوند، هزاران کمونیست اواره و متواری از سرکوب سیستماتیک دولتی دولت تروریست جمهوری اسلامی و متعهد به رهایی طبقه ی کارگر مثل من از خارج کشور برای سرنگونی این نظام تا خرخره جانی و منفور به ایران برخواهند گشت و کار و زندگی و درس و دانشگاه را رها خواهند کرد، چون سراسری شدن این اعتراضات به معنی مرگ این رژیم خواهد بود. باید گروه ها و هسته های مخفی و مسلح رادیکال و کمونیستی درست شوند و رهبری این اعتراضات ضد حکومتی از پایین را به عهده بگیرند. چپ و کمونیست در ایران باید مساله ی قدرت سیاسی را در عرصه ی عمل بعد از سقوط این نظام جنایتکار به امر واقع تبدیل کند. اراذل و اوباش عقیدتی وابسته به این رژیم را در دادگاه های انقلابی علنی محاکمه ی انقلابی خواهیم کرد. زمین را زیر پایتان داغ کرده ایم فاشیست های تروریست وابسته به جمهوری جنایت پیشه ی فاشیستی امپریالیستی اسلامی.
سرنگون باد جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب پرولتری
حسن معارفی پور