سازمان «اقلیت»، قرارداد شرکت نفتی فرانسوی توتال و «سلطه امپریالیسم» بر ایران

سازمان «اقلیت»، قرارداد شرکت نفتی فرانسوی توتال و «سلطه امپریالیسم» بر ایران

ــ مقدمتا بگویم که یک تحلیل مارکسیستی لننیستی از شرایط اقتصادی ـ اجتماعی ایران نشان می دهد که ایران کشوریست تحت سلطه امپریالیسم و چریکهای فدایی خلق ایران حدود چهادهه پیش این تحلیل را از شرایط ویژه ایران ارائه دادند ، و اولین جریان کمونیست بودند و هستند که با اتکا به مارکسیسم لننیسم نشان دادن که مناسبات تولیدی حاکم در ایران بطور عام سرمایه داری و بطور خاص سرمایه داری وابسته به امپریالیسم و طبقه حاکمه بورژوازی وابسته به مثابه پایگاه اجتماعی سرمایه مالی یا امپریالیسم می باشد۰ نشان داده اند که بسط و گسترش این سرمایه داری محصول سلطه امپریالیم می باشد۰نشان داده اند که روبنای سیاسی این سرمایه داری به گواه عملکرد دو رژیم محمدرضا شاه و ج۰اسلامی چیز دیگری جز دیکتاتوری وسیعا و شدیدا قهر آمیز نیست۰این نکته را هم اضافه کنم در چند سال اول پس از روی کار گماشتن ج۰اسلامی تا آنجا که به یاد دارم بجز چند جریان خط ۳ مانند رنجبران و اتحادیه و کومله، دیگران «باور» داشتند که مناسبات تولیدی در ایران «سرمایه داری وابسته » می باشد و مبارزه جاری از طرف کارگران و خلق های ایران را مبارزه ای ضد امپریالیستی دمکراتیک «می دیدند» به اسنادشان رجوع کنید۰البته یک روزه بدون هیچ تحلیلی همانها از جمله «اقلیت» گفتند این مناسبات سرمایه داریست۰حال برگردیم به قرار داد توتال با جمهوری اسلامی۰ همه می دانند که ایران کشوریست تک محصولی که این خود پیامد سلطه امریالیسم بر ایران می باشد۰ در سال ۲۰۱۲ هشتاد درصد در آمد ایران از فروش نفت بود که بدون تردید این درصد افزایش یافته است۰در دهه ۹۰ در گیر و دار بحران سرمایه داری و رکود تولید در سطح جهان بهای نفت به بشکه ای ۹ دلار سقوط کرد ولی با این حال ج۰اسلامی نفت کشور را پایین تر از آن مبلغ عمدتا به انحصارات نفتی کشورهای امپریالیستی می فروخت، آیا آن عملکرد و عملکرد ج۰اسلامی در چند سالی که نفت ایران تحریم بود و جمهوری اسلامی نفت را به چین امپریالیستی در برابر کالاهای عمدتا بنجل به این کشور می داد نام دیگری جز دادن «امتیازات» به امپریالیستها داشت؟ ولی چه باید کرد اقلیت گوشش به این واقعیتها بدهکار نبوده و نیست۰ اقلیت در سر مقاله کار ۷۴۵ به عنوان «نفت و بازگشت امتیازات» که در ارتباط با قرارداد توتال نوشته از مفاد این قرارداد که عملا بار دیگر، بله می گویم بار دیگر، چونکه این اولین بار نیست که رژیم وابسته به امپریالیسم ج۰اسلامی با قرار دادهای «ترکمنچایی» مانند این قرارداد چوب حراج بر ثروتهای مردم ایران برای تامین منافع انحصارات امپریالیستی می زند ۰این قرداد و قراردادهای دیگر که ج۰اسلامی با دول امپریالیستی و کمپانیهای این کشورها بسته ماهیتا با آنچه در این زمینه ،یعنی قراردادهای نفتی، رژیم شاه البته در شرایط متفاوتی به مثابه «امتیاز» به اربابان امپریالیستش می داد ندارد۰ چه قراردادهای به قول «اقلیت» پس از «کودتا»ی امپریالیستی ۲۸ مرداد که خودش در مقاله اش می گوید «امتیاز» بودند و چه قراردهای ج۰اسلامی در۳۸ حیات ننگینش با دول و انحصارات امپریالیستی مثل قرارداد توتال که اقلیت گویی تازه از خواب «بیدار» گردیده و آنرا مثل قراردادهای «دوران قاجار» و دوران پس از «کودتا»ی ننگین ۳۲ «امتیاز» ج۰اسلامی به شرکت غارتگر توتال می نامد۰اما آن قراردادها و این یکی، همانطور که تحلیل کمونیستی چریکهای فدایی خلق ایران از بدو تاسیس نشان داده و میدهد و تمام واقعییات مثل همین قرارداد تاییدش کرده اند یک منشاء داشته و دارند و آن هم همین واقعیت که اقلیت هم با لکنت زبان «قبولش» کرده ، تحت سلطگی ایران و وابستگی دو رژیم شاه و ج۰اسلامی به امپریالیسم می باشد۰ببینیم اقلیت با لکنت زبانی که ویژه اپورتونیستهاست چه گفته «یک صد سال در ایران برای پایان دادن به سلطه انحصارات امپریالیستی بر صنعت نفت مبارزه شد۰» اقلیت خوب می داند که ایران کشوریست با اقتصاد تک محصولی که همان نفت است ، یعنی اقتصاد ایران مساوی با کالای نفت و یکی از خصائل اصلی سرمایه داری عصر امپریالیسم انحاصاری بودن آن است و اقلیت «پذیرفته» که «یک صد سال برای پایان دادن به سلطه انحصارات امپریالیستی بر صنعت نفت مبارزه شد» و تاکنون این مبارزات صد سا نتوانسته نقطه پایانی بر «سلطه احصارات امپریالیستی» بر «صنعت نفت» یعنی همان اقتصاد ایران بگذارد یعنی ایران کماکان تحت سلطه امپریالیسم می باسد۰ ببینیم «رفقای» اقلیت خود در این باره چه گفته اند، می گویند « اما آنچه امروز در تازه ترین قرارداد نفتی رخ داده و قرار است از این پس الگوی تمام قراردادهای نفت و گاز با انحصارات نفتی باشد»، کدام انحصارات نفتی؟