به استقبال روز دانشجو!

یادداشت

به استقبال روز دانشجو!

امیرحسین محمدی فرد

به استقبال روز دانشجو می‌رویم؛ مناسبتی که نگاه‌ها و توجه کل جامعه را به خود مترکز می‌کند. این روز و این مناسبت با گذر از تاریخِ پر فراز و نشیبی، امروز در مقابل ما قرار گرفته است. در برهه‌ای از تاریخ به یُمنِ چکمه‌های “انقلابیون فرهنگی”، سروش‌ها و خط “امامی‌ها”، دانشگاه جولان‌گاه انجمن اسلامی‌ها و میلیشیای حکومتی شد؛ پس از برهم خوردنِ مناسبات جهانِ دو قطبی و اجرای پروژه‌های آمریکا مبنی بر جهان “تک قطبی”، هم‌زمان با رسواییِ جریانِ دوم خرداد و بی افقی اصلاح طلبان از یک‌سو و صف‌بندی جریان‌های قوم‌گر‌ا و حامیِ “رژیم چنج” وطرف‌دارانِ دمکراسیِ “عمو سام”(۱)، دانشگاه‌ها عرصه‌ی رویاروییِ سوسیالیست‌هایِ طبقه‌ی کارگر، آزادی‌خواهان و برابری طلبان، با تحکیم وحدت و اپوزیسیونِ طرف‌دار رژیم، “لیبرال” های پرو آمریکا و جریان‌های قوم پرست در دهه‌ی هشتاد بود. پس از مزبندی با جریان‌های ضد کارگری، مبارزه‌ی همه جانبه‌ی نظری و عملی با سازشکاران و تمام نیروهای سیاسی‌ای که به جریان‌های اصلیِ قدرت امید بسته بودند، در نهایت در روز ۱۳ آذرسال ۸۶، به مناسبت روز دانشجو، صدایی که از دانشگاه شنیده ‌شد، مطالباتِ طبقه‌ی کارگر در قالب حق تشکل مستقل، “آزادی زندانی سیاسی”، مقابله با دخالت خارجی در سرنوشت ایران و حق پوشش و خواست‌های زنان بی‌حقوق جامعه‌ بود.(۲) آن‌چه در آن روز از دانشگاه‌های ایران شنیده شد، فریاد یک‌صدای کارگرانِ بی تشکل و انسان‌های بی‌حقوقِ جامعه‌ی ایران بود!

 

مقایسه‌ی تجربه‌ای موفق با یک “سهل‌انگاریِ” تلخ!

شرایط موجود در دانشگاه‌ها، به مثابه تصویری برجسته از جامعه، از صف‌‌بندی‌های سیاسی و مناسبات اجتماعی و سیاسی از جامعه است. امروز اگر طبقه‌ی کارگرِ ایران و اکثریت زحمت‌کش، با معضل بیکاری و معیشت نا بسامان روبه رو هستند، در دانشگاه نیز روزنه‌های امید به اشتغال در آینده، از طریق طرح‌هایی مثل “کار ورزی”، یک به‌یک بسته می‌شوند. اگر روزی با وعده‌های تو خالیِ “گشایش اقتصادی”، به معیشت کارگران و اکثریت مزد بگیر جامعه حمله کردند، امروز با شعار “امنیت” و ایجاد دوقطبی کاذبِ ناسیونالیستی، اعتراضات طبقه‌ی کارگر و مطالبات‌اش را عقب می‌زنند. به تبع آن‌چه در دانشگاه در حال اتفاق افتادن است، تابعی از مناسبات طبقاتی -سیاسی و اقتصادی- در جامعه است.

این ممختصات کنونی، حاکمیت سرمایه را وادار می‌کند که روز دانشجوی امسال را هم، با نمایش‌های جناح‌های قدرت و تریبون دادن به بخش‌هایی از حاکمیت، این مناسبتِ تاریخی را از سر بگذراند. باز هم تلاش می‌کنند تا دانشجویان معترض و سوسیالیست‌ها را تحت فشار قرار دهند، بلکه مراسمی “مستقل” و با پرچم سوسیالیستی برگزار نشود.

