مسئله استقلال و مبارزه طبقاتی در کردستان عراق

مسئله استقلال و مبارزه طبقاتی در کردستان عراق

۱- در هر جنبش ملی دو جنبش اجتماعی متفاوت وجود دارد. جنبش بورژوازی و جنبش کارگران و مردم زحمتکش و فقیر. اهداف و منافع نهایی این دو جنبش کاملا از یکدیگر متفاوت اند. اولی هدف اش از استقلال تحکیم استثمار و موقعیت خود، و دومی از میان برداشتن کامل استثمار است.
۲- کمونیست ها نمایندگان کارگران و مردم زحمتکش در جنبش ملی بوده و در حالیکه فقط و فقط ازجنبش آنان حمایت می کنند، نهایت اهتمام را برای افشای بی وقفه بورژوازی، و ممانعت از اینکه در جنبش ملی دست بالا را داشته باشد، بخرج می دهند.
۳- برای کمونیستها روشن است که حل مسئله ملی و کسب استقلال، علی رغم تبلیغات فریبکارانه بورژوازی، نه تنها مشکل اصلی طبقه کارگر، یعنی استثمار سرمایه داری و فقر و فلاکت و بیکاری ناشی از آن را حل نمی نماید، بلکه بطور وحشیانه تری کارگران را در معرض استثمار سرمایه داری خودی قرار می دهد. از اینرو، نفع واقعی کارگران از شرکت در جنبش ملی نه دل بستن به مواعید دروغین بورژوازی خودی، بلکه رفع موانع بسط مبارزه طبقاتی برای سرنگون کردن این بورژوازی است.
۴- در کردستان عراق:
الف: پروسه تشدید مبارزه طبقاتی و قرار گرفتن کارگران و حقوق بگیران در برابر دولت بورژوازی اقلیم از مدت ها قبل، و پس از بقدرت رسیدن دوفاکتوی احزاب ناسیونالیست کرد، و بحران اقتصادی و بیکاری و فقر و فلاکت متعاقب آن، و برملا شدن دزدی ها و اختلاس های آنها، آغاز و رو به پیشرفت بوده است. طرح رفراندم برای استقلال، تا آنجا که به احزاب ناسیونالیست حاکم باز می گردد، نه با قصد جدی استقلال و حل مسئله ملی، بلکه برای فریب کارگران و منحرف کردن روند رو به تزاید این تضاد بوده است. بعلاوه، مسئله ملی در منطقه اقلیم با به قدرت رسید احزاب بورژوای کرد به میزان زیادی حل شده و در حال حاضر چیز چندانی از ستم ملی برجا نمانده. خود اوج گیری اعتراضات کارگران و حقوق بگیران در سالهای قبل، و حتی تشدید تضاد میان احزاب حاکم کرد، نیز کم و بیش نتیجه به حاشیه راندی شدن مسئله ملی و جایگزینی آن با تضاد طبقاتی بوده است. از اینرو، طرح رفراندم از جانب بارزانی و شرکا، هدف اصلی اش، نه کسب استقلال، بلکه کوبیدن آن بر سر کارگران برای متوقف و منحرف کردن جنبش اعتراضی آنان بوده است.
ب: ما کمونیست ها به حق تعیین سرنوشت ملل احترام می گذاریم. همچنان که حق ملت کرد برای شرکت در رفراندم و اعلام استقلال را برسمیت می شناسیم. ولی خود در این رفراندم شرکت نمی کنیم. به دلایل زیر:
اولا، روند اصلی در اقلیم نه روند ملی، بلکه روند طبقاتی است. روندی که مبین تضاد منافع کارگران و زحمتکشان کرد با بورژوازی کرد است. بارزانی و بورژوازی کرد برای جلوگیری از این روند و منحرف کردن آن، و نه استقلال کردستان است که برگ رفراندم و استقلال را به زمین میزنند. همانطور که در ابتدا نیز گفته شد در جنبش ملی اقلیم نیز مانند هر جنبش ملی دیگری دو جنبش وجود دارد. جنبش انقلابی کارگران و زحمتکشان و جنبش بورژوایی ملی. ما باید همواره هوشیار باشیم که تنها از جنبش خودمان حمایت کنیم. این در حالی است که بورژوازی به لطایف الحیل می کوشد ما را فریب داده به دنبال خود بکشد. ما نباید در رفراندم شرکت کنیم. رفراندم استقلال نه حرکتی در جهت تقویت جنبش کارگران بر علیه دولت فاسد و بورژوایی بارزانی بود و نه حرکتی بالضروره در ادامه آن. بالعکس، شگردی برای به حاشیه راندن آن بود. بنابراین، شرکت در رفراندم چیزی جز شرکت در بازی بورژوازی برای فریب کارگران نبود. نیروی کمونیستی که باید اساسا تنها علت حضورش در جنبش ملی رفع موانع بسط مبارزه طبقاتی باشد، با شرکت در رفراندم، ناآگاهانه قدم در راهی می گذارد که سرانجامش سد این مبارزه است.
ثانیا، بورژوازی کرد بارها ثابت کرده است که هیچگاه قادر به حرکت مستقل و انقلابی نبوده است، و هر جا که دست آوردی داشته است اینکار را از طریق قرار دادن خود در این یا آن طرح و نقشه امپریالیستی و شرکت در زد و بندهای دول ارتجاعی منطقه به انجام رسانده است. این نشان می دهد، در حال حاضر که هیچیک از دول امپریالیستی و دول ارتجاعی منطقه، بجز اسرائیل، خواهان استقلال کردستان عراق نیست، برگزاری رفراندم از جانب بارزانی، پیش از آنکه یک اقدام جدی به منظور کسب استقلال کردستان عراق باشد، حرکتی در جهت تقویت موقعیت خود بر سر میز مذاکرده و چانه زنی است. کسب استقلال، خارج از خواست قدرت های موجود، مستلزم مقابله با آنها، و تنها از طریق بسیج توده ای امکان پذیرمی باشد. مبارزه ای که نه در توان بورژوازی کرد و نه در مد نظر او. از اینرو، بورژوازی کرد، بالاغم، و شخص بارزانی بالاخص، نه توان مبارزه برای کسب استقلال را دارد و نه قصد آنرا .
ج: بی شک همانطور که جنبش اعتراضی کارگران و مردم بر علیه بارزانی و بورژوازی کرد نتیجه بلاقصل به قدرت رسیدن این بورژوازی و طرف حساب شدن آن با حقوق بگیران کرد بود، اکنون نیز حتی اگر در خوشبینانه ترین حالت برای ملت کرد استقلالی بدست آید، طولی نخواهد کشید که مرهم ملی استقلال نیز به محض بکار رفتن، معجزه تسکین دهنده و شفابخش خود را از دست می دهد، و باز روند به صحنه آمدن تضاد طبقاتی، اینبار با قدرت بیشتری، از سر گرفته خواهد شد.