حدس می زنم منضور اقلیت همان انحصارات نفتی متعلق به کشورهای امپریالیستی یا به قول اقلیت «سلطه انحصارات امپریالیستی بر صنعت نفت» ایران باشد۰ بار دیگر تاکید می کنم صنعت نفت مساوی اقتصاد ایران و اگر اقلیت می پزیرد «انحصارات امپریالیستی» بر این «صنعت»تسلط دارند چرا از این حرف درستش نیجه درست که همان سلطه امپریالیسم بر کشور ما می باشد نمی گیرد راستش را بخواهید اقلیت چنین جسارتی ندارد۰ چریکهای فدایی خلق ایران از سال ۱۳۴۹ تا امروز با تحلیلی مارکسیستی لننیستی به درستی بر تحت سلطگی ایران که همین قرارداد بار دیگر صحت آنرا ثابت می کند بر آن تاکید داشته و دارند و بر خلاف اقلیت و جریانات هم جنسش، نتیجه ای که از حکم درست می گیرند، و نتیجه درستی که ا نظر خود می گیرند آن است که شرط یا قدم اول انقلاب به رهبری طبقه کارگر برای پیشروی به سمت سوسیالیسم، نابودی همین سلطه که نگهبانش در ۳۸ سال گذشته ج۰ اسلامی بوده می باشد۰ تاکید دارند که مادامکه حاکمیت این سلطه با هر شکل حکومتی تداوم یابد برای کارگران و خلقهای ایران در بر همین پاشنه و بدتر از آن خواهد چرخید۰اقلیت در ادامه حرف درستش که کمونیستها حرف درست ولی استثناء بر سرشت اپورتونیستی اقلیت را به هیج وجه جدی نمی گیرند چرا که می دانند اپورتونیسم سازمان «اقلیت» جسارت انقلابی را از او سلب کرده ک از حرف درستش نتیجه کمونیستی ــ رادیکال بگیرد ۰ اقلیت در ادامه با لکنت زبان ویژه اپورتونیسم می گوید این قرار داد «قرار است از این پس الگوی تمام قراردادهای بعدی نفت و گاز با انحصارات باشد ، بازگشت به دوران قراردادهای امتیازی و مشارکتی است۰» اولا این اولین قرداد دوران قاجاریه ای و محمد رضا شاهی میان انحصارات امپریالیستی با ج۰ اسلامی نیست۰ نگفتم کمونیستها نمی توانند حرف درست اقلیت را جدی بگیرند اقلیت مانند کبکی که چونکه سرش را با برف پوشانده تصور می کند پس کسی نمی بیندش، به این معنی که فکر می کند مردم ایران بویژه طبقه کارگر فراموش کرده اند که جمهوری اسلامی به مثابه رژیمی وابسته به امپریالیسم احکام دو نهاد مالی یعنی بانک جهانی و صندوق بین امللی پول که هردو تحت انحصار و کنترل تام و تمام کشورهای امپریالیستی بویژه امپریالیسم آمریکا می باشد که حاصلش خروج دو سوم کارگران ایران از شمول قانون کار از پیش ضد کارگری ،خصوصی سازی که حاصلش بیکارکردن شمار بزرگی از کارگران فقر و فاقه آنها،نازل نگاهداشتن دستمزد کارگران شاغل، چهار بار پایینتر از خط رسمی فقر را اجراکرده۰وکارگران و خلقهای ایران بر خلاف سازمان اقلیت دچار فراموش کاری اپورتونیستی نشده اند که قرارداد پارس جنوبی و ماحصلش برای خود را فراموش کنند۰بطور خلاصه همانطوری که کمونیستهای فدایی یعنی چریکهای فدایی خلق ایران از سال ۱۳۴۹ با تحلیلی مارکسیستی لننیستی ثابت کرده اند ایران کشوریست تحت سلطه امپریالیسم ، طبقه حاکمه که تداوم حیاتش به وابستگی به امپریالیسم گره خورده بورژوازی وابسته که در ۳۸ سال گذشته توسط دیکتاتوری رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی نمایندگی شده، می باشد ۰ و نابودی این سلطه یعنی خلع ید از بورژوازی وابسته و بدست آوردن آزادی و دمکراسی منوط به انقلابی به رهبری طبقه کارگر در پیوندی سازمانی با کمونیستهای انقلابی برای از بین بردن سرمایه داری وابسته می باشد۰مضافا تئوری راهنمای چریکهای فدایی خلق ایران یعنی تئوری مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک بورژوازی دیگری به غیر از بورژوازی وابسته در ایران نمی بیند۰ ۸۰۱۰۲۰۱۷ غلام امیدوار