با این اوصاف در دانشگاه‌ها شاهد اعتراض‌های متعدد صنفی هستیم، از طرف دیگر تاریخ این روز مدت‌ها است که با سنت سوسیالیست‌های طبقه‌ی کارگر و جریان آزادی‌خواهی و برابری طلبی گره خورده است. در دوره‌ای نماینده‌ی اعتراض‌های دانشجویی و پرچم‌دار مطالبات طبقه‌ی کارگر و جنبش زنان در دانشگاه‌های ایران، جمعیت بزرگی از سازماند‌هندگان، رهبران و فعالان علنیِ چپ و سوسیالیست بودند. تولید وسیع ادبیات مارکسیستی و سوسیالیستی، در کنار تجمع‌ها و بیانیه‌های متعدد در سراسر دانشگاه‌های ایران و علاوه بر اتحاد استراتژیک و ارتباط ارگانیک با جنبش طبقه‌ی کارگر، سبب شد که ارتباطی مستمر بین دانشگاه با طبقه‌ی کارگر و کل جامعه بر قرار شود. تاریخ مبارزات دانشجویان آزادی‌خواه و برابری طلب در دهه‌ی هشتاد، دروه‌ی اشاعه‌ی افکار آزادی‌خواهانه و کارگری و مبارزه‌ای به دور از سازشکاری با جناح‌های قدرت و جدال و مرزبندی با جریان‌های سیاسیِ ضد کارگری، ناسیونالیستی و رفرمیستی است. ۱۳ آذر سال ۸۶ که جریان “داب” مراسمی مستقل و با فراخوانی علنی  برای روز دانشجو برگزار کرد، مناسبتی نیست که پایان یافته باشد؛ مطمئنا گامی برای ایجاد افقی مستقل و بدون شک تجربه‌ای موفق از اتحاد دانشجویانِ سوسیالیست بوده است.

باری؛ به هنگام مناسبت روز دانشجو در سال ۸۶، دستگاه سرکوب علیه جریان دانشجویان آزادی‌خواه و برابری طلب و دانشجویان سوسیالیست، جنگ همه جانبه‌ای را آغاز کرد. تمام سازماند‌هندگان و چهره‌های اصلی این جریان را مدت‌ها تحت فشار قرار دادند؛ بازداشت‌های گسترده و اجبار به تبعید‌های متعدد، در کنار سم‌پاشی‌هایِ “چپ” پرو حکومتی و نئوتوده‌ایست‌ها که هم‌پای جمهوری اسلامی شده بودند، راه را برای عرض اندامِ جریان سیاسی “جنبش سبز” و اپوزیسیونِ طرف‌دار حکومت باز کردند. دانشگاهِ سرخ و سوسیالیستی جایش را به شعارهای جناحی از حاکمیت و اپوزیسون مرتجع داد.

این وضعیت و توازن قوا در دانشگاه که بر گرفته از واقعیت جاری در جامعه است، تا به امروز ادامه داشته، تا اینکه بارقه‌هایی از اعتراض‌های صنفی در دانشگاه‌های مختلف دیده می‌شود. اعتراضات در دانشگاه به مانند مبارزات روزمره‌ی جامعه، متاثر از جنبش‌های موجود در جامعه و جریان‌های سیاسیِ مختلف است؛ دوره‌ای منحصرا تحت سیطره‌ی حاکمیت سرمایه بود، زمانی عرصه جدال جناح‌های اپوزیسیون پرو رژیمی و دوم خردادی‌ها با لیبرال‌های طرف‌دار سیاست‌های غرب و ناسیونالیست‌ها بود، مدتی هم تریبون طبقه‌ی کارگر و میلیون‌ها انسان بدون تشکل و بی‌حقوق جامعه، توسط دانشجویان سوسیالیست بود. همان‌طور که سایه‌ی خفقان در دهه‌ی شصت جامعه را داشت خفه می‌کرد، یا سال‌های اواخر دهه‌‌ی هفتاد، نارضایتی عمومی در جامعه، خوش‌خیالی به حاکمیت و “اصلاحات” را کنار زد؛ همان تاریخ سیاسی و اقتصادی این جامعه است که دانشگاه و اعتراض‌ها و صف‌بندی‌های سیاسی در هر دوره‌اش، تابعی از آن است.

متاسفانه پارسال، پس از دپو شدنِ پتانسیلِ انسانی عظیمی از دانشجویان معترض به صورت مجازی، به یک‌باره بیاینه ای با ادبیات آشنای بخشِ امنیتی حاکمیتِ سرمایه، به بهانه‌ی “استقلال” صادر شد؛ توبه نامه‌ای بود مبنی بر این‌که ” آغازگران بیانیه‌ی فراگیر دانشجویان ایران و حمایت کنندگان آن هر گونه ارتباطی را با گروهک‌های تروریستی منافقین و دیگر گروه‌های خارج از کشور رد می کند. این گروه‌ها در این سال‌ها کاری جز ترور، ایجاد رعب و وحشت، فریب و خیانت به دانشجویان و کارگران در بیلان کاری خود نداشته و ندارند…”، که مباحث و انتقاد‌هایی را دربر داشت.(۳) متاسفانه در غیاب جریانی متشکل از دانشجویان سوسیالیست و دخالت‌گر، آن‌چه در روز دانشجو، در سال گذشته اتفاق افتاد، تفرقه در صفوف دانشجویان معترض و نا امیدی از فعالیت بود؛ هم‌چنین سوال مهمی در مقابل آن جمعیت بزرگ معترض قرار داد!

به هر روی واضح است که فشار حاکمیت سرمایه، به ویژه بخش پلیسی‌اش، در کنار “سهل انگاری” و “بی تجربگی”، واقعه‌ی تلخی را ثبت کرد! مطمئنا تکرار چنین اتفاق تلخی، نشان‌دهنده‌ی توازن قوایی است که به نفع نظام سرمایه داری و جمهوری اسلامی است.

امروز اما در دوره‌ای دیگربا شرایط مشخصِ دیگری قرار گرفتیم. جهان چند قطبی و جدال کمپ‌های امپریالیستی در خاورمیانه، اوج گرفتن اختلاف‌های قومی و مذهبی در منطقه، امنیت جامعه ایران را تهدید می‌کند؛ از سوی دیگر در پی شدت گیریِ  جدال‌های جمهوری اسلامی با هیئت حاکمه‌ی آمریکا، دوقطبی کاذب ناسیونالیستی ایجاد شده، تا نیروهای سیاسیِ حامی “رژیم چنج” و اپوزیسیون طرف‌دار حکومت، بتوانند جامعه را صحنه‌ی صف‌بندی‌های مرتجع خود کنند و از این میان سرباز گیری کنند. همان‌طور که اشاره شد، فضای دانشگاه و جدال جریان‌های سیاسی در دانشگاه نیز متاثر از همین شرایط موجود در جامعه است. بیکاری، بی افقی معیشت و شغل در آینده و تهدید‌های امنیتی همیشگی، هم‌راه با جولان جریان‌های راست پرو آمریکا و میدان دادن به نیرو‌های “ضد امپریالیسم” و طرفدار رژیم، روز دانشجوی مستقل از جناح‌های قدرت را ضروری کرده اند. باید علیه تهدیدِ ناامنی در جامعه و فضای “پادگانی” در دانشگاه و هجوم به معیشت طبقه‌کارگر صفی متحد ساخت. دانشگاه و اعتراض‌های دانشجویی نقش مهمی در تغییر آینده به نفع کارگران، زحمت‌کشان و انسان‌های بی حقوق دارند. این مهم فقط از عهده‌ی داشنجویان سوسیالیست، آن هم متحدانه بر می‌آید.

آذر ۱۳۹۶

پانوشت‌ها:
(۱)نقل به مضمون از نشریه‌ی دانشجویی تلنگر، ارگان لیبرل‌های پرو غرب در دانشگاه تهران

(۲) https://www.youtube.com/watch?v=F0PctFvZULQ

(۳) رجوع شود به بیانیه‌ی “همراه نشدن با ادبیات ستمگران توقع زیادی نیست!” توسط فعلان سابق دانشجویی-https://t.me/gam1395

این مقاله اولین بار در نشریه‌ی سیاسی، صنفی و فرهنگی گام منتشر شده است. https://t.me/gam1395

نگاریا‌ان